ماجرای چهره ها و بادیگاردهای آنها

انتشار تصاویر متعدد از افرادی مانند احسان علیخانی، محمدرضا گلزار و مهران مدیری با مردان قوی هیکلی که وظیفه محافظت از آنها را بر عهده گرفته‌اند، این سؤال را به وجود آورده که مثلاً به غیر از درخواست امضا یا عکس سلفی، مردم چه خواسته‌ای از هنرمندان خواهند داشت که وی برای فاصله گرفتن از مردم سراغ بادیگارد رفته است؟

 در عوض هم افراد وقتی جلوی دوربین تلویزیون قرار می‌گیرند، قربان صدقه همان مردمی می‌روند که برای دور ماندن از آنها بادیگارد استخدام کرده‌اند! پارادوکس مردمی بودن در شعار و محافظ شخصی داشتن برای دور شدن از عامه مردم مسئله‌ای است که چهره‌های به اصطلاح هنرمند با آن درگیر هستند.

محافظ شخصی یا همان بادیگارد، قدمتی طولانی در تاریخ بشر دارد. وب‌سایت شرکت مشاوره امنیتی IMG در این باره می‌نویسد، «برای صدها سال شخصیت‌های برجسته برای محافظت در برابر تروریست‌های خارجی، شورشیان داخلی و افراد متخلف، نیازمند محافظ بوده‌اند. پادشاهان، رؤسای جمهور، پاپ‌ها و همچنین ثروتمندان و قدرتمندان محافظان ویژه را برای اطمینان از ایمنی در اختیار دارند.» IMG  می‌افزاید: «در سال‌های اولیه بادیگاردها از سربازانی انتخاب و استخدام می‌شدند که تجربه رزمی‌شان به اثبات رسیده بود. با این حال توانایی مبارزه تنها عامل مهم نبود، در عهد قدیم، وفادارای شخصی بادیگارد به مدیرش مهم‌ترین بخش کیفیت کار بود».

گارد جاویدان هخامنشی، واحد نظامی «Hetairoi»، سامورایی‌های ژاپنی و محافظان سوئیسی پاپ، نمونه‌هایی از نیروهای محافظ در تاریخ هستند که شهرت فراوانی دارند. اما سال‌ها است که دیگر محافظ داشتن از انحصار مقامات دولتی خارج شده و بخش دیگری از جامعه نیز این نیاز را در خود احساس کرده است که باید بادیگارد داشت. شاید فردی مثل آنجلینا جولی حق داشته باشد در مقابل باندهای تبهکاری که ممکن است فرزندانش را بربایند، قهرمان حرفه‌ای بوکس را به عنوان بادیگارد استخدام کند. یا خانواده ثروتمند دیوید بکهام، فوتبالیست سابق تیم ملی انگلستان برای اینکه خانواده پرجمعیتش از شر پاپاراتزی‌ها و مزاحم‌های خیابانی در لندن در امان باشد، سراغ بادیگاردی رزمی‌کار با قد 2 متر قد برود که تنها تماشای چهره‌اش دلهره‌آور است. اما در مقابل وقتی یک چهره ناآشنا و تازه ظهور کرده در فضای موسیقی زیرزمینی ایران با بادیگارد در محافل عمومی ظاهر می‌شود، این به چه معنا است؟ آیا قرار است مافیای روسی شهر نیویورک برنامه‌ای برای اخاذی از یک خواننده زیرزمینی در تهران داشته باشد یا پاپاراتزی‌ها برایشان مهم است که چهره ناآشنایی که در گوشه‌ای از یک مراسم ختم نشسته، کیست و عکس‌های شخصی وی را منتشر کنند؟

تقریباً هیچ‌کدام از این موارد در ایران وجود ندارد، حتی در بعد بین‌المللی وقتی به وب‌سایت‌های شرکت‌های امنیتی مراجعه می‌کنیم به مشتریانشان توصیه می‌کنند که برای سفر به مناطق ناامنی چون سوریه، محافظ امنیتی استفاده کنند، ولی ما در ایران برای ایجاد امنیت در سوریه نیروی داوطلب اعزام می‌کنیم. تفاوت معنای امنیت در ایران و غرب آنقدر گسترده است که استفاده از محافظ برای چهره‌های غیرحاکمیتی را که الزامات و ملاحظات امنیتی برایشان اجباری است، بی‌معنا می‌کند.

اینکه اکنون مؤسساتی در ایران اقدام به آموزش محافظ شخصی می‌کنند و برای مشتریان داخلی محافظ در نظر می‌گیرند، کاری است که حتماً توجیهی دارد، اما اینکه چهره‌های هنرمند در رأس مشتریان این محافظان قرار می‌گیرند، جای تعجب دارد. مسئله وقتی جالب می‌شود که اغلب کسانی که با بادیگارد در محافل عمومی ظاهر می‌شوند جزو هنرمندان ریشه‌دار و مردمی نیستند و در عوض چهره‌های سوپراستار و ستاره‌های یک‌شبه سینما سراغ این‌گونه رفتارهای لاکچری‌مآبانه می‌روند. این روزها مردم تصویر حضور مهران مدیری در مشهد را با محافظ و اسکورت نگاه می‌کنند و آن را با عبور و مرور ساده دولتمردان برخی کشورهای خارجی مقایسه می‌کنند و در نهایت به جوگیر بودن برخی از ما در مواجهه با هنرمندان می‌خندند!