عضو کارگزاران: رفتار حزب اتحاد ملت در انتخاب شهردار انحصارطلبانه بود

​محمد قوچانی نوشت: پس از انتخاب محمدعلی نجفی با وجود اجماع جبهه اصلاح بر سر او شهرداری تهران همچنان در تعلیق ماند و از همان روز اول صحبت از آن بود که بعید است نجفی بتواند چهار سال شهردار تهران بماند.

... یکی از آسیب‌های جدی شورای پنجم برخوردی بود که با منتخب اول مردم تهران، محسن هاشمی رفسنجانی با بیش از یک میلیون و هفتصد هزار رای صورت گرفت. بی‌شک از دیدگاه بسیاری از کارشناسان شهری و سیاسی انتخاب محسن هاشمی با پایگاه رای قابل توجه، سابقه فعالیت در شهرداری  تهران، دیدگاه معتدل و مصلحانه به مسائل سیاسی و اجتماعی و مقبولیتی که در دولت و حاکمیت داشت می‌توانست به برگ برنده شهرداری تهران و جبهه اصلاحات و دولت و حاکمیت بدل شود. متاسفانه تسری یک تئوری نادرست درباره راه‌یابی اقلیت مطلق اصولگرا (یک نفر)به شورای شهر تهران در ظاهر و نگرانی برخی احزاب رادیکال اصلاح طلب از درخشش محسن هاشمی به عنوان چهره تازه جبهه اصلاحات در باطن سبب شد این ظرفیت و موقعیت در اختیار جبهه اصلاحات قرار نگیرد.

وی می‌افزاید: در درون شورای شهر تهران گونه‌ای فراکسیونیسم شکل گرفته است که در نهایت به ضرر جبهه اصلاحات منجر خواهد شد. ما به صورت جبهه‌ای در انتخابات شوراها پیروز شدیم و به صورت جبهه‌ای هم باید کار کنیم. نمی‌شود جبهه‌ای پیروز شد و حزبی عمل کرد! رفتار نادرستی که سران حزب دوست و برادر، حزب اتحاد ملت، در حذف نامزدهای رقیب و قراردادن سه نامزد از یک حزب در فهرست یک چهارم نهایی انجام دادند به شدت ضد جبهه‌ای بود که در نهایت نتیجه منطقی این چپ‌روی و تک‌روی حذف هر سه نامزد- که در میان آنان افراد مناسبی هم بودند- شد. متاسفانه نظام مشارکت و تهیه فهرست انتخاباتی جبهه اصلاحات در شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان دارای ایراداتی اساسی است که در فرصت مقتضی به آنها خواهیم پرداخت.

عضو مرکزیت کارگزاران در ادامه خاطرنشان می‌کند: اگر اصلاح‌طلبان نتوانند در این فرصت اندک باقی‌مانده معضلاتی مانند ترافیک، آلودگی هوا و بافت‌های فرسوده را حل کنند و چند پروژه عمرانی مانند باغ کتاب، باغ پرندگان، فرهنگسراها و همشهری را که در ادوار شهردارانی چون غلامحسین کرباسچی و محمدباقر قالیباف با اجماع حاکمیت شکل گرفت را به انجام برسانند نه فقط یک حزب که همه جبهه اصلاحات بازنده ماجرا خواهد بود و سرمایه اجتماعی سیدمحمد خاتمی هم برباد خواهد رفت.

متاسفانه یک جریان سیاسی در جبهه اصلاحات از فردای دوم خرداد 1376 کوشید با مصادره رهبری این جریان، خود را مساوی اصلاحات نشان دهد و نه به قبل از خود و نه به بعد از خود بهایی نداد. آنان نه تلاش‌های روحانیون مبارز، مجاهدین انقلاب و کارگزاران سازندگی قبل از دوم خرداد را دیدند و نه به پدیده‌هایی مانند اعتماد ملی یا حتی حزب اعتدال و توسعه فکر می‌کردند و در حالی که امروزه خود را در دفاع از کروبی‌ها و روحانی‌ها پیشتاز می‌دانند از یاد برده‌اند که چه بر سر شیخ دیپلمات‌ آوردند و با شیخ اصلاحات چگونه برخورد کردند و همه همت خود را برای تخریب دیگران به عنوان حداکثر اصلاح‌طلبان محافظه‌کار و ترویج خود به عنوان اصلاح‌طلبان پیشرو! مصروف ساختند.

گرچه امروزه نام بردن از مهدی کروبی برای این جریان‌های سیاسی به نمادی از آوانگاردیسم بدل شده اما از یادها نرفته است که در انتخابات مجلس هفتم، انتخابات ریاست جمهوری نهم و ریاست‌جمهوری دهم این برادران و دوستان، کروبی را تخریب می‌کردند.