روایت زندگی شخصیتی که همگان را به تحسین واداشت/چرا نصراصفهانی ایران را به "کمبریج" ترجیح داد؟

انسان‌های بزرگ در لحظه لحظه زندگی خود، بزرگوارانه رفتار می‌کنند... گفت‌وگوها، رفتارها و جای جای زندگی‌شان، سراسر بزرگواری و اندیشه است. آن‌ها همیشه فعل "بزرگی" را صرف می‌کنند چه آنجا که باید برای تحصیل و فراگیری علم، رنج سفر را به‌جان بخرند و راهی کشورهای خارجی شوند و چه آن‌جا که باید بین پیشنهادهای وسوسه‌برانگیز غرب، بازگشت به کشور و زندگی و کار علمی در شرایطی که شاید با زندگی لوکس خارج از کشور قابل مقایسه نباشد، یکی را انتخاب کنند.

در کمترین امکانات، شروع به سازندگی می‌کنند؛ از هیچ شروع می‌کنند؛ از نبود امکانات، نداشتنِ هیچ در حوزه‌ای که هنوز آغاز راهش در کشور است، آموزش به جوانانی که از نظر امکانات با کشورهای دیگر حتی قابل مقایسه هم نیستند و افتخار می‌آفرینند. سال‌ها تلاش می‌کنند، از همه کمک می‌گیرند و در کمتر از دو دهه فعالیت، دنیا را به تحیر وامی‌دارند... حال بعد از نزدیک به 26 سال، در خیلی از رده‌های علمی، با کشورهای مطرح جهان برابری می‌کنند.

محمدحسین نصر اصفهانی، از جمله این انسان‌های بزرگ است... کسی که کنار فعالیت‌های علمی، حیوانات تراریخته و سروصداهای فراوانی که در عرصه علمی دنیا به‌پا کرده، به محجوبیت و بزرگواری‌اش معروف است، به مهمان‌نوازی و قرار سر وقتش. به شخصیت والا و البته احترام به کسانی که برای دیدنش، ماه‌ها انتظار کشیده‌اند... نصر اصفهانی اگرچه به‌قول خودش از رسانه‌ها فراری است، اما وقتی پای صحبت‌های او می‌نشینی، حاضر است ساعت‌ها از وقتش را برای انتقال مفاهیم علمی و البته تبیین این موضوع که "ایرانی می‌تواند" اختصاص دهد.

محمدحسین نصر اصفهانی متولد سال 1345 در شهر اصفهان است؛ او پس از طی تحصیلات ابتدایی خود، تحصیلات متوسطه را در کشور انگلستان به پایان رسانید. وی مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه لندن در رشته زیست‌شناسی انسانی و آناتومی دریافت کرد و در ادامه مدرک .Ph.D خود را در سال 1991 (1370) در رشته جنین‌شناسی بالینی از دانشگاه کمبریج لندن دریافت کرد.

سپس به‌مدت یک سال به‌عنوان جنین‌شناس در مرکز Bourn and Hallam در کشور انگلستان حضور داشت (لازم به ذکر است که اولین نوزاد حاصل از IVF در این مرکز به دنیا آمد).

وی پس از ورود به ایران در سال 1372، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شد. در همان سال با همکاری یک تیم پزشکی اقدام به تأسیس مرکز باروری و ناباروری اصفهان کرد و شروع به درمان بیماران نابارور به‌روش IVF و ICSI کرد. نصر اصفهانی در طول سال‌های 1372 تا کنون به‌عنوان یکی از اعضای فعال پژوهشکده رویان بوده و در زمینه‌های گوناگون علمی به‌خصوص در زمینه جنین‌شناسی کارهای تحقیقاتی بسیاری را انجام داد. سپس در سال 1383 ایشان با همراهی و حمایت زنده‌یاد کاظمی آشتیانی پژوهشکده زیست‌فناوری اصفهان را راه‌اندازی و از آن زمان تاکنون به‌عنوان رئیس این پژوهشکده فعالیت کرد و با انجام بسیاری از طرح‌های موفق تحقیقاتی، باعث پیشرفت و ترقی علم در این مرز و بوم شد.

او تاکنون به‌عنوان استاد راهنما بیش از 30 طرح پایان‌نامه دانشجویی در مقطع دکترا و بیش از 65 طرح پایان‌نامه دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد و 4 طرح دکترای حرفه‌ای را هدایت کرده است.

