مجری جنجالی، بازیگرِ یک سریال شد

 آرش ظلی‌پور مجری سابق «من‌وشما» بعد از جنجال پاییز سال گذشته در گفتگو با مسعود فراستی که منجر به غیبت یک ساله او در تلویزیون شد، به تازگی در مقام مجری برنامه «ورزش از نگاه دو» به رسانه ملی بازگشته و جمعه‌شب‌ها این برنامه را از شبکه ۲ روی آنتن دارد.

اخبار چهره ها - او به تازگی مهمان ویژه‌برنامه یلدایی این شبکه هم بود و در این برنامه خبر از نقش‌آفرینی خود در سریالی ویژه نمایش خانگی داد. به همین بهانه درباره تغییر مسیر او از اجرا به سمت بازیگری و فعالیت‌هایش در دوران غیبت در تلویزیون، با این مجری گفتگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

درباره سریال‌تان توضیح می‌دهید؟

هنوز اخبار سریال منتشر نشده، فردا کلید می‌خورد و بازیگران زیاد و درجه یکی دارد. باید صبر کنیم تا کار کلید بخورد، بعد از آن اجازه دارم درباره اش صحبت کنم.

چطور شد که به سمت بازیگری رفتید؟

حدود دو سال است که در چند دوره بازیگری شرکت و تئاتر کار کرده‌ام. خیلی قبل‌تر از این هم یعنی سال ۸۸ و ۹۰، تجربه بازی در چند سکانس کوتاه در دو سریال «دلنوازان» و «پنج کیلومتر تا بهشت» را داشتم، اما هیچ‌وقت سمت بازیگری نرفتم به دلیل این که فکر نکردم بازیگری شبیه اجراست. تصمیم گرفتم بروم دوره‌ها را به صورت آکادمیک بگذرانم، یک سری چیز‌ها را یاد بگیرم و بعد بازیگری را تجربه کنم.

دو سال پیش در مصاحبه‌ای گفته بودید ادعا و تصمیمی برای تجربه بازیگری ندارید.

اکنون هم ادعایی ندارم، به خود اجازه دادم که خودم را آزمایش کنم. الان که وقت گذاشتم، تلاش کردم و برای آن زحمت کشیدم، دارم این فرصت را به خودم می‌دهم، اما قبل‌تر از این، هرگز این کار را نمی‌کردم.

به نظرتان برای یک مجری یا خواننده، این آموزش‌ها قبل از ورود به عرصه بازیگری لازم است؟

بستگی به هدف آن آدم دارد. اگر هدف این است که عرصه‌ای را با توجه به اعتباری که در هر فضایی که هستی به عنوان خواننده یا فوتبالیست، فقط تجربه کنی، خیلی از پروژه‌های سینمایی، نمایش خانگی یا تلویزیونی هستند که به سبب اسم و اعتبار آن آدم نقشی را به او می‌دهند و تجربه می‌کند و می‌گذرد، اما اگر قرار است بازیگری حرفه‌ات شود حتما لازم می‌دانم که دوره‌های بازیگری گذرانده شود.

ممکن است اجرا و بازیگری در یک خانواده باشند، اما ربطی به یکدیگر ندارند و فضای‌شان با هم خیلی متفاوت است. مجری‌هایی داشتیم که وارد عرصه بازیگری شدند و بازیگر شدند مانند شهاب حسینی و صابر ابر، مجری‌هایی هم داشتیم که فقط به سبب تجربه، وارد عرصه بازیگری شده‌اند مانند رضا رشیدپور و احسان کرمی. به نظرم اگر قرار است بازیگری حرفه یک نفر بشود باید از اجرا جدا شود. یعنی باید به این نتیجه برسد که دیگر برنگردد، چون مردم کسی را که اجرا و همزمان بازیگری می‌کند باور نمی‌کنند. نمی‌شود این دو را همزمان با هم داشت.

خود شما اگر در بازیگری موفق شوید، اجرا را کنار می‌گذارید؟

اگر به این نتیجه برسم که ممکن است در بازیگری اتفاق خوبی برایم بیفتد، ممکن است بازیگری را ترجیح بدهم.

اگر نتیجه مثبتی داشته باشد؟

بله، چون خیلی ریسک است. بسیاری از نوجوانان یا جوانان هستند که بازیگری را یاد می‌گیرند یا کلاس می‌روند و منتظرند اتفاقی بیفتد، اما من تلویزیون را دارم و کارم را انجام می‌دهم. در واقع گرویی گذاشتم، اگر ببینم می‌توانم و اتفاق خوبی برایم می‌افتد دوست دارم بازیگری را تجربه کنم.

