همه در خدمت آقای کی‌روش، کی‌روش در لذت تیم ملی

۱- کارلوس کی‌روش و تمام تیم کاربلدش در راستای قهرمانی تیم ملی ایران، در جام ملت‌های آسیا قرارداد «مرضی‌الطرفین» را امضا کردند!

البته آقای کی‌روش در موقع مناسب به بیان نکته مناسب پرداخت و یادآور شد: ... اگر تیم ایران در جام جهانی به مرحله یک هشتم و بالاتر، صعود نکرد، علتش بریده شدن و قطع کردن بخش مهمی از اردوی تدارکاتی تیم ملی بود و مهمتر از آن اینکه ۳ بازی از بازی‌های مورد نظر تیم ملی هم از ناحیه مقامات بالادستی فوتبال، زیادی تشخیص داده شد و حذف شد!

به امید اینکه در راه جام ملت‌های آسیا، این حذف و هرس‌های دلخواهانه، از سر فوتبال و تیم ملی دست بردارد و هیچ‌کس حق دخالت خودسرانه و غیرمسئولانه و از باب روکم‌کنی نداشته باشد!

سعید حجاریان، اصلاح‌طلب معروف، همین چند روز پیش اکیداً توصیه کرده بود: ... سیاست هم یک کی‌روش لازم دارد! ایشان هم کی‌روشی‌پور شده‌اند!

حل مشکل تاریخی

۲- دومین خبر بهجت‌اثر که در راهش باید به سر دوید، اشاره‌ای بود که جناب امیرحسین فتحی از باب تذکر و شادی همگانی یادآور شد! جناب فتحی که از یک سو هم و غمش تلافی گل‌های السد قطر است که به نام وی زده شد، از سوی دیگر به مسائل استراتژیک می‌پردازند و اخیراً توانسته‌اند یک موفقیت تاریخی را در راستای حل یک مشکل تاریخی به منصه ظهور و به درجه عمل برسانند، تا استقلال دیگر از بابت حق شرکت در لیگ آسیا، غمی نداشته باشد و همه چیز، روی روال خود حرکت کند!

البته از آقای فتحی، غیر از این‌هم توقعی نمی‌رفت و هنوز هم نمی‌رود! در این باره و درباره‌های نظیر باید یادآور شد به جناب فتحی که: ... تو براى وصل کردن آمدی!

منتها این وصل کردن، دوایر پرشمول و متعددی دارد! یکى از دایره‌ها، به‌سامان کردن آکادمی فوتبال است که بدجوری «شش و هشت» می‌زند!

یکی دیگر از این دوایر، عدم دخالت علنی یا غیرعلنی در کار‌های وینفرد شفر است! یکی دیگر پیدا کردن تیم ثابت استقلال برای بازی در لیگ برتر و لیگ آسیاست!

خلاصه کلام اینکه آقای فتحی باید بدانند که استقلال تیمی است در راستای قهرمانی، نه اینکه با خرید و فروش تیام، جپاروف، نورافکن، ابراهیمی تیم ارزانتر و بازنده تری ببندد!

برکات نقد، اهمیت انتقاد

۳- اختلاف نظر و دعوای سلیقه‌ای و کلامی کارلوس کی‌روش و مربیان شاغل در لیگ ایران، تا یکجا خوب است و مفید است و باید که باشد!

این دعوا، چون که از حد بگذرد و شور شود، کاملاً به اتفاقات بی‌نمکی منجر و ختم می‌شود که کمترین ضررش بحث‌های ویرانگر و تیم‌خراب‌کن است! به ویژه آنکه امسال، شفر هم زبان‌آوری خواهد کرد و جان توشاک هم به حکم و سابقه و کارنامه‌ای که دارد، در «لالیگا» یک مرد موفق و یک شخصیت موفق لالیگایی است! توشاک هم طرفدار تز سکوت برکه‌ها، یا بی‌صدایی بره‌ها نخواهد بود!

روی امید نمازى هم با همه ادب و آداب‌دانى اش باید حساب باز کرد. تیم او فوتبال را متفاوت بازى مى‌کند.

امسال امیر قلعه‌نویى، به عمل و در عمل، حرف برخواهد آورد نه با سخندانى! سپاهان طلب توجه خواهد داشت و کیست که یحیى گل‌محمدى را نادیده بگیرد؟! یا على کریمى را که حالا حق بیشترى متوجه وزن حرف‌هاى وزین او خواهد شد.

آقاى تاج، جناب ساکت! از انتقاد و نقادى تیم ملى نهراسید که این حق تیم ملى است.

آقاى تاج، جناب ساکت! هم کى‌روش و هم تمام مدعیان او را نه ساکت که مدیریت کنید! به طورى که وزن فنى تیم ملى بیشتر شود! تیم ملى تیمى باشد سنگین‌تر و رنگین‌تر.