۴خطای بزرگ شناختی‌ آمریکا در کاخ سفید

محمدمهدی ایمانی‌پور؛ ‌ رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نوشت ،‌فشارهای دولت آمریکا بر دانشگاه هاروارد و دیگر مراکز آموزشی در این کشور وارد مراحل سخت‌تر و آشکارتری شده است. در تازه‌ترین این موارد، دونالد ترامپ اعلام کرد که دانشگاه هاروارد، یکی از معتبرترین دانشگاه‌های آمریکا، معافیت مالیاتی خود را از دست خواهد داد. لابی‌های صهیونیستی در آمریکا و ۲حزب اصلی این کشور (دمکرات و جمهوری‌خواه) به‌دنبال خیزش‌های دانشجویی گسترده در حمایت از فلسطین در هاروارد و دیگر مراکز آموزشی، آنها را متهم به جانبداری سیاسی و یهودستیزی کرده‌اند. تعدادی از دانشجویان از تحصیل منع شده‌اند و برخی از آنها نیز همچنان در سایه سکوت خبری غرب در زندان‌های پلیس فدرال و آژانس امنیت ملی آمریکا به سر می‌برند. ترامپ اخیرا مدعی شده که فصل بعدی تاریخ آمریکا بدون آنکه از «دانشگاه هاروارد» نامی برده شود، نگاشته خواهد شد! دولتمردان آمریکایی در این مسیر دچار اشتباه شناختی شده‌اند که تأثیر آن را در گفتار و رفتار آنها مشاهده می‌کنیم. در تشریح این خطای شناختی مؤلفه‌هایی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:

۱- نفرت ماندگار از رژیم صهیونیستی:

ترامپ و همراهانش در کاخ سفید دقیقا مانند دمکرات‌ها تصور می‌کنند نفرتی که از رژیم اشغالگر قدس در فضای عمومی و دانشگاهی آمریکا شکل گرفته «مقطعی و گذرا» است و این مسئله، متغیری وابسته به جنگ غزه و استمرار نسل‌کشی صهیونیست‌هاست. این در حالی است که چنین نفرتی پایاست و ماهیت رژیم اشغالگر قدس را هدف قرار می‌دهد. قطعا تحولات ۲سال اخیر در فلسطین نقش بسزایی در تبلور این نفرت اصیل داشته؛ اما استمرار این نفرت تابعی از ادامه یا عدم‌ادامه جنگ غزه نیست.

۲- تغییر نسل در آمریکا:

نسل جدید در آمریکا تابعی از سیاستگذاری کلان و رسمی ۲حزب سنتی آمریکا و لابی‌های پنهان و آشکار قدرت در این کشور نیست. مهم‌ترین عاملی که منجر به خشم مشترک واشنگتن و تل‌آویو از دانشگاه هاروارد شده، همان نظرسنجی معروف در آذرماه سال۱۴۰۲ (در بحبوحه جنگ غزه) است که در آن ۵۱درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ساله آمریکایی اصلی‌ترین راه‌حل مسئله فلسطین را بازگشت کامل سرزمین اشغال‌شده فلسطین به صاحبان اصلی آن قلمداد می‌کنند. نکته حائز اهمیت اینکه نه‌تنها دانشگاه هاروارد، بلکه دیگر مراکز آموزشی و تحقیقاتی آمریکا طی حدود یک‌سال‌ونیم اخیر قویا از تکرار چنین پیمایشی منع شده‌اند.

قطعا برخوردهای سلبی و مغرضانه کنونی با مراکز آموزشی آمریکا و رصد مستقل تحولات فلسطین از سوی نسل جدید آمریکا، میل به گذار از صهیونیسم را در این نسل نو قوی‌تر کرده است.

۳- ابطال روایت جعلی واشنگتن-تل‌آویو از مسئله فلسطین:

حتی اگر ترامپ دانشگاه هاروارد را از تاریخ آمریکا حذف کند و تمامی دانشجویان حامی فلسطین را نیز سلب تابعیت یا از کشور اخراج کند، قدرت بازتولید روایت جعلی صهیونیست‌ها از ماجرای اشغال فلسطین را ندارد. کاخ سفید ناچار است چنین حقیقتی را بپذیرد که تمرکز افکار عمومی آمریکا، خصوصا نسل جوان و دانشجویان بر ریشه‌های جنگ غزه، آنها را به‌سوی کشف روایت واقعی اشغال فلسطین سوق می‌دهد و متعاقبا روایت‌سازی غرب را از این ماجرای تلخ (که به سود اهداف و منافع دشمنان بشریت بوده است) در ذهن آنها باطل می‌کند.

۴- دوران پساصهیونیسم و ‌گذار به نظم جهانی نوین:

مولفه دیگری که ترامپ و سایر مقامات آمریکایی در قبال آن دچار خطای شناختی عمیقی شده‌اند، واقعیت‌های موجود پیرامون نظم موجود و آتی جهانی است. درحالی‌که کاخ سفید در توهم احیای نظام تک‌قطبی به سر می‌برد، نظم نوین جهانی با سرعتی فوق‌العاده و با نگاهی منتقدانه در حال شکل‌گیری است. ‌گذار از نظم غربی نه‌تنها روایت‌ها، بلکه بسترها و فرامتن‌ها را نیز تحت‌تأثیر مستقیم خود قرار می‌دهد. فرار از این واقعیت قطعا نمی‌تواند منجر به جلوگیری از تحقق قطعی آن شود؛ قاعده‌ای که حامیان آمریکایی رژیم صهیونیستی هنوز قدرت هضم آن را پیدا نکرده‌اند.