سردار سینمای ایران و شاهکاری به یاد ماندنی

حاتمی کیا از کارگردانانی است که خود را سرباز نظام می داند اما باید به او گفت که شما سردار سینمای ایران هستید.

«به وقت شام» آخرین اثر حاتمی کیا در مورد اتفاقات سوریه و جنگ با داعش است. بزرگترین حسن فیلم، فیلمنامه قوی آن است و حاتمی‌کیا در سناریو فکر همه چیز را کرده است؛ از بی تدبیری‌های داعش، تعدد فرقه‌ها، عشق و فداکاری گرفته تا خلق موقعیت های بسیار هیجان انگیز. «به وقت شام» هرگز به صورت سطحی به جنگ در سوریه نپرداخته و دیالوگ‌هایی که میان خلبان ایرانی هواپیما و شیخ داعشی رد و بدل می‌شود، خود گویای این مطلب است.

«به وقت شام» روایتگر مجاهدت دو خلبان ایرانی است که برای کمک به سوریه می‌روند. علی که بابک حمیدیان به زیبایی این نقش را ایفا کرده، پسر فرمانده پایگاه ایرانی مستقر در سوریه یعنی خلبان رستمی یا همان هادی حجازی فر است. نکته بسیار مهم در بازی این دو بازیگر ارتباط بسیار عمیق آن‌ها در فیلم بود.

در زیر پوست قصه «به وقت شام»، زیرکی نویسنده به خوبی عیان است. حاتمی کیا برداشت سطحی داعشی ها و معارضین به خاک سوریه از قرآن را نشان می‌دهد.

اما باید از تکنیک سینمایی هم در آخرین اثر حاتمی‌کیا گفت؛ قرار دادن دوربین در موقعیت‌های منحصر به فرد شاید بخش کوچکی از تکنیک سینمایی در «به وقت شام» است.

به نظر می‌رسد ابراهیم حاتمی‌کیا بعد از دو فیلم «چ» و «بادیگارد» که با انتقادهایی روبرو بود، این بار با «به وقت شام» منتقدان را هم از بُعد فرم و هم از بُعد محتوا قانع کند.