یکی از احکامی که در شرایطی بسیار مهم به نظر می‌رسد، حکم سقط جنینی است که آزمایشات پزشکی، آن را دچار اختلالات جسمی و نقص عضو یا عقل عنوان کرده‌اند. معمولاً در چنین شرایطی، خانواده، در اثر فشار ناشی از تلخی خبر بیان‌شده، به اولین گزینه‌ای که می‌اندیشند، سقط جنین است تا از به دنیا آمدن او جلوگیری کنند.

بررسی این‌که این تصمیم تا چه میزان شرعی است و آیا می‌توان با استثنا کردن مواردی از این دست، چنین کاری را انجام داد یا خیر، نیازمند مراجعه به فتاوی و آرا و ادله فقهی است.

معنای سقط جنین
در لغت عرب «سقط» به معنای افتادن، انداختن، از بین رفتن، واقع شدن (1) است. در اصطلاح فقها نیز «سقط» به معنای افتادن جنین از درون رحم زن است (2).

جنین نیز با توجه به معنایی که در لسان‌العرب آمده است هر چیز پوشیده و مستور از دید آدمی است (3). بر مبنای این تعریف، جنین در لسان فقها، حمل در شکم مادر است که به خاطر استتار در شکم، به این نام خوانده می‌شود (4).

با این توضیحات سقط جنین به معنای اخراج جنین قبل از موعد مقرر تولد است (5)، و تفاوتی ندارد که جنین در کدام مرحله از حیات باشد.

حکم سقط جنین
«وَلاتَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی‏ حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» و انسانی را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر بحق. (سوره انعام، آیه151)

از منظر فقهای امامیه، اصل اولی در باب سقط جنین به استناد کتاب، سنت، عقل و اجماع، حرمت است؛ به جز مواردی که به عنوان ثانوی، مجاز شناخته شده است.

(در همین زمینه: سقط جنین در فقه امامیه)

(در همین زمینه: پرونده «حق با کیست؛ مادر یا کودک؟»)


در این میان باید دید، جنین ناقص‌الخلقه، مشمول عنوان ثانوی خواهد شد یا خیر؟

جنین ناقص
لازم است برای جنین ناقص‌الخلقه تعریفی ارائه شود تا مصادیق بر آن تطبیق داده و احکام آن بررسی شود. مشکلاتی که ممکن است سلامت جسمانی و ذهنی جنین را به خطر بیندازد، در چهار گروه قابل دسته‌بندی است: 

الف) جنین دارای نقایص فیزیکی اما در سلامت ذهنی باشد. این‌گونه جنین‌ها پس از به دنیا آمدن، توان زیستن دارند، اما دارای نقایصی چون کری، کوری، فقدان دست یا پا و... هستند. 

ب) جنین پس از به دنیا آمدن دارای یک نقص درمان‌ناپذیر ذهنی و فیزیکی است؛ مانند سندرم داون. این نوزادان در صورت توجهات لازم، می‌توانند سال‌ها به زندگی خود ادامه دهند. 

ج) جنین پس از به دنیا آمدن و یا مدتی پس از آن به علت نقایص خاص ژنتیکی، دچار تحلیل وضعیت ذهنی و یا جسمی شده و در نهایت ظرف چند ماه یا چند سال خواهد مرد. 

د) نوزادانی که غالباً پس از به دنیا آمدن زنده نمی‌مانند و ظرف چند دقیقه تا چند ساعت بعد از به دنیا آمدن خواهند مرد؛ مانند ابتلای نوزاد به آنسفالی، هیدروسفالی، ناهنجاری‌های شدید قلبی، کلیه‌ای و تنفسی.

حال باید دید کدام یک از موارد فوق امکان آن را دارند که شامل موارد محدود جواز سقط و عنوان ثانویه حکم شوند.

