علیرضا مقصودی مطالب مهمی درباره تهدیدات اقتصادی بیان کردند.

 

امیدی به دانشگاه‌ها و نهادهای پژوهشی برای تحقق اقتصاد مقاومتی هست؟

 

ما در حوزه دانشگاهها، و فکر و فرهنگ اقتصادی نیاز به یک انقلاب داریم؛ غیر از کلمه انقلاب چیز دیگری به ذهنم نمی رسد؛ چون مشکلاتی که اینچنین ریشه ای باشند را با مواردی چون رفرم، یا اصلاح نمی توانیم تغییر دهیم. مثلاً در دانشگاههای ما، در حوزه اقتصادی ترویج می شود که ما کشور ضعیفی هستیم؛ یا اینکه ما باید در چارچوبهای مزیت نسبی، اقتصادمان را پیش ببریم.

 

درصورتی که به هیچ وجه اینطور نیست! منابع انسانیمان؛ منابع ملیمان و ...

بله؛ دقیقاً! خوب؛ این نکته ها خیلی مهم است؛ اینها (لیبرال‌ها) در حال برنامه ریزی برای این هستند که روح انقلاب اسلامی در اقتصاد نباشد؛ اخیراً شاهد این بودیم که، به تعبیر مقام معظم رهبری، فرمودند آنها حتی به نوعی علاقه مند هستند که اسم جمهوری اسلامی هم باشد؛ و حتی به فرموده ایشان یک فرد معممی هم در صدر کشور باشد؛ ولی در عین حال سیاستهای آنها اتفاق بیفتد؛ فکر آنها اتفاق بیفتد؛ فکر آنها یعنی ما یک کشور وابسته؛ یک کشوری که نمی تواند مستقل باشد؛ کشوری که در سیاست، در اقتصاد، در فرهنگ و در حوزه های اجتماعی وابسته به آنها باشد؛ اینگونه باشیم؛ این باید تغییر کند.

 

* نفوذ در حوزه های اجرایی اقتصاد

 

حالا آیا همه مشکل دانشگاه است؟

حوزه فکر و اندیشه، حوزه اصلی به شمار می رود؛ حالا یک لایه پایینتر بیاییم؛ در کشور متأسفانه مجموعه هایی وجود دارند که مسئولین کشور هم اینها را خوب می شناسند؛ حتی حوزه های امنیتی کشور هم ممکن است روی اینها دقت داشته باشند؛ اینها افرادی هستند که با استفاده از خلاءهای قانونی، و با استفاده از فرصتهایی که ممکن است جناحهای سیاسی و قدرتها در اختیارشان بگذارند، با عبور از خطوط قرمز نظام، یک جریان ضد تولید را در کشور ایجاد کرده اند. خوب؛ گرچه هدف این افراد در درجه اول این است که نیازهای خودشان را تأمین کنند؛ خودشان را ثروتمند کنند؛ منافع کسب می کنند؛ ولی نظر ما این است که لایه پنهان این عملکرد کمک به دشمن است.

فقط این نیست که ما روزنامه نگارانی داشته باشیم که دشمن آنها را در حوزه های فرهنگی نفوذ داده باشد؛ و بخواهند فضای فرهنگی، انقلابی و دینی کشور را مسموم کنند؛ البته این قطعاً وجود دارد؛ و باید با آن برخورد شود؛ اما ما اعتقاد داریم که همه اینها در حوزه های اقتصادی هم وجود دارد؛ یعنی نفوذیهای اقتصادی در کشور وجود دارند، که به علت اینکه اقتصاد ما یک اقتصاد ایمن نیست؛ و اقتصادی نیست که ناهنجاریهای خود را پس بزند؛ در آن نفوذ کرده و هدایت می کنند.

 

آقای دکتر! ممکن است در مورد نفوذ اقتصادی مد نظرتان، مصداقهای عینی بفرمایید.

