گزارشی از پیاده روی اربعین در کتاب «دل به عشقت مبتلا شد»

کتاب «دل به عشقت مبتلا شد» به قلم محمد آقاسی، سفرنامه‌ای معنوی و جذاب از پیاده‌روی اربعین حسینی منتشر شده در سال ۱۳۹۶ از سوی انتشارات کتاب نیستان است که خواننده را به حال و هوای کربلا می‌برد آقاسی تجربیات و مشاهداتش را از سفر به عراق به صورت اثری خاص با مخاطب به اشتراک می‌گذارد.

محمد آقاسی در این اثر از شگفتی و شوق موجود در پیاده‌روی اربعین سخن گفته و سفر به سرزمین کربلا را از نگاهی مردم شناسانه بررسی می‌کند، کتاب دل به عشقت مبتلا شد گزارشی کوتاه، اما ناب از سفر پنج روزه‌ی آقاسی به کربلای معلی است که پدیده شناسی پیاده روی اربعین را نیز برای مخاطب کتاب توصیف می‌کند.

کتاب حاضر روایت خود را از لحظات شروع و شرایط مسیر سفر آغاز کرده و سپس به توصیفات مذهبی کربلا و دیدار با افراد هم‌وطن و عراقی می‌رسد، آقاسی در انتهای کتاب، این سفر معنوی خود را تحلیل کرده است و از آن به عنوان یک پدیده اجتماعی یاد می‌کند که او را به سفری درونی و تجربه‌هایی فرای مادیات دعوت کرد.

گزارشی از پیاده روی اربعین در کتاب «دل به عشقت مبتلا شد»

کتاب دل به عشقت مبتلا شد مناسب چه کسانی است؟

این سفرنامه با جزییات زیبا و تجربیاتی دلنشین همراه است و خواندن آن به همه‌ی افرادی که به سفرنامه و خاطره‌گویی با حال و هوای مذهبی علاقه دارند، پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب دل به عشقت مبتلا شد می‌خوانیم:

مسیر زیادی پیاده رفتم و خسته‌ام. دوست دارم بخوابم و چشمانم هم یاری می‌کند، اما منتظر خنکی اتوبوس می‌مانم. ماجرای عراق از نگاه ما «نظم در عین بی‌نظمی» است. خودشان می‌دانند چه کار می‌کنند. نظمی که مثل نظم ما نیست، ولی موجود است. نظمی که من مانندش را در خاطرات کودکی به ذهن دارم. بگذارید مثالی بزنم. یک‌بار نزدیک محل کار به بانکی رفتم و برق رفته بود و دستگاه نوبت‌دهی از کار افتاده. دوباره شاهد همان قیل و قالِ جای من بود و نوبت من بود. نشستم که شاید سال‌های نه چندان دوری از آن می‌گذرد و حافظه‌های ما آن را از یاد برده است. یعنی دستگاه نوبت‌دهی ما را منظم نکرده بلکه به نوبت‌مان کرده، همین و بس. اگر برخی عناصر از زندگی شهری ما پاک شود، ما هم بر می‌گردیم به دوران قبل از نوبت‌دهی بانکی و چه بسا خیلی بی‌نظم‌تر و ذوق‌زده‌تر برای بی‌نظمی.

آری عراق و رفتار مردم عراق از نگاه ما، نوعی آشوب است، اما در این آشوب و بی‌نظمی ظاهری و نه حقیقی، نظمی نهفته است که می‌تواند چنین جمعیت عظیمی را با کمترین مساله ممکن به پیش ببرد. همه خودشان را با این وضعیت تطابق داده‌اند و نوعی سازگاری پویا در بین کلیه عناصر مشهود می‌توان دید. این همه تنوع در تهیه و طبخ غذا تا توزیع و پخش خوراکی تا اسکان و استراحت زائران همه و همه را می‌توانی به راحتی در نظمی ببینی. نظمی که هم ریشه‌های تاریخی دارد و هم رنگ و بوی سنتی. نظمی که نظام و نگاه بوروکراتیک از تجزیه و تحلیل آن عاجز می‌ماند.