نظر فقها در مورد سقط جنین ناقص
در استفتائات و فتاوای فقهای معاصر نکته‌ای که تقریباً اجماعی و مشترک به چشم می‌خورد، عدم جواز سقط جنین ناقص است. به عنوان نمونه به موارد ذیل توجه کنید:

سؤال: در مواردى که امکان وجود نقایص مادرزادى جسمى و عقلى و روانى، به طور سرشتى یا اکتسابى در جنین هست (مثل انواع بیماری‌هاى ارثى یا ناشى از تأثیر مواد و داروها و اشعه ایکس و...) آیا مى‌توان به سقط جنین مبادرت کرد؟ و آیا از این نظر تفاوتى بین جنین زیر و یا بالاى چهار ماه وجود دارد؟ و آیا درصورتى‌که وجود نقص مزبور اثبات شود، سقط جنین جایز است؟

امام خمینی پاسخ می‌دهند: سقط جایز نیست و فرق نمى‌کند.

سؤال: پزشکان متخصص می‌توانند از طریق استفاده از روش‌ها و دستگاه‌های جدید، نواقص جنین در دوران بارداری را تشخیص دهند و با توجه به مشکلاتی که افراد ناقص‌الخلقه بعد از تولد در دوران زندگی با آن مواجه می‌شوند، آیا سقط جنینی که پزشک متخصص و مورد اطمینان آن را ناقص‌الخلقه تشخیص داده، جایز است؟

آیت‌الله خامنه‌ای می‌فرمایند: سقط جنین در هر سنی به مجرد ناقص‌الخلقه بودن آن یا مشکلاتی که در زندگی با آن مواجه می‌شود، جایز نمی‌شود.

سؤال: پزشک بعد از معاینه در ماه‌های اول حاملگی به زن گفته است که استمرار بارداری، احتمال خطر جانی برای او دارد و درصورتی‌که حاملگی ادامه پیدا کند، فرزندش ناقص‌الخلقه متولد خواهد شد و به همین دلیل پزشک دستور سقط جنین داده است، آیا این کار جایز است؟ و آیا سقط جنین قبل از دمیده شدن روح به آن جایز است؟

آیت‌الله خامنه‌ای پاسخ می‌دهند: ناقص‌الخلقه بودن جنین، مجوز شرعی برای سقط جنین، حتی قبل از ولوج روح در آن محسوب نمی‌شود، ولی اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار حاملگی مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد.

در موارد فوق، این نکته مسلم است که با وجود نقصان خلقی و حتی ذهنی جنین، حکم اولیه صادرشده از طرف فقها، عدم جواز سقط جنین است. این بدان معناست که مجرد اثبات نقصان جنین، جوازی بر سقط نخواهد بود، اما در این میان مواردی نیز استثنا شده‌اند؛ مانند آن‌چه در استفتاء ذیل بدان اشاره شده است:  

سؤال: در انتظار تولد نوزاد هستم دکتر گفته است که وجود ریسک سندرم داون با آزمایش مشخص خواهد شد و نتیجه آزمایش 99% قطعی است. در صورت اثبات نقص و مرض یادشده، سقط بچه چه حکمی دارد؟ علاوه بر این‌که با آزمایش هم ممکن است بچه سقط شود. در این صورت چه کسی مسئول خواهد بود؟ دکتر پیشنهاد می‌دهد در صورت موافقت انجام می دهد.

دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی در پاسخ عنوان کرد: اسقاط جنین حرام است، ولی هرگاه جنین در مراحل ابتدایی باشد و به صورت انسان کامل در نیامده باشد و باقیماندن جنین در آن حالت و سپس تولد ناقص آن به تصدیق اهل اطلاع متدین باعث عسر و حرج شدید برای پدر و مادر شود، پایان دادن به حاملگی جایز است، و احتیاطاً باید دیه را بدهند.

آیت‌الله خامنه‌ای نیز فرمودند: اگر تشخیص بیماری در جنین قطعی است و داشتن و نگه‌داشتن چنین فرزندی موجب حرج است، در این صورت جایز است قبل از دمیدن شدن روح، جنین را اسقاط کنند؛ ولی بنابر احتیاط، دیه آن باید پرداخت شود.

ادله جواز یا عدم جواز سقط جنین ناقص
در میان نظرات بیان‌شده فوق، دو قید وجود دارد که نیازمند بررسی بیشتر است.