نصر اصفهانی دارای بیش از 156 مقاله در مجلات داخلی و 129 مقاله در مجلات خارجی و بیش از 70 خلاصه‌مقاله داخلی و همچنین بیش از 67 خلاصه‌مقاله بین‌المللی است.

محمدحسین نصراصفهانی علاوه بر رشته تخصصی خود که جنین‌شناسی بالینی است، فعالیت‌های زیادی را در زمینه‌های شبیه‌سازی حیوانی، سلول‌های بنیادی، ژنتیک و... انجام داده است. وجود او به‌عنوان مسئول پروژه شبیه‌سازی گوسفند برای اولین بار در خاورمیانه فصلی نو را در علم و دانش این کشور رقم زده است.

نصر اصفهانی بلافاصله بعد از پایان تحصیلات خود در لندن، راهی ایران شد و در شرایطی که بسیاری انتظار داشتند نصر پیشنهادهای وسوسه‌برانگیز کشورهای مختلف برای تدریس و کار را قبول کند، او ترجیح داد در کشور خود بماند و پایه‌گذاری فعالیت‌های بزرگی را صورت دهد.

او پس از بازگشت به ایران، در شرایطی که به‌سختی و با امکانات اندک آن زمان، امکان فعالیت چندانی نداشت، رفته رفته در حوزه‌های مختلف پیش رفت و کنار آشتیانی، پایه‌گذار ایجاد پژوهشگاه و پژوهشکده رویان شد. پژوهشکده زیست‌فناوری رویان در حال حاضر با مدیریت نصر اصفهانی در زمینه تحقیق و توسعه علوم زیستی مشغول فعالیت است و اتفاقات بزرگی را در این حوزه رقم زده است.

رهبر معظم انقلاب، 25 تیر سال 1386 و چند ماه پس از تولد رویانا، نخستین حیوان شبیه‌سازی‌شده خاورمیانه، از پژوهشگاه رویان بازدید کردند. ایشان در جمع مسئولان، دانشمندان و محققان پژوهشکده رویان و مراکز جهاد دانشگاهی سراسر کشور با اشاره به حرکت علمی مبارکی که در چند سال اخیر در کشور آغاز شده و میان اهل علم گسترش یافته است، خاطرنشان کردند: هدف از حضور در پژوهشکده رویان اقدامی نمادین به‌منظور تجلیل از حرکت علمی عظیم و گسترده جاری در کشور و قدردانی از همه محققان و دانشمندان، به‌ویژه محققان پژوهشکده رویان و جهاد دانشگاهی است.

مقام معظم رهبری پژوهشکده رویان را مرکزی موفق و نتیجه‌ای درخشان از ترکیب «علم، ایمان و تلاش» دانستند و با گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم سعید کاظمی‌آشتیانی افزودند: این مرحوم با ایمان، تلاش پیگیر و خستگی‌ناپذیر و مدیریت موفق خود توانست مؤسسه‌ای علمی به‌وجود آورد که در بافت آن، «تحقیق علمی جدی همراه با ایمان و تقوا» مورد توجه کامل قرار گرفته است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: پژوهشکده رویان زمینه‌ها و قابلیت‌های فراوانی برای پیشرفت بیشتر دارد و این مرکز در واقع سلول بنیادی حرکت علمی کشور است همان گونه که هر دانشمند و محقق معتقد به ترکیب «علم و ایمان» نیز چنین ظرفیتی را دارد.

به‌بهانه دهمین سالروز بازدید رهبر معظم انقلاب از پژوهشکده رویان و اتفاقاتی که این پژوهشکده در سه دهه اخیر در مسائل علمی کشور رقم زده، با یکی از بزرگترین‌های این عرصه به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

 تیرماه سال 1386 بود که رهبر معظم انقلاب راهی پژوهشکده رویان شدند و از فعالیت‌های علمی این پژوهشکده بازدید کردند. از ماه‌ها قبل، دوست داشتیم با شما مصاحبه کنیم اما تا زمان انجام این مصاحبه، به‌سختی موفق به هماهنگی این مصاحبه شدیم. چرا شما تا این حد از رسانه‌ها فراری هستید؟

نصر: هر‌کسی در شخصیت خودش‌ مسائلی دارد و نکاتی را رعایت می‌کند؛ درباره ما موضوع این است که حتی در خیابان هم که راه می‌رویم، مردم ما را می‌شناسند و به‌نظرم بیش از اندازه در اخبار بودن کار خوبی نیست. به هر جهت، گاهی اوقات باید برای در رسانه بودن، خبر هم داشته باشیم‌ زیرا ما دوست نداریم خبر درست کنیم بلکه به‌دنبال تأثیرگذاری هستیم.

