تفسیرآیات 252-254سوره بقره

؛قرآن سرتاسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتما اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بیشتر آیات قرآن کریم هر شب تفسیر آیاتی از این معجره الهی را برای شما آماده می‌کنیم. در این گزارش تفسیرآیات 252-254سوره بقره را می‌خوانید:

تِلْکَ ءَایَتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ

اینها آیات خداوند است که به حقّ بر تو می خوانیم و براستی تو از فرستادگان الهی هستی.(252)

این آیه، پایان جزء دوّم قرآن است و می فرماید: داستان ها و حوادثی که در آیات گذشته از آنها سخن به میان آمد، مایه ی عبرت و درس آموزی است.

داستان مرگ هزاران نفر در یک لحظه و زنده شدن مجدّد آنان با دعای پیامبر، اعطای منصب رهبری به جوان چوپانی گمنام، ولی لایق و دانا، پیروزی گروهی اندک بر گروه انبوه دشمن، شهامت و شجاعت یک نوجوان در جنگ و اعطای مقام نبوّت به او، همه و همه جلوه هایی از آیات الهی و نشانه هایی از صدق گفتار و رسالت پیامبر اسلام است.

 تِلْکَ الْرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَ جَتٍ وَءَاتَیْنَا عِیسَی اْبنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَتِ وَ أَیَّدْنَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ الْبَیِّنَتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُمْ مَنْ ءَامَنَ وَمِنْهُمْ مَّنْ کَفَرَ وَلَوْ شَآءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ

آن پیامبران، ما بعضی از آنان را بر بعضی برتری دادیم. از آنان کسی بود که خداوند با اوسخن گفته ودرجات بعضی از آنان را بالا برد، وبه عیسی بن مریم نشانه های روشن (و معجزات) دادیم و او را با روح القدس (جبرئیل) تأیید نمودیم، و اگر خدا می خواست، کسانی که بعد از آنان (پیامبران) بودند، پس از آنکه نشانه های روشن برای آنها آمد، با هم جنگ و ستیز نمی کردند. (امّا خداوند مردم را در پیمودن راه سعادت آزاد گذارده است،) ولی با هم اختلاف کردند پس برخی از آنان ایمان آورده و بعضی کافر شدند. (و باز) اگر خدا می خواست (مؤمنان و کافران) با هم پیکار نمی کردند، ولی خداوند آنچه را اراده کند انجام می دهد. (و اراده حکیمانه ی او بر آزاد گذاردن مردم است.)(253)

گرچه طبق احادیث، تعداد انبیا 124 هزار نفر بوده است، امّا تنها نام 25 نفر از آنان در قرآن آمده ونام دیگران برده نشده است؛ (منهم من قصصنا و منهم من لم نقصص)**غافر، 78.*** مقام ودرجات انبیا یکسان نیست و هرکدام جایگاه و امتیازاتی دارند. مثلاً امتیاز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خاتمیّت، امّی بودن، تحریف نشدن کتابش، امتیاز ابراهیم علیه السلام یک تنه امّت بودن ونسل مبارک داشتن، امتیاز نوح علیه السلام طول عمر و پایداری ودریافت سلام ویژه از طرف خداوند است. در این آیه، امتیاز حضرت موسی و عیسی علیهما السلام بیان شده که موسی مخاطب سخن خداوند و عیسی مؤیّد به روح القدس بوده است. کلمه «درجات» نشانه ی برتری های متعّدد است.

فخررازی در تفسیر کبیر ذیل این آیه، حدود بیست امتیاز برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بیان کرده است. از آن جمله: معجزه ی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم قرآن کریم بر همه معجزات برتری دارد. دیگر اینکه پیامبر اسلام بر همه پیامبران گواه است، چنانکه می فرماید: (فکیف اذا جئنا من کلّ امّة بشهید و جئنا بک علی هؤلاء شهیداً)**نساء، 41.***

پیام ها:

1- انبیا، مقامی بس والا دارند. «تلک» اشاره به دور ومقام والاست.

2- انبیا، همه در یک رتبه نیستند. یگانگی در هدف، مانع بعضی کمالات ویژه و برتری های خاصّ نیست. (فضّلنا بعضهم علی بعض)

3- تجلیل از انبیای گذشته لازم است. موسی وعیسی علیهما السلام در آیه تکریم شده اند. (من کلّم اللّه... عیسی بن مریم)

4- سنّت و قانون خداوند، آزاد گذاشتن انسان است. او می تواند مردم را به اجبار به راه حقّ وادار کند، امّا رشد واقعی در سایه آزادی است. در این آیه دو بار می خوانیم که اگر خدا می خواست، اختلاف و نزاعی میان مردم ایجاد نمی شد. (و لو شاء اللّه)

5 - ریشه ی اکثر اختلافات، هوس ها، حسدها و خودبینی هاست، نه جهل و ناآگاهی. (من بعد ما جائتهم البیّنات)

6- راه انبیا، همراه با دلیل روشن است. (بیّنات)

7- اختلافات اعتقادی، از عوامل پیدایش جنگ هاست. البتّه دین منشأ اختلاف نیست، بلکه مردم اختلاف می کنند. (ولو شاء اللّه ما اقتتل... ولکن اختلفوا)

8 - اختلاف عقائد مردم، دلیل اختیار آنها است. (فمنهم من امن و منهم من کفر)

 یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنْفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَابَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَعَةٌ وَالْکَفِرُونَ هُمُ الْظَّلِمُونَ

ای کسانی که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که نه خرید و فروشی در آن است و نه دوستی و نه شفاعتی، و (بدانید که) کافران همان ستمگران هستند. (که هم به خود ستم می کنند وهم به دیگران.)(254)

در این آیه خداوند اهرم هایی را برای تشویق مردم به انفاق بکار برده است،

الف: آنچه داری، ما به تو دادیم از خودت نیست. (رزقناکم)

ب: مقداری از آنچه داری کمک کن، نه همه را. (ممّا)

ج: این انفاق برای قیامت تو، از هر دوستی بهتر است. (یأتی یوم...)

پیام ها:

1- قبل از دستور، مردم را با احترام صدا زنیم. (یا ایهاالذین امنوا)

2- استفاده از فرصت ها در کارهای خیر، ارزش است. (من قبل ان یأتی یوم)

3- محروم کردن امروز، محروم شدن فرداست. اگر امروز انفاق وبخششی صورت نگیرد، در آن روز هم محبّت و دوستی و وساطتی در بین نخواهد بود. (انفقوا... یوم لابیع فیه...)

4- یاد معاد، عاملی برای تشویق به انفاق است. (انفقوا... یأتی یوم...)

5 - یکی از راههای ایجاد روحیّه ی سخاوت، توجّه به دستِ خالی بودن انسان در قیامت است. (لا بیع ولا خلة ولا شفاعة)

6- بخل، نشانه ی کفران نعمت وکفر به وعده های الهی است. (انفقوا... والکافرون)

7- کفر، نمونه ی بارز ظلم است. (الکافرون هم الظالمون)