الف- عسر و حرج
یکی از عناوین رافع تکالیف و مسئولیت‌ها در فقه، عسر و حرجی بودن آن‌هاست؛ این بدان معناست که هر واجب یا حتی حرامی، درصورتی‌که مصداق تکلیف عسر و حرجی واقع شود، ساقط خواهد شد (5).

در این میان قیدی هم که برای جواز سقط جنین ناقص بیان شده، عسر و حرجی بودن بقای جنین ناقص برای پدر و مادر است. این جواز، نه از سر ترحم بر طفل، که به خاطر رفع حرج شدیدی که برای والدین و جامعه به همراه دارد است (6).

در حقیقت در نگاه قاطبه فقها، ناقص‌الخلقه بودن جنین، دلیلی برای سقط او نخواهد بود؛ چه قبل از ولوج و چه بعد از آن (7). ایشان تفاوتی بین جنین ناقص‌الخلقه و کودک ناقص‌الخلقه قائل نیستند و همان‌طور که کشتن کودک ناقص مجوزی ندارد، برای جنین ناقص نیز حق حیات قائلند (8). با این وصف اگر جنینی به ناهنجاری‌های نوع الف دچار باشد، به طور قطع، سقط جایز نیست.

از نظر ایشان، این حکم محدود به ناقص‌الخلقه بودن جنین نیست، بلکه بیماری‌های دیگر چون هموفیلی و... را هم شامل می‌شود. یعنی جنینی که در زمان حیات به بیماری‌های سخت و صعبی دچار خواهد شد، مجوز سقط ندارد؛ زیرا ایشان معتقدند که خداوند در طول حیات او، درصدد امتحان خود فرد، والدین، خانواده و حتی جامعه اوست و آزمایش و ابتلا، مطابق بینش اسلامی و آن‌چه در آیه 155 سوره بقره آمده (9)، یکی از برنامه‌هایی است که خداوند، بر بندگانش انجام می‌دهد (10). حتی اگر بدانیم پس از تولد، فقط مدت کوتاهى زنده می‌ماند نیز جایز نیست (11)؛ لذا جنینی که به ناهنجاری‌های نوع ب، ج و حتی دال دچار است نیز مجوز سقط نخواهد داشت؛ مادر نیز نمى‌تواند اجازه چنین کارى را به پزشکان بدهد و آنان هم نمى‌توانند جنین را خارج کنند (12).

بر این اساس، تنها شرطی که می‌تواند به عنوان دلیلی برای جواز سقط به شمار آید، همان عسر و حرج ناشی از حضور چنین نوزادی برای والدین است.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی در درس خارج فقه خود در این زمینه می‌فرمایند: «ممکن است بعضی بگویند این مجوز اسقاط نیست زیرا اگر کسی ناقص‌العضو متولد شود، کسی حق ندارد او را بکشد؛ هکذا جنینی که در شکم مادر است که هرچند هنوز روح در او دمیده نشده است ولی چون بالقوه انسان می‌شود، کسی نمی‌تواند او را ساقط کند.

از آن طرف ممکن است کسی قائل به جواز اسقاط شود و آن این‌که بر اثر ادله عسر و حرج و این‌که جنین مزبور برای خود و پدر و مادرش عسر و حرج شدید به بار می‌آورد، قائل به جواز شویم. گاه می‌شود که مادر هنگامی که با خبر می‌شود فرزندش ناقص است، به‌تدریج مشکل اعصاب پیدا می‌کند. از طرفی هنوز روح در جنین دمیده نشده است و بر این اساس ادله عسر و حرج، حاکم بر ادله حرمت اسقاط جنین شود (البته اگر کسی قائل شود ادله حرمت اسقاط جنین از مورد مزبور انصراف دارد، مشکل کمتر می‌شود). 

... لایبعد کسی بگوید: ادله عسر و حرج مجوز اسقاط جنین مزبور است (جنینی که هنوز شکل انسان به خود نگرفته و روح در آن دمیده نشده است.)»

