در ماههای اخیر، موضوع «خط زرد غزه» به یکی از بحثبرانگیزترین مفاهیم در معادلات امنیتی و سیاسی فلسطین و رژیم صهیونیستی بدل شده است. این خط در واقع مرز عملیاتیای است که رژیم اسرائیل آن را میان مناطق تحت کنترل خود و بخشهای باقیمانده نوار غزه ترسیم کرده و هرگونه عبور نیروهای فلسطینی یا خارجی از آن را «تهدید مستقیم امنیتی» تلقی میکند.
بر اساس گزارش المانیتور بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل این خط را بخشی از شروط امنیتی پایان جنگ دانسته و تصریح کرده که هر توافقی برای پایان درگیری باید خلع سلاح کامل حماس، بازگشت گروگانها و حفظ کنترل امنیتی رژیم اسرائیل را تضمین کند؛ در غیر این صورت، ارتش اسرائیل مجاز خواهد بود تا به عملیات نظامی در غزه ادامه دهد.
رسانههای منطقهای و بینالمللی گزارش دادهاند که رژیم صهیونیستی طرحی را در قالب «عقبنشینی مرحلهای» به ایالات متحده ارائه کرده که بر اساس آن، ارتش رژیم اسرائیل در چند ناحیه کلیدی از جمله امتداد محور نتساریم، منطقه خانیونس و شمال غزه باقی میماند و در عین حال یک «منطقه حائل امنیتی» به عمق چند کیلومتر در امتداد مرز تعیین میشود.
این محدوده همان چیزی است که از سوی فرماندهان ارتش اسرائیل به «خط زرد» موسوم شده است. بر اساس تحلیل مرکز پژوهشهای کنگره آمریکا، این خط در عمل به معنای باقی ماندن کنترل امنیتی رژیم اسرائیل حتی پس از توافق آتشبس است و تلآویو تلاش میکند با حفظ آن، حضور دائمی خود در غزه را توجیه کند.
این طرح چیزی فراتر از یک خط نظامی است و عملاً به ابزاری برای تقسیم و محاصره دائمی غزه تبدیل شده است. رژیم اسرائیل از طریق ترسیم خط زرد، حدود نیمی از خاک نوار غزه را به منطقهای غیرقابل سکونت تبدیل کرده است که هرگونه تردد غیرنظامیان در آن با خطر مستقیم مواجه است.
این اقدام نشاندهنده راهبرد تازهای است که بر «مدیریت طولانیمدت بحران» استوار است، نه بر پایان آن. یعنی رژیم اسرائیل میکوشد با ایجاد منطقهای خالی از جمعیت و غیرقابل دسترس، نه تنها مرزهای امنیتی خود را تا عمق غزه گسترش دهد، بلکه به تدریج امکان بازگشت گسترده فلسطینیان به مناطق شمالی را نیز از بین ببرد.
این دیدگاه در تضاد با ادعای تلآویو مبنی بر «اقدام دفاعی» بودن طرح قرار دارد. در حالی که مقامات رژیم اسرائیل آن را ابزاری برای پیشگیری از حملات راکتی و نفوذ مسلحانه میدانند، گزارشهای میدانی از غزه حاکی از پیامدهای انسانی گسترده این سیاست است.
بر اساس آمار نهادهای بینالمللی، دهها هزار نفر از ساکنان مناطق شمالی مجبور به تخلیه خانههای خود شدهاند و زمینهای کشاورزی در محدوده خط زرد عملاً نابود شده است. منابع انسانی و رسانهای منطقه میگویند که در بسیاری از موارد، ارتش رژیم اسرائیل با استناد به حفظ امنیت، مانع ورود کاروانهای امدادی به این مناطق شده و در نتیجه بحران انسانی تشدید یافته است.
در واقع طرح «خط زرد» بیش از آنکه پاسخی نظامی به تهدیدات باشد، تلاشی سیاسی برای تثبیت نوعی واقعیت میدانی است. رژیم اسرائیل با استفاده از خلأ ناشی از ناهماهنگی مواضع بینالمللی و نبود فشار کافی از سوی نهادهای جهانی، میکوشد کنترل غیرمستقیم خود بر غزه را رسمی سازد؛ کنترلی که همزمان با ادامه محاصره و جلوگیری از بازسازی زیرساختها، در نهایت به نوعی جداسازی دائمی منجر میشود.