اجازه دهید از مرکز شما و حرکت‌های خوبی که در این مرکز آغاز شده، شروع کنیم. یک مرکز علمی در قلب ایران، حرکت‌های ارزشمندی را انجام می‌دهد و خوشبختانه این حرکت‌ها از سال 70 تا‌کنون با شیب صعودی در حال پیشرفت بوده و همچنان هست.

نصر: حدود سال 70 بود که مرحوم کاظمی آشتیانی پایه‌های پژو‌هشکده رویان را گذاشت‌. شاید اگر به 1978 میلادی یعنی چیزی حدود 30 و اندی سال پیش برگردیم، بهتر می‌توان این موضوع را توضیح داد. وقتی اولین بچه لقاح آزمایشگاهی به‌عنوان لوئیس براون در دانشگاه شهر کمبریج انگلستان متولد شد، این حرکت در دنیا اتفاق بزرگی به‌شمار می‌رفت زیرا بدان معنی بود که زوج‌های ناباروری که نا‌امید از فرزنددار شدن بودند، می‌توانستند فرزند‌دار شوند.

خیلی از این زوج‌ها برای فرزنددار شدن هزینه سنگینی صورت می‌دادند و در آن زمان شانس بارداری از هر 100 نفری، 10 نفر بود و تقریباً شانس بارداری حدود 10 درصد بود. خوب به یاد دارم که در آن زمان هر زوج تقریباً به‌صورت میانگین، بین 10 تا 20 هزار دلار به زمان خودش هزینه می‌کرد تا یک فرزند به دنیا بیاورد و در واقع چیزی حدود 200 هزار دلار هزینه می‌شد تا یک خانواده صاحب فرزند شود.

در آن موقع افلاطونیان در یزد پایه‌گذاری مرکز درمان ناباروری را صورت داد و به‌دنبال آن کاظمی آشتیانی در تهران پژوهشگاه رویان را به‌عنوان یک مرکز پژوهشی ــ تحقیقاتی در زمینه ناباروی پایه‌گذاری کرد. تقریباً در ابتدای سال 70 بود که مرکز رویان در تهران پایه‌گذاری شد و هم‌زمان با ورود من از دانشگاه کمبریج انگلستان به ایران، این حرکت آغاز شد.

در واقع من جزو اولین نفراتی بودم که در رشته جنین‌شناسی با رویکرد درمان نازایی تحصیل کرده بودم. خوب به یاد دارم که با آمدنم به ایران، برای تدریس به شهرکرد می‌رفتم و اگرچه شهرکرد به‌درد رشته من نمی‌خورد، اما مجبور شدم 2 سال در شهرکرد زبان و غیره تدریس کنم تا در نهایت آشتیانی مرا به تهران دعوت کرد.

چرا به شهرکرد می‌رفتید؟

نصر: هرکسی که از کشور خارجی به ایران بازمی‌گردد، باید در تخصص خودش مورد استفاده قرار گیرد؛ البته آن زمان مرکز نازایی در اصفهان نبود و اینها دوره‌های خارج از مرکز داشتند که متخصصان باید به خارج از مراکز می‌رفتند تا به مردم بیرون خدمت می‌کردند.

اما در نهایت همکاری شما با آشتیانی آغاز شد...

بله. پس از آن بود که من به تهران آمده و همکاری‌ام را با او شروع کردم و در واقع، این نطفه آغاز دوستی ما با پژوهشگاه رویان بود. بعد از آن من در دانشگاه علوم پزشکی مشغول به کار شدم و چون که در آن موقع مرکز درمان ناباروری در اصفهان نبود، ما مرکز باروری و ناباروری اصفهان را پایه‌گذاری کردیم و خوشحال هستم که در سال 95 وقتی جشن این مرکز برگزار شد، هزاران فرزندی که از این روش‌ها به دنیا آمده بودند، دعوت شده و روز قشنگی را رقم زدند... البته نمی‌دانم این اتفاق رسانه‌ای شد یا خیر.