جمله پایانی بیان‌شده، به قید دیگری اشاره دارد: 

ب- قبل از دمیده شدن روح
تمام کسانی که حکم به جواز سقط جنین ناقصی که موجب عسر و حرج است داده‌اند، این جواز را مقید به قبل از دمیده شدن روح در او دانسته‌اند؛ چراکه او به عنوان انسان تلقی شده و به حکم قرآن، نفسی محترم است و از بین بردن آن قتل خواهد بود.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی در توضیحات درس خارج فقه خود، در این باره می‌فرمایند: «در اینجا دو وجه است: وجه اول این است که نمی‌توان اجازه داد انسان کاملی کشته شود. اگر انسانی متولد شود و بر اثر علتی مانند تصادف ناقص شود (مثلاً قتل نخاع شود)، آن‌ها را نمی‌شود کشت. به عبارت دیگر اطلاقات و عموماتی در دست است که جنین کامل را نمی‌شود ساقط کرد و این عمومات، مورد مزبور را هم شامل می‌شود.

وجه دوم این است که قاعده عسر و حرج می‌گوید: این فرزند بعد از تولد هم برای خودش و هم برای والدینش و برای جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند مشکلات عدیده‌ای به دنبال خواهد داشت. لکن انصاف این است که چنین عسر و حرج‌هایی مجوز قتل جنین کامل نمی‌شود. قاعده لاحرج در واقع نوعی اهم و مهم است که در مانحن‌فیه جاری نمی‌شود. اگر می‌شد به سبب قاعده مزبور جنین کامل را از بین برد، باید بتوان با همان قاعده انسان زنده‌ای که ناقص شده است را هم از بین برد و حال آن‌که کسی به آن قائل نشده است» (13).

نتیجه
نتیجه آن‌که اگر آزمایشات پزشکی، عدم سلامت جنین را تأیید کند، باتوجه به برخی استثنائات قایل‌شده که در متن گذشت، امکان سقط جنین وجود دارد. اما با این وجود به نظر می‌رسد لازم است فقهای محترم، برای پایان‌دادن به دغدغه خاطر والدین و از بین بردن عذاب وجدان آن‌ها و تسهیل جانب فقهی و شرعی امر برای پزشکان، به نحو مبسوط و دقیقی، موارد و مشکلاتی که در جنین نوعاً موجب عسر و حرج والدین خواهد شد را ذکر کنند تا آن‌ها نیز در دوراهی تلخ بقا و سقط، و در زمانی که با فشارهای روحی و روانی مختلفی درگیر هستند، با عنایت به دیدگاه فقه در این زمینه، بتوانند راحت‌تر تصمیم‌گیری کنند.

پی‌نوشت
1.    طریحی، مجمع البحرین، ج4، ص253/ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج7، ص316.
2.    نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج4، ص110.
3.    لسان العرب، ج13، ص93.
4.    حسینی عاملی، محمدجواد، مفتاح الکرامه، ج4، ص143.
5.    فاضل لنکرانی، محمدجواد، موسوعه احکام الاطفال و ادلتها، ص133.
6.    سوره حج، آیه78: «وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِى الدِّینِ مِنْ حَرَج.» در دین هیچ تنگنایى براى شما ننهاد.
7.    آیت‌الله مکارم‌شیرازی، ناصر،ُ بحوث فقهیه هامه، ص924‌.
8.    امام خمینی/ آیت‌الله خامنه‌ای/ آیت‌الله نوری‌همدانی/ آیت‌الله سیستانی/ آیت‌الله فاضل‌لنکرانی، سایت.
9.    آیت‌الله تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاه، ج5، ص327.
10.    «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ.» قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها، آزمایش می کنیم.
11.    بهشتی، احمد، تربیت از دیدگاه اسلام، ص161.
12.    آیت‌الله فاضل لنکرانی/ آیت‌الله سیستانی/ آیت‌الله نوری‌همدانی.
13.    آیت‌الله سیستانی، سایت.
14.    http://www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/makarem/mostahdeseh/74/004/%D8%B3%D9%82%D8%B7%20%D8%AC%D9%86%DB%8C%D9%86