بازیگری که نمی خواهد از صحنه حذف شود

علی شادمان بازیگری را در ده سالگی با فیلم میم مثل مادر به کارگردانی رسول ملاقلی پور آغاز کرد و با همان کار شناخته شد. او بعدها با کار‌گردان‌هایی همچون سامان مقدم و کیومرث پوراحمد و در فیلم‌هایی همچون صد سال به این سالها، کیمیا و دیوار به دیوار بازی کرده است. این روزها نیز فیلم ویلایی‌ها با بازی وی اکران شده و به همین بهانه با شادمان گفتگو کرده‌ایم.

 

 

بعد از بازی در فیلم میم مثل مادر به کارگردانی رسول ملاقلی‌پور تصور می‌شد که شما را در فیلم‌های بیشتری ببینیم اما این اتفاق نیفتاد؟

 

زمانی که در فیلم میم مثل مادر بازی کردم رسول ملاقلی‌پور بسیار مراقب بود و حتی به من تذکر می‌داد که در هر فیلمی بازی نکنم. از همان زمان یک وسواس برای انتخاب نقش پیدا کردم و به شدت دقت داشتم به سمتی نروم که برخی بازیگران رفته‌اند و بعد از چند سال دیده شدن مدام از صحنه حذف شدند. به همین خاطر در انتخاب‌هایم سختگیر شدم و بعد از گذشت 12 سال فقط در 13 فیلم و مجموعه تلویزیونی بازی کردم و در زمانی که در حال تغییر سن بودم و وارد سن بلوغ می‌شدم؛‌ دو سال در هیچ فیلمی بازی نکردم و بعد از دو سال در سریال کیمیا بازی کردم.

 

آثاری که بازی کرده‌اید چه در حوزه سینما یا تلویزیون قابل قبول بوده‌اند چگونه به تصمیم‌ برای حضور در این آثار رسیدید؟

 

معمولاً دلایل موفقیت آثار سینمایی یک معادله و فرمول مشخص دارد که در راس آن فیلمنامه است و بعد کارگردان، تهیه‌کننده و عوامل حرفه‌ای. اگر این عناصر درست در کنار هم قرار گرفته باشند می‌تواند باعث موفقیت یک اثر سینمایی شود.

 

امروز که به گذشته بازمی‌گردید آیا احساس پشیمانی نمی‌کنید که ای کاش در آثار بیشتری بازی می‌کردم؟

 

شاید به این فکر کنم که کاش در کارهای کمتری بازی می‌کردم اما اصلاً پشیمان نیستم که چرا در آثار بیشتری بازی نکردم و حتی می‌توانستم در یکی دو اثری که بازی کردم؛ حضور نداشته باشم.

 

علت اصلی حضور در فیلم ویلایی‌ها چه بود؟ نقشی که در این فیلم دارید مانند آثار قبلی خیلی پررنگ نیست؟

 

فیلم ویلایی‌ها یک گروه حرفه‌ای داشت و از ابتدا مشخص بود که نتیجه فیلم درخشان است و تجربه بی‌نظیری برای من بود. کارگردان هم به شدت روی قصه تسلط داشت. فیلمنامه کدهای خوبی به من می‌داد تا بتوانم شخصیتی که وجود داشت را بازی کنم. البته در گفت‌وگوهایی که با کارگردان فیلم داشتیم نیز به نتایج خوبی رسیدیم.

 

من درباره متدهای مختلف مطالعه دارم و خودم نیز دانشجوی رشته کارگردانی هستم اما تلاش دارم در هنگام بازی کردن یک نقش، آن نقش را از فیلتر خودم عبور دهم و سعی نکنم کلیشه‌ای را به عنوان الگو برای بازی انتخاب کنم یا یک نوع پوسته بازیگری روی بازی‌ام قرار بگیرد زیرا بعد از مدتی تمام بازی‌هایم شبیه هم می‌شود. وقتی کلیت یک نقش مشخص می‌شود و بازیگر جای خود را در قصه و موقعیت‌ها پیدا می‌کند؛ کافیست که با ایجاد تعامل بین خودش و کارگردان وارد جزئیات شد و آن را به ثمر نشاند.

 

در طول این سال‌ها آثاری بازی کردید که فکر می‌کردید جایزه می‌گیرد اما اینگونه نشده. زمانی که چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد چه تاثیری روی تصمیم‌‌تان می‌گذارد؟

 

جایزه اصلاً بد نیست و گرفتن جایزه بسیار لذتبخش است اما موضوع اصلی در هنر جایزه نیست زیرا همیشه جوایز سلیقه‌ای است. اصل موضوع ارائه یک اثر ماندگار در ذهن مخاطب است و اما طبیعی است که برخی‌ از یک اثر خوش‌شان بیاید و برخی آن را دوست نداشته باشند.

