شاکی پرونده قائدی: از اعضای بدن بچه‌ام گذشتم ولی از مقصر مرگش نمی‌گذرم
خانم فاطمه باقری هنوز به زندگی عادی‌اش بازنگشته است. درد او را کسانی می‌فهمند که فرزندشان را از دست داده‌اند. می‌گویند خاک سرد است و رفته‌ها آرام آرام از یاد می‌روند ولی مگر یک مادر می‌تواند درگذشت پسرش را از خاطر ببرد؟ با اینکه نزدیک به یک‌سال قبل خانم باقری در حادثه تلخ بوشهر احمدرضا را از دست داد، اما هنوز وقتی درباره پسرش حرف می‌زند، اشک در چشم‌هایش جمع می‌شود. حتماً به خاطر دارید این سانحه با حضور مهدی قائدی بازیکن استقلال چقدر جنجالی شد. یکی دو روز بعد از تصادف خبر رسید مهدی پشت فرمان بوده و بعد قصه‌های دیگر به گوشمان رسید. این وسط خبر تلخ مرگ احمدرضا شاکر از همه تلخ‌تر بود. مادر او فاش کرد با وجود آنکه پسرش در تصادف ضربه مغزی شده بود ولی ۷، ۸ ساعت با یک سرم در اورژانس نگهش داشته بودند تا به وضع بازیکن مطرح استقلال برسند! اواخر هفته گذشته بود که خبر رسید دادگاه رأی داده مهدی قائدی پشت فرمان بوده و به عنوان مقصر اصلی در تصادف شناخته شده است.
*خانم باقری می‌دانیم هنوز تحت تأثیر درگذشت فرزندتان هستید ولی به تازگی خبر رسیده مهدی قائدی مقصر پرونده شناخته شده است. رأی نهایی کی صادر خواهد شد؟
ابتدا بگویم ما نبودیم که این خبر را بیرون دادیم و خودمان هم نمی‌دانیم چطور خبر بیرون رفته است، چون علاقه داشتیم پرونده به طور کامل در آرامش و سکوت جلو برود. ان‌شا‌ءا... رأی نهایی همین هفته اعلام خواهد شد ولی بررسی‌ها ادامه دارد. من خیلی حرف دارم که بزنم و در گلویم گیر کرده است. در این مدت خیلی از نظر روحی اذیت شدیم، از ترس اینکه مبادا خون پسرمان پایمال شود. تنها امید ما به قانون بود و به قاضی. اگر بچه ما با قساوت و بی‌احتیاطی با هر اتفاقی که رخ داد از دستمان رفت و حالا زیر خاک است، خوشحالیم که عدالت قاضی نصیب ما شده تا خون پسرمان پایمان نشود. ما کسی را نداریم. به جایی هم وصل نیستیم. فقط امیدومان به خدا و قانون بود. 
*خیلی بحث سمت قرمز و آبی رفته و اینکه بیایند رضایت بگیرند. نظر شما درباره این بحث‌ها چیست؟
من از شما رسانه‌ها یک خواهش دارم. شما بحث را قرمز و آبی نکنید. یک نفر جرمی را مرتکب شده است. ایشان بدون آنکه گواهینامه داشته باشد، پشت فرمان نشسته و به خاطر سهل‌انگاری او پسرم را از دست داده‌ام. کسی که این کار را کرده، باید تاوانش را پس دهد، می‌خواهد یک بازیکن فوتبال باشد یا یک آدم معمولی. ما از کسی شکایت کردیم که پشت فرمان بوده و باعث شده ما پسرمان را از دست دهیم، نه از بازیکن استقلال. از اول گفته‌ام، حالا هم می‌گویم. من از خون پسرم نمی‌گذرم. مشکل من دیه نیست... (بغض) کسی که پسر من را زیر خاک کرده باید تقاص کارش را پس دهد. من شک ندارم کسانی که امروز دارند از عامل اصلی مرگ پسرم حمایت می‌کنند، یک دقیقه هم نمی‌توانند جای ما باشند. اگر آن‌ها هم عزیزان‌شان را از دست بدهند، هرگز از خونش نمی‌گذرند.
 
*مهدی قائدی پس از انتشار خبر مجرم بودنش یک استوری گذاشت و از همه خواست ساکت باشند. شما این استوری را دیدید؟
من تمام فکر و ذکرم پسرم است. در فضای مجازی هم نیستم ولی شنیدم که بعضی‌ها چیز‌هایی گفتند ولی اگر هم این کار را کرده باشند، باعث تعجب نیست. از سال گذشته که پسر من با اشتباه او زیر خاک رفته، رفتار‌هایی کرده که نشان داده متوجه اشتباهش نشده است. همیشه می‌گویند خدا با آنی است که به او ظلم شده است. بعد از درگذشت پسرم حتی یک پیامک ندادند تسلیت بگویند، تسلیت حضوری که پیشکش. البته من می‌دانم دوست ندارند با ما رودررو شوند، چون در غیر این‌صورت حداقل یکی از اعضای خانواده‎اش برای مراسم خاکسپاری می‌آمد. امروز اگر یک غریبه غیرعمد غریبه دیگری را می‌کشد، حداقل یک شاخه گل برای خاکسپاری می‌فرستد ولی این کار را هم نکردند که هیچ، شبانه آمدند وسایل‌‎شان را از اتاق بالایی خانه ما جمع کردند. خودشان هم نیامدند آدم دیگری را فرستادند. اگر شما پشت فرمان نبودید، چرا شبانه وسایل را بردید و حتی یک بار در این یک‌سال با ما رودررو نشدید؟
*در این بین افرادی هم شهادت داده بودند قائدی پشت فرمان نبوده، درست است؟
بله، ما تازه اول راه هستیم تا به حق‌مان برسیم. اینجا آخر راه نیست. هرکس باعث و بانی این اتفاق بوده و بعد تلاش کرده آن را توجیه کند، باید تقاص پس بدهد. من به جز کسانی که در دادگاه شهادت دروغ دادند که فرد دیگری پشت فرمان بوده، از مالک خودرو هم نمی‌گذرم. او می‌دانست راننده گواهینامه ندارد و حالش هم خوب نیست، چرا اجازه داد پشت فرمان بنشیند؟ بیمارستان هم کوتاهی کرد. چرا شب این اتفاق افتاده و پسرم را تا صبح با یک سرم در اورژانس نگه داشته‌اند؟ تمام کسانی که مقصر بودند باید جوابگو باشند. (بغض و دوباره سکوت). 
آخر بعضی‌ها می‌گویند مگر قائدی پسر شما را به زور برده؟
بله، ما به خاطر اینکه پسرم از قائدی و حواشی اطراف او دور بماند یک ماه برایش مرخصی گرفتیم و او را به بوشهر فرستادیم. شب حادثه پسرم در خانه عمویش بود که قائدی دنبالش رفت و به زور او را برد. اگر هم حتی به دلخواه خودش رفته باشد، یعنی محکوم به مرگ بوده؟ پسر من صحیح و سالم رفته و بعد جنازه‌‎اش را برایمان برگردانده‌اند. نمی‌خواهم کسی را نفرین کنم ولی آیا بعضی‌ها وجدان دارند؟ آیا می‌توانند یک دقیقه خودشان را جای خانواده ما بگذارند؟ در این مدت حرف‌هایمان را خوردیم. از درون نابود شده‌ایم. این‌قدر بدی دیدیم ولی زبان باز نکردیم. 
*حرف خاصی دارید؟ می‌دانیم حالت روحی خوبی ندارید... 
من از اعضای بدن بچه‌ام گذاشتم ولی از مقصر مرگش نمی‌گذرم.