تنها عامل رسیدن به  عاقبت بخیری

داشتن حیات طیبه (حیات پاک و پاکیزه) از آرزوهای هر انسان پاک سیرتی (بلکه هر انسانی) است. اما این حیات طیبه دارای خصوصیات و مولفه هایی است، و انتظار کسانی را می کشد که روح و جان خود را به خالق زندگی پیوند داده اند، خالقی که روزی باید همه در محضرش، برای حسابرسی به اعمالمان حاضر شویم.

حیات طیبه و عمل صالح

رمز رسیدن به حیات طیبه از نظر قرآن، بکار بستن فرامین خداوند در زندگی یا همان عمل صالح است. «[نحل/97] هر کس از مرد یا زن، عمل نیک انجام دهد در حالى که ایمان داشته باشد پس بى ‌تردید (در دنیا) به او زندگى پاکیزه ‌اى خواهیم بخشید و (در آخرت) پاداششان را در برابر عمل‌هاى بسیار خوبشان خواهیم داد»

تفسیر نمونه در این باره می نویسد: به این ترتیب معیار، تنها" ایمان" و" اعمال صالح زائیده آن" است و دیگر هیچ قید و شرطى نه از نظر سن و سال، نه از نظر نژاد، نه از نظر جنسیت و نه از نظر پایه و رتبه اجتماعى در کار نیست، و نتیجه این عمل صالح مولود ایمان در این جهان، حیات طیبه است یعنى تحقق جامعه‌ اى قرین با آرامش، امنیت، رفاه، صلح، محبت، دوستى، تعاون و مفاهیم سازنده انسانى خواهد بود.

متاسفانه انجام عمل صالح ــ که نمودش بیشتر درعبادات است ــ گاها در جامعه با توجیهاتی از قبیل "دل انسان پاک باشد" و غیره مواجه می شود، در حالی که حضرت علی (علیه السلام) پیشوای مومنان و عارفان، به نقل از پیامبر عظیم الشان اسلام محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «ایمان، اقرار به زبان و شناخت قلبی و عمل به اعضا و جوارح (عمل صالح) است».

در اینکه انسان باید نیتش (دلش) پاک باشد شکی نیست ولی این توجیه مناسبی برای عدم انجام عمل صالح نیست. البته باید بر مطلب فوق این نکته را هم اضافه کنیم که غالب کسانی که ادعای دل پاک را دارند؛ بر فرض صحت گفته هایشان، دلپاک بودنشان جنبه دنیایی و بدست آوردن وجهه و غیره را دارد. ولی روزی هست که همه نیتها در بوته ی حسابرسی قرار می گیرند و نیتهایی سربلند خواهند بود که در راه رضای خدا و با انجام عمل صالح، سعی و تلاش خود را در این دنیا بکار گرفته بودند. «[طارق/9]در آن روز که اسرار نهان (انسان) آشکار می شود».

حسرت، بخاطر عدم انجام عمل صالح

انسانهایی که عمل صالح بجا نیاورده و آخرت خود را تباه ساخته اند؛ در بدو ورود به عالم دیگر (عالم برزخ) انگشت حسرت به دندان خواهند گزید: «[مومنون/100]‌شاید به تدارک گذشته عملى صالح به جاى آرم. (به او خطاب شود که) هرگز نخواهد شد، این کلمه‌ ایى است که (از حسرت) مىگوید (و ثمرى نمى‌ بخشد) و در برابر آنها عالم برزخ است تا روزى که برانگیخته شوند».

بله، روزی انسان متوجه می شود که باید اعمالی بجا می آورد که دیگر دیر شده است. در آیات دیگری از قرآن کریم، به یکی از اعمال صالح مهم اشاره شده است. هنگامی که از دوزخیان می پرسند:«[مدثر/42] چه عاملی باعث افتادن شما در جهنم شد»؟ بلافاصله در آیه بعد، از زبان اینها می گوید: «مدثر/43]ما از نماز گزاران نبودیم»

می دانیم که نماز ستون دین و اولین موضوعیست که راجع به آن می پرسند  البته نمازی آن اثر مطلوب را دارد که باز دارنده از منکرات و بدیها باشد اگر کسی موفق به اینگونه نمازی (باز دارنده از بدیها) شود؛ میتوان گفت که به حیات طیبه (زندگی پاک و بدور از منکرات) و عمل صالح، خود را مزین کرده است.

بحث ما به اینجا رسید که دوزخیان خود را عامل به عمل صالح (نماز) نمی دانستند، در آیات بعد از آن، ثمره منفی عدم پایبندی به عمل صالح را کم اهمیت جلوه دادن قیامت دانسته و از زبان دوزخیان می گوید: «[مدثر/46] و ما قیامت را تکذیب می کردیم (چنان اعتقادی به آن نداشتیم)

یعنی انسان هر چه رابطه اش با خدا و با عمل صالح (نماز و عبادت) کمتر شود، طبعا گرد فراموشی بر دل او خواهد نشست و قیامت و مرگ را در جریان روز مرگیهای زندگی به فراموشی خواهد سپرد. این گفته، مصداق خارجی هم دارد،  مثلا وقتی که به کسی می گویی: نماز بخوان و روزه بگیر، فردای قیامت از اینها می پرسند؛ میگوید:  حالا کو تا قیامت و از این قبیل حرفها

سخن آخر

حیات طیبه برای کسی است که با انجام اعمال صالح و پیوند با خداوند، خود را پاک و پاکیزه نموده است. دوزخیان در آن جهان، سبب افتادن خود در جهنم را عدم انجام عمل صالح (نماز خواندن) و بی اعتنایی به قیامت می دانند.

خداوند همه مسلمین را در پیمودن حیات طیبه یاری دهد.