 

این پاسخ به صورت کلی درست است اما وقتی بازیگر در فیلمی بازی می‌کند مانند ویلایی‌ها که سختی‌های جغرافیایی و امکاناتی بسیاری دارد اما در جشنواره جایزه‌ای نمی‌گیرم و به‌جای بازیگر آن؛ فردی جایزه می‌گیرد که حتی یک‌سوم زحمت او را نکشیده قطعاً تاثیر منفی روی او می‌گذارد؟

 

واقعیت این است که شاید ابتدا ناراحت بشوم اما در طول مدت فعالیت هیچ تاثیری ندارد. زیرا ذات هنر بالاتر از همه جوایز است. آنچه باعث می‌شود من به عنوان بازیگر ناراحت بشوم رفتاری است که با یک اثر خوب در زمان اکران می‌شود زیرا یک اثر هنری وقتی به ثمر می‌نشیند و عوامل آن به هدفشان می‌رسند که آن اثر دیده شده باشد. زیرا هنرمند اثر خود را برای دیده شدن توسط مخاطب می‌سازد. امروز اتفاقی که برای فیلم ویلایی‌ها می‌افتد خلاف این روند است و دلیل اصلی آن به دلیل نوع نگاه مسئولان به سینمای دفاع مقدس و جنگ است. مسئولان فقط در شعار تاکید می‌کنند که دفاع مقدس مهم است و نباید خون شهدا پایمال شود و باید ارزش‌های جنگ حفظ شود. اما در عمل از آثار هنری که درباره این ارزش‌ها ساخته می‌شود هیچ حمایتی نمی‌شود و این نوع رفتار بسیار تلخ‌تر از ندادن ده‌ها جایزه است.

 

از نگاه شما آسیب جدی امروز سینما در حوزه آثار دفاع مقدسی رفتار دوگانه مسئولان است؟

 

چرخیدن چرخه اقتصادی و مالی سینما بسیار مهم و لازم است اما در کنار چرخه اقتصادی سینمای ما از یک شکل و چرخه هنری نیز برخوردار است که باید به آنها نیز توجه شود و می‌توان به شکلی برنامه‌ریزی کرد که فیلم‌های اقتصادی و فیلم‌های هنری با هم از استقبال خوبی برخوردار شوند و دیده شوند. لازمه این نگاه هم بازنگری رفتار مسئولان و قانونگذاران است. مشکل دیگر به مخاطبان بازمی‌گردد که به سینما فقط به دید سرگرمی نگاه نکنند و با رفتن به سینما و تماشای آثاری که با آگاهی و اندیشه ساخته شده‌اند چرخه اقتصادی آنها را تقویت کنند و باعث ماندگاری آنها شوند. این مشکل نه تنها برای ویلایی‌ها بلکه برای فیلم اروند نیز که درباره غواصان شهید ساخته شده بود؛ وجود داشت.

 

در تلویزیون سریال‌هایی همچون سرزمین کهن، کیمیا و دیوار به دیوار را بازی کردید که در دو گونه متفاوت بود و با استقبال همراه شد. با این پیش‌فرض که بازیگری که به تلویزیون می‌آید دیگر دغدغه دیده شدن ندارد دلیل حضورت در این دو اثر چه بود؟

 

بازی در سریال برای من اولویت اول نیست و چند برابر بیشتر از سختگیری‌هایی که برای آثار سینمایی انجام می‌دهم در زمان انتخاب و بازی در سریال سختگیری می‌کنم. در دو سال گذشته بیش از 10 فیلنامه سریال به دست من رسید که از لحاظ مالی بعضاً پیشنهادات خوبی بودند اما آنها را رد کردم. زیرا نمی‌توانستم به موضوع و تم سریال نزدیک شوم اما در سریال‌هایی که بازی کردم به خوبی توانسته‌ام به شخصیت و گروه سازنده نزدیک شوم و با قصه‌اش همراه شوم. البته باید بگویم بعد از سریال دیوار به دیوار با اینکه تجربه موفقی بود دیگر قصد ندارم در سریال‌های طنز بازی کنم. زیرا بازیگر کمدی نیستم و قصد ندارم در این گونه معرفی شوم و اگر در سریال دیوار به دیوار بازی کردم متوجه شدم که اثری است که به سمت هجو نمی‌رود و طنزى شریف مى‌شود. البته این روزها به سمت تئاتر گرایش بیشتری پیدا کردم و دنبال این هستم که از تکرار دوری کنم و بخش‌های مختلف شخصیت خودم را در بازیگری کشف کنم.