البته به‌نظر می‌رسد زیاد هم علاقمند به رسانه‌ای‌شدن این‌گونه اخبار نیستید. هزاران نفر در جشن شما حضور داشتند... هزاران نفری که شاید اگر شما در این رشته وارد نمی‌شدید، حالا وجود نداشتند.

نصر: از سال 1372 که آغاز مرکز باروری و ناباروری بود، تا امروز (سال 95) که نزدیک به 23 سال می‌گذرد، بیش از چندین هزار نوزاد به دنیا آمده‌اند و هزاران خانواده از این راه خوشحال شده‌اند.

می‌توانید در این زمینه بیشتر توضیح دهید؟

نصر: ببینید روش‌های درمان نازایی متفاوت است‌، روش‌هایی مانندIUI ،IVF و حتی میکرو (micro) و روش‌های دیگری چون PGD وجود دارند و اگر همه این روش‌ها را مورد بررسی قرار دهیم شاید در سال حدود هزار نوزاد به دنیا بیاید، بنابراین می‌توان گفت در این 20 سال به‌صورت مستقیم و غیر‌مستقیم شاید حدود 20 هزار خانواده از سراسر ایران صاحب فرزند شدند‌.

 شما از کمبریج مستقیم راهی ایران و در شهر خود اصفهان ساکن شدید... خودتان می‌گویید مجبور بودید که برای آموزش در رشته‌ای به‌جز رشته تخصصی‌تان، راهی شهرکرد شوید... دوست دارم این سؤال را از شما بپرسم، سؤالی که شاید ذهن بسیاری را نیز درگیر خود کند. یک متخصص همچون شما از دانشگاه کمبریج راهی ایران می‌شود و بدون هیچ امکاناتی، آن هم در سال 1370 کارش را در این کشور آغاز می‌کند، چه شد که به کشور بازگشتید و چه شد که حاضر شدید با این امکانات کم، راهی ایران شوید؟

نصر: بالاخره در دوره‌های مختلف، آدم‌های زیادی بودند که احساس کردند باید در جاهایی که به آنها نیاز هست، بروند، مثلاً اگر شما مرحوم شهید چمران را نگاه کنید، به‌خوبی متوجه این موضوع می‌شوید. او از دانشگاه برکلی آمریکا با زن و بچه‌اش دل می‌کند و پا می‌شود به جنوب لبنان می‌رود تا بین شیعه‌ها شروع به کار کردن‌ کند؛ خوب بالاخره هرکسی انگیزه‌ای دارد.

البته. انگیزه شما از بازگشت به این کشور چه بود؟

نصر:من انگیزه‌های مختلفی از این موضوع داشتم؛ کشور، مردم و خانواده‌ام کنار مسائل دیگر به من انگیزه داد. البته انگیزه‌های من به‌اندازه انگیزه‌های شهید چمران قوی نبود. به هر حال او می‌توانست در وطن خودش کار کند اما ترجیح داد که در نقش یک مدافع مقابل ظلم، راهی لبنان شود؛ بنابراین انگیزه‌های آدم‌ها مختلف است و به‌نظرم انگیزه من قابل قیاس با او نیست.

درست است که نزدیک به دو دهه پیش کسی اسمی از رویان را نشنیده بود اما امروز پژوهشکده رویان اصفهان به مرحله‌ای رسیده که همه از آن صحبت می‌کنند‌، اتفاقی که در سال 85 صورت گرفت و نخستین شبیه‌سازی این پژوهشکده نیز بارها به چشم آمد. چه شد که این موفقیت‌ها حاصل شد؟!

نصر: ما تقریباً در کشورهای جهان حالا جزو اولین کشورهای خاورمیانه بودیم چون تا آن موقع که ما شبیه‌سازی انجام دادیم، حتی هند هم موفق به این کار نشده بود، بنابراین در خاورمیانه ما جزو اولین‌ها بودیم؛ البته من از این لغت چندمین خوشم نمی‌آید زیرا به‌نظرم این قیاس‌ها نامربوط است؛ شما نمی‌توانید کسی که در جیبش 100 میلیون پول هست با کسی که یک میلیون پول دارد درباره انجام یک کار مقایسه انجام دهید.

