مشکل اقتصاد چیست؟

دولتی‌ها و لشکر رسانه‌ای اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان حالا 5 سال است بر طبل رابطه با غرب برای بهبود اوضاع اقتصاد ملی کوبیده‌‌‌اند. اکنون اما چیز شگرفی رخ داده است و لشکر رسانه‌ای اصلاح‌طلب کم‌کم به این فکر می‌افتند که باید دولت را بابت راهی که خود پیش پایش گذاشته‌‌‌‌اند، هر روز و هر ساعت سرزنش کنند! سعید حجاریان، تئوریسین اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان آنقدر آ‌‌‌ش را شور دیده که در مصاحبه با شرق بگوید: «اصلاح‌طلبان بگویند دولت روحانی، دولت ما نیست!» این همه ترس اما معلول چیست و چرا کسی باید از بار کردن کارنامه دولت بر دوش خود اینقدر در هراس باشد؟ مگر نه اینکه همین حجاریان ابتدای سال 93 طی گفت‌وگو با ویژه‌نامه روزنامه اعتماد گفته بود: «اگر اصلاح‌طلبان نباشند روحانی هم وجود نخواهد داشت». وی در ادامه با بیان اینکه اصلاح‌طلبان حامی و ستون فقرات برنامه‌های روحانی هستند، تاکید کرده بود: «اگر اصلاح‌طلبان بشکنند روحانی هم شکسته است».
حجاریان بعدها ادبیات خود را مهربانانه‌‌‌‌‌‌تر کرده، گفته بود: «اصلاح‌طلبان حاضرند «دندانه‌های کلید» روحانی باشند» و در عمل هم چنین شد! حالا اما چنان نیست و کسی دوست ندارد به روحانی و دولت وی، حتی نزدیک شود. چنین رویکرد کاسبکارانه‌ای در مواجهه با مسائل ملی، به‌خصوص در اوضاع اقتصادی فعلی حتما نه اخلاقی است و نه از دید افکار عمومی پنهان خواهد ماند. علت‌العلل رفتار متناقض امثال حجاریان اما چیست و برای درمان چنین تدلیس آشکار و بزرگی چه باید کرد؟ پاسخ این است: «تقریبا هیچ!»؛ فرافکنی اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان اساسا با این پیش‌فرض دلخوشانه صورت می‌گیرد که نسبت آنها و افکار عمومی هنوز هم در شرایط پیشاانتخابات 96 است. این در حالی است که با آشکار شدن شکست ایده مرکزی دولت و دوستان اصلاح‌طلبش در 2 سال اخیر، افکار عمومی بخوبی معنای «تدبیر» و «تکرار» را در کنار هم چشیده ‌است!
کنار کشیدن ظاهری اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان از شراکت با دولت در رسانه‌‌های زنجیره‌ای‌شان، اگرچه تناقض آشکاری با سفت و محکم چسبیدن بخش اعظم دوستان آنها به مناصب دولتی دارد، این عارضه ملی را اما می‌تواند رقم بزند که افکار عمومی یقین کند پایان راه این دولت، در هر شرایطی از تئوری «شهر سوخته» خبر خواهد داد! نتیجه آنکه افکار عمومی پیشاپیش به دولت خواهد گفت: «اگه تو نی ‌زنی، چرا بابات از حصبه مرد؟!» اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان اگر دیروز محض منافع حزبی ترجیح دادند با فریب افکار عمومی پیامد روی کار آمدن رقبای روحانی را دلار 5هزار تومانی، تورم چندصددرصدی و در یک کلام، «شهر سوخته» معرفی کنند، حالا هم محض همان منافع حزبی یکدفعه یادشان افتاده فاش کنند حسن روحانی صبح‌ها ساعت 10 سر کار می‌رود!
این در حالی است که شخص رئیس‌جمهور در این سو طی مصاحبه تلویزیونی اخیرش تاکید دارد: «من اینجا به مردم عزیز می‌گویم همه اعضای دولت شب ساعت 11 که با آنها تماس می‌گیرم بعضی‌ از وزرا تا دیروقت در دفتر کارشان هستند، جمعه بعدازظهرها با همه وزرا در تماس هستم که همه آنها در حال فعالیت هستند». ما طبعا آنقدر که عبدالله ناصری، مشاور سیاسی محمد خاتمی از ساعت کار و خواب رئیس‌جمهور مطلع است، خبر نداریم! این میان اما راه میانه‌ای هم وجود دارد که قادر به حل معضلات دولت، مردم و اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان به صورت همزمان است. راه‌حل ساده است: اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان از همین فردا تصمیم بگیرند بلندگوی دولت ترامپ در فضای داخل کشور نباشند و به جای تکرار آدرس‌‌های غلط برای حل معضلات اقتصادی، صادقانه از مردم عذرخواهی کنند.
اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان اگر دلسوز مردم و منافع ملی هستند، حالا پس از 5 سال معطل نگه داشتن یک اقتصاد 80 میلیونی باید از اقدامات اشتباه خود در این مسیر توبه و نزد افکار عمومی به خطاهای خود اقرار کنند. منطق آنها اما چنین چیزی نمی‌گوید و همزمان با کوبیدن پیدا و پنهان بر طبل مذاکره با ترامپ، سعی دارند دامن رسانه‌ای- و نه عملیاتی- خود را هم از شراکت در کارنامه دولت پاک کنند. هدف چیست؟
بردن سهم چرب‌‌‌‌‌‌تر از کیک انتخابات آینده مجلس و ریاست‌جمهوری! آنها البته همزمان با برنامه‌‌ریزی مفصل برای بهره‌برداری از فرصتی که نظام در اختیار آنها خواهد گذاشت، با کلیت نظام هم سر سازگاری ندارند و ورای اردوکشی فتنه 88، حالا هم همزمان با در اختیار داشتن کلیدی‌‌‌‌‌ترین مناصب دولتی، مدام از «افسانه دولت پنهان» سخن می‌گویند. چنین رویکردی به واقع مکمل تدلیس ذکرشده در ابتدای این یادداشت است.
روشن است ما با چنین دوستانی(!) به سختی خواهیم توانست بر معضلات اقتصادی کنونی غلبه کنیم. این البته به معنای نبودن راه جایگزین نیست. دولت باید برای منافع ملی از افکار مسموم و خانمان‌سوز مجموعه اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان فرصت‌طلب دوری کند و بداند تلاش ولو شبانه‌روزی رئیس‌جمهور و وزرا اگر قرار باشد در همان راه 5 ساله‌ای باشد که اکنون نتیجه آن از همیشه روشن‌‌‌‌‌‌تر است، بعید است اوضاع تحول چندانی داشته باشد.
و در آخر نکته عبرت‌انگیز اینکه اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان مدعی تخصص‌گرایی در حالی همچنان در رسانه‌‌های زنجیره‌ای‌شان در فراق مذاکره با دشمن نوحه‌سرایی می‌کنند که اخیرا 38 اقتصاددان با نگارش نامه‌ای به رئیس‌جمهور 20 راه‌حل اصلی برای معضلات اقتصادی ارائه کرده‌‌اند که در آن هیچ اشاره‌ای به مذاکره و مسائلی از این قبیل نشده و همگی ناظر بر مسائل داخلی اقتصاد ملی است. براستی فاعتبروا یا اولی الابصار...