آدم ربایی برای سرقت یک اختراع

رسیدگی به این پرونده با شکایت پسرجوان به اداره پلیس شروع شد. وی از چهار آدم‌ربا شکایت کرد. او در توضیح ماجرا گفت: من دانشجوی رشته مهندسی برق تهران هستم. قبل از ورود به دانشگاه روی چند پروژه الکترونیکی کار کردم و الان هم کارگاه کوچکی برای کار‌های تحقیقاتی‌ام در جنوب تهران دارم.
چندین دستگاه الکترونیکی اختراع کردم و به ثبت رساندم و آخرین اختراعم دستگاه هکری است که با آن رمز دستگاه‌های کنترلی در باز کن را هک می‌کند به طوری که پس از یک‌بار باز یا بستن در‌های کنترلی، دستگاه من رمز آن را به صورت فرکانس دریافت و ذخیره می‌کند و پس از آن قادر است در را براحتی باز یا بسته کند. پس از اختراع این دستگاه برای ثبت آن اقدام کردم و از آنجایی که دوست داشتم دوستان و بستگانم در جریان اختراعم قرار بگیرند عکس و مشخصات آن را همانند دیگر اختراعاتم در اینستاگرام و تلگرام منتشر کردم. تعداد زیادی از دوستانم مرا تشویق کردند و در این مدت هم افرادی به‌عنوان خریدار با من تماس گرفتند، اما به همه آن‌ها اعلام کردم که قصد فروش دستگاه را ندارم.
مدتی گذشت تا اینکه فردی که خودش را کیوان معرفی کرد با من تماس گرفت و اصرار داشت دستگاه را به او بفروشم، اما من حاضر به فروش دستگاهم نشدم. او هر روز چند بار تماس می‌گرفت و اصرار می‌کرد و در نهایت هم تهدید به مرگ کرد و گفت: اگر دستگاهم را به او نفروشم اتفاق بدی در انتظارم است. وقتی موضوع را به پدرم گفتم نگران شد و محل زندگی‌مان را مجهز به دوربین‌های مداربسته کرد تا همه چیز تحت کنترل باشد. تا اینکه یک روز وقتی از پارکینگ خانه‌مان خارج شدم مرد جوانی در حالی که اسلحه کلت کمری در دست داشت به شیشه خودروام زد و خودش را مأمور پلیس معرفی کرد. او با تهدید اسلحه، مرا سوار خودروی پژو پارسی کرد که راننده آن آماده حرکت بود. راننده شروع به حرکت کرد و پشت سر ما هم یک خودروی پراید با دو سرنشین حرکت می‌کرد. لحظاتی بعد آن‌ها در خیابان خلوتی نگه داشتند و مرد مسلح به من گفت که همان خریدار دستگاه است. او تهدید کرد اگر دستگاه را به آن‌ها تحویل ندهم مرا می‌کشند. در چنین شرایطی مجبور شدم با آن‌ها همکاری کنم و برای تحویل دستگاه به طرف کارگاهم به راه افتادیم که در میانه راه متوجه شدم کلید کارگاه در خانه جا مانده است؛ بنابراین همگی دوباره به خانه ما برگشتیم. مرد مسلح در حالی که اسلحه را پشت سر من قرار داده بود همراه من به داخل ساختمان آمد و جلو در آپارتمان منتظر من ماند. او تهدید کرد اگر موضوع را به خانواده‌ام بگویم یا قصد فرار داشته باشم مادرم را با اسلحه به قتل می‌رساند و من هم از ترس به مادرم گفتم که کتاب درسی‌ام را خانه جا گذاشته‌ام و همراه دوستم از دانشگاه به خانه برگشتم تا کتابم را بردارم. کلید را برداشتم و همگی با خودرو به طرف کارگاه رفتیم. داخل کارگاه دستگاه را تحویل آن‌ها دادم. مأموران در نخستین گام دوربین‌های مداربسته محل حادثه را بررسی کردند. دوربین‌ها چهره چهار سارق سابقه دار را ثبت کرده بودند که دو نفر از آن‌ها مسلح به کلت کمری بودند. در ادامه مأموران تحقیقات گسترده‌ای برای دستگیری آدم‌ربایان آغاز کردند تا اینکه کارآگاهان مخفیگاه چهار سارق سابقه دار به نام‌های اردلان، اردشیر، فیروز و ایرج را در حوالی کرج شناسایی کرده و در عملیاتی غافلگیرانه همه اعضای این باند را دستگیر کردند. متهمان پس از دستگیری در بازجویی‌ها به جرم خود اقرار کردند. این چهارمتهم درشعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست حشمت اله توکلی و قاضی حسن محمدی مستشار دادگاه پای میز محاکمه ایستادند. اردلان ۲۷ ساله گفت: ما همگی سارق سابقه دار خانه هستیم. از آنجایی که یکی از موانع سرقت از خانه‌ها در‌های ریموت دار بود به این فکر افتادیم دستگاه پسر مخترع را بخریم و با هک کردن ریموت در خانه‌ها، انبار‌ها و مغازه را براحتی سرقت کنیم. به همین دلیل به او پیشنهاد دادیم دستگاه او را به مبلغ ۵۰۰‌میلیون تومان می‌خریم، اما او قبول نکرد سپس او را تهدید به مرگ کردیم، اما باز هم فایده‌ای نداشت تا اینکه محل زندگی‌اش را شناسایی کردیم و او را ربودیم و دستگاهش را به زور گرفتیم. ما در این مدت با دستگاه او به چند خانه دستبرد زدیم، اما خیلی زود شناسایی و دستگیر شدیم. قضات درپایان جلسه برای صدور حکم وارد شور شدند.