مثلاً ما می بینیم که در انبارهای ما در خوزستان تا سقف، از تولیدات داخلی چغندر قند انباشته شده؛ و مردم و کشاورزان سرمایه گذاری کرده اند؛ اما خبر می رسد از گمرک ایران قند و شکر وارد کشور می شود؛ خوب؛ این عملکرد خیلی خطرناک است. یا کارخانه های فولاد ما؛ کارخانه هایی که مرتبط با صنایع تبدیلی است؛ مجموعه هایی که مرتبط با حوزه های کشاورزی است؛ دارد کار می کند؛ اما خبر می رسد ما بازای آن دارد از بیرون وارد می شود. این عملکرد به نظر ما یک مقدارش از سهل انگاری است؛ مقدار زیادی از آن، به دلیل نفوذ است؛ که می بینیم دارد به کشور ما لطمه وارد می شود.

 

*نفوذ اقتصادی می تواند یکی از پیامدهای خطرناک برجام باشد

 

آیا در زمینه نفوذ، بطور مشخص شرایط پیش آمده بعد از توافق مد نظر شماست؟

 

البته موضوع نفوذ عامتر و کلی تر از این توافق است و نباید محدود شود؛ اما در مورد این توافق هم باید توجه کنیم که یک اتفاق خطرناکی در حال روی دادن است؛ ببینید؛ خطوطی که مقام معظم رهبری در مورد برجام ترسیم کردند؛ و شورای عالی امنیت ملی و مجلس محترم شورای اسلامی آن را تدوین کردند؛ و آقا در آن پیام و نامه آخرشان اصل مطلب را با ملاحظاتی که داشتند ابلاغ کردند؛ این مورد تأیید ماست؛ و باید حمایت شود؛  وما باید این موضوع که دشمن دنبال ایجاد کردن تهدید ناشی از اختلاف داخلی است، را تبدیل به فرصت بکنیم؛ با اجماع ملی؛ با وحدت؛ با مداقه روی منویات مقام معظم رهبری؛ ما مشکلی با این قضیه نداریم؛ ما معتقدیم که برجام با حفظ اصولی که مقام معظم رهبری ترسیم کردند در نهایت برای نظام خوب است. البته باید توجه داشت که به این موضوع باید به اندازه خودش وزن و اهمیت بدهیم؛ ما برجام را یک افتخار ملی نمی بینیم ولی در عین حال عقلانیت نظام را در آن مشاهده می کنیم؛ خیلی هم آن را شور و شیرین نمی بینیم.

 

اگر کلیت این توافق را خوب می دانید چرا معتقدید که این توافق می تواند منجر به یک اتفاق خطرناک شود؟

ببینید؛ نکته ای در اینجا مطرح می شود؛ امریکاییها پیش از برجام در کشور ما یک مشکل اساسی داشته اند؛ اینها در زمینه اقتصادی، در کشور ما پایگاهی نداشتند؛ و اطلاعاتشان را یا از سفارتخانه های اروپایی می گرفتند؛ که آنها هم با گفتمان خودشان اطلاعات را در اختیار امریکاییها قرار می دادند؛ چون در نهایت اروپاییها با امریکا شکافهای خیلی زیادی دارند؛ از جمله در نگرشها؛ در تفکرات؛ در اداره دنیا؛ بنابراین اروپاییها در رابطه با ایران اطلاعات درستی به امریکاییها نمی دهند؛ یکی دیگر اینکه آنها در حوزه های اقتصادی از منافقین اطلاعات کسب می کنند؛ مخصوصاً در این جنگ تمام عیار اقتصادی که داشتیم؛ و منافقان هم همواره نشان داده اند که بر اساس میل خودشان اطلاعات در اختیار امریکاییها قرار می دهند.

به این ترتیب باید توجه کرد که امریکاییها به شدت نیازمند حضور فعال در حوزه های اقتصادی ایران هستند؛ برای اینکه هم بتوانند به ظرفیتهای واقعی اقتصادی ایران پی ببرند؛ و همچنین بتوانند گلوگاههای نفوذ را پیدا کنند؛ و بتوانند آن آسیبهایی که در فضای اقتصادی کشور زمینه ساز و فرودگاه پیاده شدن تهدیدات آینده آنهاست را شناسایی کنند. خوب؛ این یک خطر بزرگ است. غیر از حوزه اقتصادی، در حوزه های امنیتی و فرهنگی و اجتماعی هم این خطر وجود دارد. ما نباید بگذاریم این حلقه مفقوده ای که امریکاییها سالها به دنبالش بوده اند، با نامی، حرفی، توافقی، به اسم برجام بتوانند در کشور آن را اجرا کنند.