وقتی میزان سرمایه‌گذاری غرب و مثلاً آمریکا را در موضوع سلول‌های بنیادی می‌بینید و وقتی هزینه‌های سنگینی را که در این کشورها صورت می‌گیرد با کشور خود مقایسه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که این قیاس‌، قیاس اشتباهی است. ولی می‌توانیم این‌گونه بگوییم که جوانان ما براساس حداقل امکاناتی که داشتند واقعاً آدم‌های بسیار موفقی بودند؛ یعنی این عبارت، عبارت صحیحی است.

به‌نظرم قشنگ نیست که حالا من بگویم که در این زمینه چندمین بودیم زیرا این اعداد فریبنده است. آنچه می‌توان گفت، این است که بگوییم ما فعلاً در کشور خود در بسیاری از زمینه‌ها موفق هستیم و در زمینه‌هایی مانند شبیه‌سازی، سلولهای بنیادی با توجه به زیربناهای کشور و بودجه‌هایی که در این کشور هزینه می‌شود، رشد بسیار خوبی در سطح جهان داشتیم و این رشد چشم‌گیر است زیرا محدودیت‌های بسیاری برای کشور ما ایجاد شده است.

محدودیت‌هایی که همیشه و در همه جا آینده‌ساز است. تا جایی که می‌دانیم خود پژوهشکده رویان اصفهان هم از یک ساختمان استیجاری به یک ساختمان 3طبقه تبدیل شد و بعد از آن رفته رفته گسترش پیدا کرد تا امروز به وضعیت کنونی تبدیل شده است.

نصر:البته. حالا این مجموعه بزرگ، حدود 22 هزار مترمربع بوده و یک بیمارستان نیمه‌کاره در دستور ساخت دارد که آن هم حدود 18 هزار مترمربع زیربنا دارد و حدود 10 هزار مترمربع هم زمین‌ آن است و بالاخره اینها لطف الهی بوده که در شهر اصفهان صورت گرفته و جای خیلی خیلی خوشحالی است که بالاخره در این مدت مؤثر بوده و شده است.

شما در بحث ناباروری خیلی اتفاقات خوبی را رقم زدید؛ کشور ایران اکنون از نظر علمی و شرایطی که بر آن حاکم است چه وضعیتی دارد؟

نصر:می‌توانم بگویم تقریباً درمانی که در زمینه نازایی در کشور ایران ارائه می‌شود، با آنچه در کشورهای غربی ارائه می‌شود، برابری می‌کند، حتی به‌نظرم در بعضی زمینه‌ها جلوتر و در بعضی زمینه‌ها عقب‌تر هست یعنی نقاط قوت و ضعف خودش را دارد و به هر جهت این کار دارد پیش می‌رود.

وقتی به گفته‌ها و اقدامات این پژوهشکده نگاه می‌شود، به‌خوبی می‌توان حرکت‌های ارزشمندی را دید. آیا می‌توانیم بگوییم که امروز ایران در بحث نازایی به یک اتفاق معقول در واقع خیلی خوب رسیده است؟

نصر:به هر جهت امروز می‌توان گفت که نازایی امروز در کشور ما درمان دارد و البته روش‌های مختلفی در این زمینه وجود دارد، روش‌هایی مثل رحم اجاره‌ای‌، تخمک اهدایی‌، اهدای جنین‌، اهدای اسپرم و موارد دیگر در تمام جهان وجود دارد و البته چگونگی ارائه آن در کشورها متفاوت هست.

 بین مردم شنیده می‌شود که در حال حاضر چیزی به اسم ناباروری دیگر وجود ندارد و با توجه به پیشرفت‌های علمی صورت‌گرفته، روش‌های مختلفی پیدا می‌شود که زوج‌ها از طریق آنها بتوانند بچه‌دار شوند. به‌نظر شما آیا واقعاً زوج‌هایی هستند که به هیچ وجه نتوانند لذت بچه‌دار شدن را تجربه کنند؟

نصر: به‌نظرم این موضوع بستگی به پذیرایی زوج دارد؛ زیرا باید دید آیا خانمی که رحم ندارد، آیا حاضر به قبول رحم اجاره‌ای برای رفع مشکلش هست و یا خانمی که تخمک ندارد، تخمک اهدایی را قبول می‌کند یا خیر و به‌نظرم که این موضوع بستگی به رویکرد خود زوج و پذیرفتن آن‌ها دارد.

