زندگی پر از عشق و عرفان دردانه علی(ع) و فاطمه(س)

حضرت زینب(س) زندگینامه سراسر عابدانه ای دارد که ثمره آن کمال عشق بازی با حضرت حق در کربلا بود.

علامه سید محسن امین چه زیبا حضرت زینب (س) وصف می کند. این عالم می گوید: «زینب کبری (س) از زنان بافضیلت است و فضایلش مشهور تر از آن است که بیان شود. خرد، استواری و بلاغتش نیازمند گفتن نیست؛ چرا که همه این ها از خطبه ای که در کوفه و شام ایراد فرموده بود، به خوبی معلوم است. آن گونه که گویا از زبان پدرش علی علیه السلام سخن می گوید. البته از زینب سلام الله علیها عجیب نیست؛ زیرا او از شاخه های درخت نبوت و از خاندان هاشمی بود. جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله پدرش علی مرتضی علیه السلام و مادرش زهرای بتول سلام الله علیها و برادرانش حسن علیه السلام و حسین علیه السلام است.»

 

زندگی پر از عشق و عرفان دردانه علی(ع) و قاطمه(س)

 

زمانی که رسول اکرم (ص) وعده روز های سخت از دست دادن بسیاری از عزیزان را به نوه اش داد و به او گفت که پدر، مادر و دو برادرت را از دست می دهی، زینب (س) ایستادگی و مقاومت را آموخت که برای روز های فراق آماده شود. هر چند صدای تپیدن دلش برای برادر تا فرسنگ ها آن طرف تر از حجاز هم می رفت، اما به فرمان حق لبیک گفت و در کربلا نظاره گر زیبایی عشق بازی برادرانش با پروردگار شد.

وقتى امام حسین‌ (ع) پس از امتناع از بیعت با یزید، از مدینه به مکه رفت، زینب نیز با دو تن از فرزندانش به نام هاى محمد و عون، همراه برادر بود. در روایات داریم که سیدالشهدا (ع) بسیار به ایشان احترام می گذاشتند و حتی زمانی که حضرت زینب (س) به ایشان وارد می شدند، امام حسین (ع) به احترامشان می ایستادند.

زندگی پر از عشق و عرفان دردانه علی(ع) و قاطمه(س)

روایت است که او با دست خود لباس جنگ بر تن دو فرزندش پوشانید و هر دو را در رکاب مولایش حسین علیه السلام به شهادتگاه فرستاد. همچنین پس از شهادت فرزندان به سوگ آنان ننشست؛ چرا که این دو قربانی را برای آن مرد بزرگ بسیار کوچک می دید و نگران آن بود که با اشک او در دل مولایش حسین علیه السلام شرم یا اندوهی راه یابد.

او در واقعه عاشورا مصیبت از دست دادن عزیزترین کسانش یعنی برادران، فرزندان و فرزندان برادر را متحمل شد، اما لب به شکوه باز نکرد. در پاسخ سوال طعن آمیز ابن زیاد که پرسید: کار خدا را با برادر و اهل بیت خود چگونه یافتی؟ فرمود: "و ما رأیتُ الاّ جمیلاً...؛ من جز خیر و زیبایى چیزى ندیدم‌.

زینب (س) مراقبت کننده از امام ‌زین العابدین‌ (ع) و سرپرست کاروان اسیران اهل بیت (ع) بود و پس از عاشورا و در سفر اسارت در کوفه و دمشق، خطابه ‌هاى آتشینى ایراد کرد و رمز بقاى حماسه کربلا و بیدارى مردم گشت. پس از بازگشت به مدینه نیز در مجالس ذکرى که براى شهداى کربلا داشت، به سخنورى و افشاگرى پرداخت.

 

زندگی پر از عشق و عرفان دردانه علی(ع) و قاطمه(س)

 

 آمده است که پس از کربلا و زمانی که بند اسارت او را رها کرد، شویش که پسر عمویش بود، او را در نگاه اول نشناخت. همسر حضرت زینب (س) او را به باغ های زیبا می برد اما ایشان می گفتند می خواهم زیر آفتاب باشم، نه زیر سایه درختان؛ چرا که برادرانش زیر آفتاب سوزان به شهادت رسیدند. قبرش در زینبیه (در سوریه کنونى) است. در سال 63 و به نقلى 65 هجرى کاسه صبرش لبریز شد و دیگر دلش تاب دوری از عزیز برادر را نداشت.

حالا پس از گذشت سال ها، همچنان مردانی هستند که به دلشان عشق حسین (ع) می تپد و با تمسک به خواهرش، در دفاع از حرم وی مجاهدانه مقابل خصم می ایستند و ایستادگی های عمه سادات را الگوی خود قرار می دهند. همچنان راه روشن زینب (س) را ادامه می دهند که صدای حق طلبانه ایشان به گوش حق طلبان برسد.

 

 

زندگی پر از عشق و عرفان دردانه علی(ع) و قاطمه(س)

 

همچنین شعری از حضرت زینب در خصوص مصائب از دست دادن برادر در «ادب الطف و شعراء الحسین علیه السلام» نقل شده است که در ادامه متن و ترجمه آن را می خوانیم.

علـى الطف الـسلام وساکنیه / وروح الله فـی تــلک القباب

نفوس قدست فی الارض قدسا /وقد خلقت من النطف الـعذاب

مضاجع فتیة عـبدوا فنـاموا /هجودا فی الفـدافد والـروابی

علتهـم فی مضاجعهـم کعاب /باردان منعــمــة رطـاب

وصیرت القبـور لهم قصورا /مناخا ذات افنـیة رحــاب

 

سلام بر کربلا و آنها که در آن آرمیده اند، که روح خدا در آن قبه‌ هاست.

جانهایی که در زمین‌ قدسی شدند و تعالی یافتند و آن جانها از نطفه هایی پاک خلق شده بودند.

آرامگاه جوانمردانى که خدا را پرستیدند و در آن دشتها و هامونها خفتند.

قبور آنان را نی هایی که چوب هایشان تازه و نمناک است، پوشانده است

قبرهایشان برایشان به کاخ بدل شد، منزلگاهی با صحنها وحیاطهای وسیع وفراخ

 

 

زندگی پر از عشق و عرفان دردانه علی(ع) و قاطمه(س)