 

به این ترتیب بطور مشخص شما پیامدهای برجام را در حوزه نفوذ اقتصادی خطرناک می دانید؟

البته بحمدالله ما در گفته ها و صحبتهای مسئولین مختلف کشور - اعم از دولت مجلس و دیگران - داریم این حساسیت را می بینیم؛ ولی باز هم نگرانیم؛ سازمان پدافند غیرعامل و مجموعه پدافند اقتصادی چون در حوزه تهدیدها تخصص دارد، قطعاً معتقد است ما مکلفیم و باید با نگاه بدبینانه به مسائل نگاه کنیم. مثل یک نیروی نظامی که باید به دشمن نگاه بدبینانه داشته باشد؛ و اگر نداشته باشد، نتیجه اش افتادن در دام غافلگیری توسط دشمن است؛ و می دانیم اصل غافلگیری، موضوعی است که ممکن است باعث شود کیان کشور به خطر بیفتد؛ در این نقطه ما معتقدیم که حتماً باید در برابر نفوذ جبهه گیری شود.

 

* تاسیس رشته اقتصاد مقاومتی در برابر آپارتاید اقتصاد متعارف

 

آقای دکتر! از موضوع برجام بگذریم؛ سازمان شما چه راهی را برای پیشبرد و نهادینه کردن تفکر اقتصاد مقاومتی پی گرفته است؟

به نکته خوبی اشاره کردید؛ با توجه به این پیشینه ای که داریم؛ و همچنین با توجه به نیازهایمان در حوزه اقتصادی، ما بدون حضور دانشگاهها، بدون حضور در مجامع علمی، بدون حضور متفکران اسلامی و دینی، بدون حضور اندیشمندان حوزه و دانشگاه در حوزه های نظری اقتصاد نمی توانیم اقتصاد انقلاب اسلامی را رشد بدهیم.

برای همین ما در قرارگاه پدافند اقتصادی سازمان پدافند غیرعامل طرح کردیم که ما نیاز داریم به تئوریزه کردن اقتصاد، و تئوریزه کردن اقتصاد مقاومتی. با ابلاغیه ای که ما از آقای دکتر فیروزآبادی گرفتیم، موافقت شد که ما اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک رشته دانشگاهی در دانشگاههای معین سازمان پدافند غیرعامل در مقطع کارشناسی ارشد ایجاد کنیم. این برنامه برای این است که بصورت مبنایی ما بتوانیم هم اساتید دانشگاه را بیاوریم در حوزه نظریه پردازی، نظریه سازی، و تئوریزه کردن اقتصاد مقاومتی؛ و هم اینکه سازمان پدافند غیرعامل در راستای اهدافش بتواند با یک دیدگاه علمی قوی تر، وارد عرصه بشود.

 

دانشگاههای معین سازمان کدام دانشگاهها هستند؟

 

دانشگاه عالی دفاع ملی؛ دانشگاه خوارزمی؛ دانشگاه مالک اشتر؛ دانشگاه امام حسین (ع)؛ دانشگاه فارابی. البته این رشته را  داریم تشکیل می دهیم، که انشاء الله بتوانیم تسری بدهیم به دانشگاههای مختلف کشور؛ این کار مستلزم این است که دانشگاهها پای کار بیایند؛ ما به این رشته گرایش هم نداده ایم؛ مثلاً اقتصاد با گرایش اقتصاد مقاومتی؛ اقتصاد انرژی؛ ما اصلاً نفس اقتصاد را اقتصاد مقاومتی می دانیم.

