محمد مایلی کهن روی خط ارتباطی می آید و در مواجهه با پرسش ساده ای که می گوید: دلیل ناکامی تیم امید چه بود؟ می گوید «دلیلش را نمی توان در این فرصت محدود بگویم». حتما حرف ها همان هاست که پیش از کی روش گفته می شد. اینکه ما زمین نداریم، پول نداریم هزینه های استرالیا و تایلند را با ایران مقایسه کنید و ...

این حرف ها هم تکراری است و هم غلط نیست البته قطعا کادر فنی در این اتفاق مقصر بوده‌ است اما واقعیت این است که سرمایه‌گذاری هم در این مهم کاملا موثر است. با این توضیح می‌رویم دنبال مقصر نامرئی حذف تیم امید از مسیر المپیک.

دیدن یا نشان دادن مقصر یا مقصرها با انگشت اشاره کاری ندارد، می‌توان مربی را مقصر اعلام کرد و آوار را روی سر او ریخت، می‌توان وزارت ورزش را مقصر اعلام کرد حتی کمیته المپیک هم هست. به هر حال این‌ها آمده‌اند پای کار و حتما هم تقصیر دارند اما واقعیت این‌است که برخی هم پای کار نیامده‌اند و اتفاقا آنها بیشتر مقصر هستند. مثلا صدا و سیما مقصر است که پای کار نیامده و حق پخش تلویزیونی را پرداخت نمی‌کند.

اگر صدا و سیما حق پخش را پرداخت می کرد، هم فدراسیون فوتبال و هم باشگاه ها شرایط مالی بهتری پیدا می کردند و هم در امکانات و هم در استخدام مربیان بهتر و برگزیده تر عمل می‌کردند. در واقع اگر وزارت ورزش و فدراسیون بر حسب وظیفه شان وسط گود می‌آیند و در ناکامی‌ها اولین مقصرها اعلام می شوند اما باید تاکید کرد همه حرف‌هایی که مایلی کهن هنوز نگفته و قبلا گفته بود و بعدها هم در مورد کمبودهای ساختاری ما می‌گوید با همین قانون حل می‌شود.

در این مسیر البته صدا و سیما تنها نیست بلکه مجلسی که نمی‌تواند یا نمی‌خواهد یا تشخیص نمی‌دهد که قوانین را باید عوض کند تا فوتبال کپی رایت داشته باشد و از زیر ساخت‌ها تغییر کند هم مقصر است، مقصری نامرئی که رو از فوتبال برداشته و کاری به کار این سیستم که باید درآمد‌زایی داشته باشد ندارد.