البته تفکراتی درباره اینکه باید بچه توسط خود پدر و مادر و در رحم خود آنها باشد وجود دارد.

نصر: به هر حال امروز علم پیشرفت کرده تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند؛ روزی گندم کاشته می‌شد و همان درو می‌شد اما امروز گندم اصلاح‌شده کاشته می‌شود و مردم از آن استفاده می‌کنند زیرا تکنولوژی در همه چیز تأثیر خود را گذاشته است.

پس می‌توان گفت که امروز همه می‌توانند با روش‌های علمی بچه‌دار شوند.

نصر: بله. البته می‌توان با توجه به مسائل شرعی، اسلامی و البته موارد قانونی در کشور ما صاحب بچه شد؛ به هر جهت قطعاً هر کسی دلش می‌خواهد نسل خودش را به آینده بدهد و این موضوع دیدگاهی است که یک زوج دوست دارند فرزندی را به جامعه تحویل دهند و دوست دارند که بهترین را داشته باشند.

آیا این کودکان از نظر وضعیت جسمی و فکری با کودکانی که به‌صورت طبیعی به دنیا می‌آیند، تفاوتی دارند؟!

نصر: جالب است بگویم در جشن سال گذشته ما یک 3قلو متشکل از 3 دخترخانم حضور داشتند که همه آنها دخترخانم‌های معتقد و خوبی بودند. هر 3 نفر آنها از بچه‌های بااستعداد و باهوش بودند که رتبه یکی از آنها 18، دیگری صد و خورده‌ای و دیگری 800 بود و در واقع سه‌قلویی که به‌لطف خدا از این مجموعه به دنیا آمده بودند، بسیار باهوش بودند.

حس شما در آن لحظه چه بود؟

نصر: بالاخره اگر انسان با زوج‌های نازا سروکار داشته باشه یا در خانواده، نزدیک خودش آنها را ببیند و بعد از آن متوجه شود که چگونه غم‌وغصه از این خانواده با داشتن آن فرزند دور می‌شود، می‌توان گفت که حس قشنگی درونش ایجاد می‌شود. البته ما نیستیم که به آنها فرزند می‌دهیم ولی بالاخره این لطف خدا است که شامل ما شده که در خوشحالی یک زوج دخیل باشیم.

به نظر می‌رسد اگرچه امروز برای مشکلاتی مانند نازایی درمان‌های خوبی پیدا شده، اما با این حال، باید برای جلوگیری از آن نیز اقداماتی جدی صورت داد؛ درست است؟

نصر: به‌نظر من عوامل بسیار مهمی در این زمینه وجود دارد که باید درباره آن دقت لازم را صورت داد، اولاً میوه را از درخت باید به‌موقع چید زیرا اگر میوه را زود بچینی کال می‌شود و اگر دیر بچینی، گندیده می‌شود.

متأسفانه امروز ازدواج به‌موقع در جامعه ما روبه‌عقب می‌افتد و این مسئله اصلاً مناسب نیست؛ در صورتی که پیش‌از این در غرب هم همین طور بود اما اکنون مردم به‌سمت ازدواج به‌موقع پیش رفته‌اند. من تابستان سال گذشته سفری به دانمارک داشتم و در این کشور دیدم اکثر آنها در سن حدود 20 تا 30 سال، یکی دو بچه دارند اما در کشورهای ما ازدواج به‌سمت سن 30 سال می‌رود، بنابراین افزایش سن ازدواج بالاترین خطر ناباروری را به‌دنبال دارد؛ نرخ افت باروری از سن 35 سال به بالا در همه دنیا خیلی بالا است و آنچه ما می‌بینیم نشان می‌دهد که این شدت افت در ایران دارد خیلی شدید می‌شود.

 به‌نظرتان این موضوع دلیل خاصی دارد؟

نصر: این موضوع نیاز به داده و بررسی دارد ولی بالاخره مسئله مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. البته آنچه مسلم است این بوده که بالاخره عوامل محیطی مثل سیگار، قلیان، آلودگی‌های هوایی و میزان استرس دست به دست هم می‌دهد و کنار آن ازدواج دیرهنگام هم یکی از علت‌های اصلی آن به شمار می‌رود.