 

یعنی به اقتصاد متعارف قائل نیستید؟

ما از همه علم بشر استفاده می کنیم برای این که اقتصادمان رشد پیدا کند؛ ولی اگر استفاده از علم بشری به معنای وضعیت اقتصادی امروز کشور در حوزه علمی و اجرایی باشد، ما این اقتصاد را قبول نداریم؛ این اقتصاد ناکارآمد است؛ این اقتصاد نتوانسته است نیازهای جامعه ایرانی را پاسخ دهد؛ نتوانسته نیازهای انقلاب اسلامی را پاسخ بدهد.واقعیت این است که اقتصاد متداول، یا اقتصاد آزاد، در دنیای امروز تبدیل شده است به یک آپارتاید! به این معنا که اگر کسی بخواهد به آن نزدیک شود و اصلاحی صورت بدهد، افرادی هستند که با او مقابله می کنند؛ چه در سطح آکادمیک؛ و چه در حوزه اجرا؛ کشور ما توان تغییر در این آپارتاید اقتصادی را دارد. کشور ما نشان داده است که با توجه به انقلابی که انجام داده، توانسته دنیا را تغییر بدهد؛ و دنیا را دچار تغییر کند؛ دیدگاه قدرتها را به حوزه های مختلف تغییر بدهد؛ حتی باعث شده که بنشینند با ایران مذاکره کنند؛ و ایران را یک قدرت  بدانند؛ و به تأثیرگذاری ایران در حوزه تحولات منطقه اذعان کنند.

خوب؛ ما می توانیم در حوزه اقتصاد متعارف هم این شرایط را ایجاد کنیم؛ این مقاومت فقط هم در مرزهای جغرافیایی کشور ما تعریف نمی شود؛ و ما در این مسأله تنها نیستیم؛ در حوزه های مختلف؛ مثلاً آزاد اندیشان مختلفی در دنیا داریم که خسته شده اند از این شرایط اقتصاد متعارف که خودش را تحمیل می کند؛ اقتصادی که الان در ایران و کشورهای دیگر داریم مانند کتاب مقدس شده است، که کسی نمی تواند به آن نزدیک شود. اندیشمندان ما باید وارد شوند، و بتوانند تغییر ایجاد کنند؛ چه در حوزه مبنایی؛ و چه که در حوزه های عملیاتی این فضای اقتصادی.

 

 

 

* نفوذیها، خودکفایی در اقلام اساسی را هدف گرفته اند

 

آقای دکتر! می خواستم خواهش کنم به یک موضوع مهم دیگر اشاره ای داشته باشید. امروز حرفهایی کاملاً در مغایرت با پدافند غیرعامل، در تقابل با امنیت ملی کشور و در مغایرت با استقلال اقتصادی کشور زده می شود. حرفهایی به اسم اینکه ما می خواهیم از منابع زیرزمینی کشور، یا منابع آبی کشور محافظت کنیم؛ و به این ترتیب خودکفائی را خصوصاً در حوزه های کشاورزی هدف گرفته اند.

این نکته خیلی مهمی است؛ در عمل می بینیم که در همان مناطقی که آنها برای کشت گندم، و سایر محصولات استراتژیک مانند غلات و کالاهای مورد نیاز مردم محدودیت ایجاد کردند، مثلاً هندوانه کاشت می‌شود؛ گوجه کاشت می‌شود؛ مواردی که حیات کشور با محدودیت آنها تهدید نمی شود.

بهانه دیگر این است که این افراد تولید این محصولات در کشور را با شاخصهای مزیت نسبی می سنجند؛ مثلاً می گویند در مقایسه ایران و هندوستان اگر در هند در هر مترمربع فلان اندازه برنج کشت می‌شود، اینقدر محصول درو می‌شود؛ اما در ایران اینقدر؛ بنابراین برنج کشت نکنیم!