مهمترین ویژگی این کتاب، اما نه شرح این سفر که نگاه خاص مردم‌شناسانه مولف در تدوین متن سفرنامه است. آقاسی در هر بخش از این کتاب که حجمی بالغ بر ۵۴ صفحه دارد، سعی کرده گزارشی کوتاه و در عین حال دقیق از رفتار‌های اجتماعی و فردی مردم حاضر در این سفر ارائه کند؛ گزارشی که به تایید او نوعی پدیده‌شناسی از راهپیمایی عظیم اربعین حسینی است.

آقاسی برای رسیدن به روایتی متفاوت در این گزارش سعی کرده از متن سفر که تجربه عمومی همه مردم حاضر در آن است خود را دور کرده و به حاشیه‌های جذاب کمتر تجربه و دیده شده در آن دقیق شود.

حاشیه‌هایی که او به آن توجه دارد شامل گزارشی از رفتار‌های مردمی و نیز اتفاقات اجتماعی است که در حاشیه این سفر در حال اتفاق است و برای او از همان ابتدای سفر و در راه رسیدن به فرودگاه آغاز و تا پایان سفر ادامه پیدا می‌کند.

آقاسی در این گزارش و در اتفاقی کمتر دیده شده در قامت مکتوب ساختن تجربه این سفر سعی می‌کند تا جای به جای این سفر را به عنوان یک پدیده اجتماعی ببیند و در نتیجه اجزاء مختلف این سفر اعم از چگونگی سفر، پیمودن مسیر، مواجهه با ایرانی‌ها و عراقی‌ها و رفتار‌های آن‌ها همگی در حکم اجزاء سازنده یک کل برای وی عمل می‌کنند.

«دل به عشقت مبتلا شد» به همین اعتبار سفرنامه‌ای است که بیشتر از هر چیز تاملات و ذهنیت‌های یک زائر حضرت امام حسین (ع) در ایام اربعین را که سبقه و علاقه‌مندی‌های فرهنگی و تجربه فعالیت در این زمینه را دارد به زیبایی و در قالب روایتی فلسفی فکری داستانی بازگو می‌کند.

آقاسی در این زمینه در مقدمه این سفرنامه می‌نویسد:

سخن گفتن از این سفر، به بیان آوردن تجربه‌ای است که تا خود فرد بدان نرسد بسیاری از موارد را به راحتی نمی‌تواند قبول کند و لذا از ابتدا این قبیل حرف‌ها به مرحله بیان نمی‌رسد. اما نمی‌توان از تجربیات فرامادی هم نگفت و به راحتی از آن گذشت. سخن از تجربه‌های معنوی و دینی نیست. سخن از مواردی است، چون ایثار و دل گسستن و خصائل انسانی که این روز‌ها کم و کمتر شده و ما هم بدان کمتر پرداخته‌ایم. سخن از زیبایی‌هایی است که میان جماعت انبوهی از انسان‌ها در عصر قحطی انسان و انسانیت رخ عیان نموده و از کنار آن به راحتی عبورکرده‌ایم.

درباره نویسنده کتاب

محمد آقاسی متولد سال ۱۳۶۱، دارای کارشناسی ارشد در رشته فلسفه علوم اجتماعی از دانشگاه باقر العلوم (ع) قم می‌باشد. از سوابق کاری وی می‌توان به تدریس در دبیرستان‌های منطقه دو و ده تهران (۱۳۷۹-۱۳۸۱)، عضو شورای مرکزی کانون دوستداران جلال آل احمد (۱۳۸۱)، کارشناس روابط عمومی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران «ایسپا» (۱۳۸۳)، کارشناس پژوهش جهاددانشگاهی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران (۱۳۸۳-۱۳۸۴) و ... اشاره کرد.