چرا کفار و دنیاپرستان غرق در انواع  نعمت های دنیوی هستند؟

گروه مذهبی- ما در زندگی روزمره خود می بینیم که بسیاری از شیعیان و مومنین در انواع سختی ها و ابتلائات به سر می برند و با گرفتاری های بسیاری دست و پنجه نرم می کنند در حالی که کافران و ملحدان در رفاه و آسایش به سر برد و از انواع نعمت های الهی متنعم هستند.

امروز میخواهیم این مساله را بررسی کرده و این شبهه ای که ذهن بسیاری از مومنین و عاشقان اهل بیت را به خود مشغول کرده جواب دهیم.

فلذا با روشن شدن  چند عنوان از قبیل کفّاره گناه، کیفیت پاداش کفّار در دنیا و آخرت، گناهان مومنین، هدف شیطان و اقدام نهائی او؛ به این مساله خاتمه داده و در دین خود محکم تر قدم براریم.

 

کفّارۀ گناه‌ به چه معناست؟

یعنی‌ ریخته‌ شدن‌ آن‌ آلودگیهای‌ ظاهری‌.

پیامبراکرم(صلی الله و علیه و آله و سلم) می فرمایند: لایزال البلاء فی المؤمن والمؤمنه فی جسده وماله وولده حتی یلقی الله وما علیه من خطئیه .
زن ومرد پیوسته درجان ومال وفرزندشان گرفتار بلا می شوند تا آن که بدون گناه خدا را دیدار کنند .

 

کیفیت پاداش کفّار در دنیا و آخرت

کافر هر لذّتی‌ که‌ در دنیا ببرد جزای‌ اعمال‌ حسنۀ اوست‌ که‌ انجام‌ داده‌؛ چون‌ کافر برای‌ خدا کار نمیکند و خدا را نمی‌شناسد و اصولاً معنی‌ تقوی‌ و تقرّب‌ را ادراک‌ نمیکند، و کارهای‌ خوبی‌ که‌ از او سر میزند برای‌ منظورها و نیّت‌های‌ دنیوی‌ است‌، پس‌ خدا هم‌ طبق‌ همان‌ نیّت‌ها و هدف‌ها به‌ او پاداش‌ دنیوی‌ میدهد؛ با دادن‌ مال‌ و جاه‌ و انواع‌ تنعّم‌ که‌ به‌ او بدهد پاداش‌ او را داده‌ و تلافی‌ حسنات‌ او شده‌ است‌؛ بنابراین‌ وقتیکه‌ مُرد، دیگر حسنه‌ای‌ ندارد، دیگر از خدا چه‌ طلبی‌ دارد؟ کار نیکی‌ در دنیا برای‌ مقصد دنیوی‌ انجام‌ داد و به‌ مقصود و نتیجۀ دنیوی‌ هم‌ رسید.

 

گناهان مومنین خارج از مرز وجودی اوست

سیّئه‌ و گناهی‌ که‌ مؤمن‌ انجام‌ میدهد، خارج‌ از مرز وجودی‌ اوست‌ و از هدف‌ عالی‌ و ایمان‌ او جداست‌؛ برای‌ از بین‌ رفتن‌ آن‌، خداوند بر آن‌ مؤمن‌ ابتلائاتی‌ پیش‌ می‌آورد و آن‌ ابتلائات‌ موجب‌ بیداری‌ و تنبّه‌ او میشود، و همین‌ معنای‌ کفّاره‌ و ریخته‌ شدن‌ گناهست‌؛ پس‌ مؤمن‌ که‌ می‌میرد چون‌ صاحب‌ هدف‌ عالی‌ و متعهّد و مسؤول‌ در برابر امر الهی‌ است‌، بسوی‌ همان‌ مکان‌ عالی‌ حرکت‌ میکند و گناهش‌ هم‌ که‌ در دنیا جزا داده‌ شد و به‌ انواع‌ گرفتاریهای‌ متناسب‌ با آن‌ گناه‌ کیفر دید؛ بنابراین‌ پاک‌ و پاکیزه‌ به‌ عالم‌ قدس‌ پرواز میکند.

 

شیطان محک جدایی خوبی ها از زشتی هاست

در روایات‌ بسیاری‌ داریم‌ که‌ وقتی‌ مؤمن‌ میخواهد از دنیا برود، شیطان‌ به‌ سراغ‌ او می‌آید و به‌ هر وسیله‌ای‌ هست‌، با نویدها ووعده‌ها میخواهد او را متزلزل‌ نموده‌ و ایمانش‌ را بگیرد؛ ولی‌ مؤمن‌ واقعی‌ خوب‌ او را می‌شناسد و ابداً به‌ وعده‌های‌ او تسلیم‌ نشده‌ و گول‌ نمی‌خورد.

در کتاب‌ «کافی‌» کُلینی‌ روایت‌ میکند از علیّ بن‌ محمّد بن‌ بَنْدار از أحمد بن‌ أبی‌ عبدالله‌ از محمّد بن‌ علیّ از عبدالرّحمن‌ بن‌ أبی‌هاشم‌ از أبی‌خدیجه‌ از حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السّلام‌:

قَالَ: مَا مِنْ أَحَدٍ یَحْضُرُهُ الْمَوْتُ إلَّا وَکَّلَ بِهِ إبْلِیسُ مِنْ شَیْطَانِهِ أَنْ یَأْمُرَهُ بِالْکُفْرِ وَ یُشَکِّکَهُ فِی‌ دِینِهِ حَتَّی‌ تَخْرُجَ نَفْسُهُ، فَمَنْ کَانَ مُؤْمِنًا لَمْ یَقْدِرْ عَلَیْهِ؛ فَإذَا حَضَرْتُمْ مَوْتَاکُمْ فَلَقِّنُوهُمْ شَهَادَةَ أَنْ لَا إلَهَ إلَّا اللَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَهِ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ حَتَّی‌ یَمُوتَ

«حضرت‌ صادق‌ فرمودند: تمام‌ کسانیکه‌ در آستانۀ مرگ‌ قرار گیرند، إبلیس‌ یکی‌ از شیاطین‌ مأمور خود را مأموریّت‌ میدهد که‌ بنزد او برود و او را امر به‌ کفر کند و آنقدر در دین‌ او تشکیک‌ کند و او را به‌ شبهه‌ و شکّ اندازد تا آنکه‌ جانش‌ خارج‌ شود.

و هر کسیکه‌ مؤمن‌ باشد، آن‌ شیطان‌ بر او غلبه‌ نمی‌کند و شبهاتش‌ در دل‌ او جای‌ نمی‌گیرد.بنابراین‌ هر وقت‌ شما بر بالین‌ افراد محتضر از مؤمنین‌ حاضر می‌شوید، به‌ آنها تلقین‌ شهادت‌ به‌ توحید و نبوّت‌ کنید تا بگویند: لَاإلَهَ إلَّا اللَهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَهِ، تا آنکه‌ جان‌ بسپارند.»

 

منبع:

کتاب معاد شناسی ج2 ص 124، 125، 126

فروع‌ کافی‌، کتاب‌ الجَنآئز، بابُ تَلقین‌ المیّت‌، طبع‌ سنگی‌ حیدری‌، جلد سوّم‌، ص‌ 123؛ و طبع‌ سنگی‌، جلد اوّل‌، ص‌ 34

بحار الانوار 67/236/54