ما اصل خودکفایی برای حداقل نیازهای اساسی مردم را یک اصل کامل می دانیم؛ یعنی ما معتقد هستیم اگر قیمت تمام شده برنج در ایران چند برابر قیمت کاشت برنج در هندوستان هم باشد؛ باید ما در کشور خودمان در موضوعات خاص مثل برنج و گندم و غلات به استقلال برسیم. حتی باید این موارد را بگونه ای از کشاورز بخریم که مثلاً نیازی به کشت دوم نداشته باشد، تا از منابع آبی زیرزمینی استفاده نکند؛ و به اینصورت محدودیت معقول ایجاد کنیم؛ گندم را حتی دو برابر بخریم؛ چون وقتی دشمن ببیند ما حداقل باید سالانه شش میلیون تن گندم وارد کنیم؛ سیاستهای و تهدیدات خودش را روی گندم متمرکز می کند؛ چه به لحاظ در اختیار قرار دادن گندم؛ و چه در حوزه دستکاری بیولوژیک آن وارد آن می‌شود؛ خوب؛ اینها جزو مسائلی است که ما باید بر آنها تأکید داشته باشیم؛ اصل خودکفایی؛ کسانی که دارند اصل خودکفایی در نیازهای اساسی مردم را زیر سؤال می برند، یا افراد سهل انگاری هستند، و دقت ندارند؛ یا به نوعی دارند سیاستهای دشمن را پیاده می کنند.

 

به این ترتیب آیا شما امروز حوزه کشت و تأمین اقلام اساسی مردم را یکی از حوزه های نفوذ می دانید؟

بله؛ و جلوگیری از نفوذ در این مقوله بسیار لازم و ضروری است؛ چون حوزه، حوزه راهبردی است. به این معنی که اصل استقلال اقتصادی ما و اصل خودکفایی ما در اقلام استراتژیک و راهبردی، جزو نیازهای اساسی و مربوط به امنیت ملی ماست.

 

*در مواد غذایی و دارویی وارداتی، دستکاری بیولوژیک ممکن است

 

آقای دکتر! شما به مشکلات بیولوژیک در حوزه اقلام وارداتی اشاره کردید. ممکن است کمی این موضوع را باز کنید؟

ما باید به دشمن توجه ویژه داشته باشیم؛ اخیراً بحث ورود کالا و اقلام از امریکا مطرح شده، و بعضی هم دارند به این موضوع دامن می زنند؛ و به نظر می رسد که اینجا مردم باید حساسیت شان بیشتر از حتی سیاستگذاران و سیاستمداران باشد. من دو موضوع را عرض کنم که فکر می کنم مورد استفاده مردم قرار بگیرد.

 

امریکاییها گندم را در کشورشان به چند استاندارد کیفی تبدیل کرده اند؛ استاندارد یک دارند؛ دو دارند؛ که استانداردهای یک و دو مربوط به مصرف داخلی خودشان است؛ یعنی می گویند این گندم با این کیفیت برای مصرف داخلی مردم امریکا است؛ گندم استاندارد دو برای مصرف دام کشور امریکا استفاده می‌شود؛ استاندارد سوم را برای صادرات تعیین کرده اند؛ یعنی همان گندم بی کیفیت؛ و مشکلاتی که ما همین الآن هم داریم؛ مشکلاتی مثل تراریختگی و بحثهای بیولوژیکی که وجود دارد.

همین اشکالات را ما در موضوع دارو هم داریم؛ یعنی امریکاییها داروهایی دارند، برای مصرف داخلی خودشان؛ که خیلی هم روی آن به لحاظ کیفی دقت می کنند؛ استانداردها و ملاحظات خیلی شدیدی از سوی دولت امریکا بر شرکتهای داروسازی اعمال می‌شود؛ یک استاندارد هم دارند برای مصرف خارجی؛ و روی دارو هم می نویسند که این دارو برای مصرف خارج از امریکاست؛ داروخانه های امریکایی حق ندارند این داروها را عرضه کنند. این داروها برای مصرف در کشورهای خاورمیانه و کشورهای دیگر استفاده می‌شود. حتی این داروها را اروپا هم نمی فرستند؛ چون اروپاییها هم می دانند که نباید از اینها استفاده کنند.

 

*قطعات الکترونیکی وارداتی هم تهدید هستند

 

این دست کاریها و مضرات در موارد دیگر هم به چشم می خورد؟