پس به طور کلی با ورود خوانندگان یا مجریان به بازیگری موافق هستید؟

همین طوری نمی‌شود، باید دوره ببینند. من دو سال زندگی‌ام را گذاشتم. در یک سالی که تلویزیون نبودم، کلا شبانه‌روزی و یک سال قبل‌تر از آن هم داشتم این کار را می‌کردم. چهار دوره خوب گذراندم، پیش آدم‌های بزرگ رفتم، تئاتر اجرا کردم. من قبل از این زیاد پیشنهاد داشتم، برادرم تهیه‌کننده سینماست و دوستان زیادی هم دارم، بار‌ها فیلم‌های مختلف به من پیشنهاد شد، اما هیچ‌وقت سراغش نرفتم، چون عقیده دارم کاری را که می‌خواهم انجام بدهم، باید بلد باشم.

استادان تان در بازیگری چه کسانی بودند؟

بیشترین زمان هنرجویی‌ام را نزد وحید جلیلوند گذراندم که خیلی به من کمک کرده و منوچهر هادی هم به عنوان یک کارگردان موفق توانست به من کمک کند. پیشتر از همه این‌ها یک دوره جدی بازیگری را در دانشگاه تهران، پیش استاد میترا خواجه‌ئیان گذراندم و اصلا شروع کارم همان جا بود. به نظرم حداقل در مسیر درستی گام برداشتم، حالا این که چه اتفاقی می‌افتد به استعداد خودم برمی‌گردد.

پس این که بازیگری را ادامه می‌دهید یا خیر بستگی به نتیجه کارتان در این سریال دارد.

بله حتما. اگر روزی ببینم این کاره نیستم، آن را می‌بوسم و کنار می‌گذارم. اگر هم بودم سعی می‌کنم تمرکزم را بیشتر روی بازیگری بگذارم.

قطع برنامه «من و شما» و غیبت‌تان در تلویزیون باعث شد سراغ بازیگری بروید؟

من یک سال قبل از آن شروع کرده بودم و هدفم این بود که چنین مسیری را ادامه بدهم. قطعا با قطع شدن «من و شما» زمان بیشتری داشتم که در این فضا کار کنم، اما هدف من همان بوده و ربطی به برنامه «من و شما» ندارد. فقط توانستم در یک سال اخیر وقت بیشتری بگذارم.

پس این اتفاق هیچ تاثیری بر تصمیم شما برای ورود به بازیگری نداشته؟

نه اصلا. از این اتفاق‌ها زیاد در تلویزیون می‌افتد، می‌روی و می‌آیی و یک سری تصمیمات وجود دارد که من هم همیشه به آن احترام گذاشتم، اما بعد از این اتفاق وقت بیشتری برای تمرین و کار در تئاتر داشتم؛ بنابراین این اتفاق باعث نشده که مسیرم را عوض کند، از قبل تصمیم داشتم در راهی قدم بگذارم ببینم می‌توانم یا نمی‌توانم.

ممکن است دوباره «من‌وشما» را در تلویزیون ببینیم؟

نه دیگر. به نظرم همه اتفاقاتی که ظرفیت داشت در چارچوب برنامه رخ بدهد، افتاد. اگر می‌خواستیم ادامه بدهیم به تکرار می‌افتاد. من خیلی دوست دارم عرصه‌های مختلف را تجربه کنم، اصلا آدم ماندن در یک فضا نیستم.

قبل از حواشی برنامه هم به این موضوع فکر کرده بودید یا اکنون به این نتیجه رسیدید؟

نه همان موقع هم با اتاق فکر و تهیه‌کننده فکر کرده بودیم، بالاخره حالا که داریم این برنامه را ادامه می‌دهیم باید کار‌های متفاوتی انجام بدهیم. حتی قبل‌تر از آن، در شروع فصل سوم تغییراتی دادیم. شاید این مشکل شخصی من باشد که وقتی در یک جایی می‌مانم انگیزه‌ام کم می‌شود.

احساس می‌کردم باید یک اتفاق بزرگی بیفتد که نشد دیگر. حتما صلاح این بوده که برنامه قطع شود و وقتم را بیشتر برای بازیگری بگذارم، صلاح این بوده که بعد از یک سال این طور برگردم، من همه را می‌سپارم به این ماجرا.

برنامه «ورزش از نگاه دو» را بیشتر دوست دارید یا «من و شما» را؟

ورزش رویدادمحور است؛ به خصوص ورزش ایران. هر روز و هر هفته این‌قدر اتفاق می‌افتد که ظرفیت این را دارد که بتوانی کار کنی و به تکرار نیفتی حتی با یک فرم ثابت. من هر دو را دوست داشتم، هم «من‌وشما» و هم «ورزش از نگاه دو» که شروع کارم با آن بوده. قطعا آدم کاری را که دوست دارد انجام می‌دهد.

شما مجری رادیو هم هستید. بین رادیو و تلویزیون، ترجیح‌تان کدام است؟

بحث ترجیح نیست. وقتی شما کاری را تمام‌وقت انجام می‌دهید، باید تمرکزتان را روی آن بگذارید. من خیلی دوست دارم همه این‌ها را با هم انجام بدهم، همین الان در رادیو و جمعه‌ها هم تلویزیون برنامه دارم، اما زمان اجازه نمی‌دهد که این اتفاق بیفتد، بنابراین به من قدرت انتخاب نمی‌دهد که بگویم این را می‌خواهم یا آن را.