به عبارت دیگر؛ خط زرد تداوم سیاست «امنیت از راه تخریب» است؛ ایجاد امنیت برای رژیم اسرائیل از طریق از بین بردن توان بقا و زندگی در سوی دیگر مرز.
در سطح دیپلماتیک نیز، این طرح چالشهایی جدی ایجاد کرده است. کشورهایی مانند مصر و قطر که نقش میانجی را ایفا میکنند، نسبت به این رویکرد هشدار دادهاند و معتقدند که حفظ منطقه حائل امنیتی عملاً به معنای بیاثر شدن هرگونه آتشبس پایدار است.
واشنگتن نیز بهرغم حمایت سنتی از تلآویو، نسبت به تبعات حقوقی و انسانی این تصمیم ابراز نگرانی کرده است. به نظر می آید مواضع دوگانه غرب نشان دهنده آن است که جامعه جهانی در برابر سیاستهای رژیم اسرائیل بهویژه در تعیین این خطوط ساختگی سکوتی معنادار دارد.
بنابراین میتوان این طور گفت که طرح خط زرد غزه دیگر صرفاً مرز نظامی نیست، بلکه به یک ابزار ژئوپلیتیک برای بازتعریف نظم امنیتی در غزه تبدیل شده است. رژیم اسرائیل از آن بهعنوان سپر دفاعی یاد میکند، اما برای بسیاری از ناظران منطقهای، این سپر در عمل دیواری است برای جداسازی انسانها، مهار بازسازی و تحکیم اشغال غیرمستقیم و با در نظر گرفتن تحلیلهای میدانی و انسانی، روشن است که سرنوشت خط زرد نه در تصمیمات تلآویو بلکه در چگونگی پاسخ جامعه جهانی و استمرار مقاومت مردم غزه تعیین خواهد شد.
آنطور که شبکه الجزیره در گزارشی اعلام کرد، رژیم اسرائیل بعد از عقب نشینی از عمق غزه و استقرار در خط زرد، همچنان بر بیش از نیمی از این شهر تسلط دارد.
این خط از شمال غزه تا نزدیکی های شهر رفح در جنوب این باریکه امتداد دارد و از برخی مناطقی که قبلا مسکونی بود عبور می کند مثل بیت لاهیا، بیت حانون و برخی قسمت های الشجاعیه، التفاح و الزیتون و همچنین از نیمی از شهر خان یونس و بیشتر مناطق رفح نیز می گذرد و به این ترتیب اسرائیل تمام گذرگاههای غزه از جمله گذرگاه مرزی رفح با مصر را تحت کنترل دارد.
در همین ارتباط مدیر دفتر اطلاع رسانی غزه اعلام کرد، نیروهای اشغالگر به هر فلسطینی را که به خط زرد نزدیک شود بدون هشدار شلیک میکنند و همچنین برخی مناطق واقع در غرب این خط را که بر اساس توافق آتش بس مناطق امن به شمار میآید، هدف قرار می دهند که بنابر اعلام خبرگزاری آناتولی موجب شهادت 44 فلسطینی شده است.
در این میان جنبش مقاومت اسلامی «حماس» اعلام کرد، نیروهای اسرائیلی تعدادی از فلسطینیهایی را که تلاش داشتند به منازل خود واقع در نزدیکی این خط بازگردند، هدف قرار داد؛ اقدامی که یک جنایت کامل در حمله عمدی به غیرنظامیان بی گناه است.
هر چند رژیم اسرائیل خط زرد را یک موضوع موقتی میداند؛ اما بلوکهای سیمانی که در طول ۳ کیلومتری این خط گذاشته شده است نشان میدهد نقض آشکار توافق آتش بس در غزه رخ داده و به تعبیر این رسانه؛ طرح خط زرد به خط سبز شبیه است که اسرائیل در سال ۱۹۴۸ ترسیم کرد که این نیز بیانگر آن است که رژیم اسرائیل در تلاش برای باز ترسیم مرزها با توسل به زور است.
