نقشه جدید آمریکا برای تقسیم اوکراین به سبک کره شمالی و جنوبی

 با وجود تاکتیک‌های مذاکره سختگیرانه دونالد ترامپ و همدلی غیرقابل توضیح او با روسیه، به‌گفته آنچه از مقام‌های آمریکایی، اوکراینی و اروپایی می‌شنوم، چنین توافقی ظاهراً در حال نزدیک‌تر شدن است.

ترامپ همچنان می‌تواند اوضاع را خراب کند، اگر به‌حدی بر ولودیمیر زلنسکی و حامیان اروپایی او فشار بیاورد که آنان تصمیم بگیرند با وجود هزینه دهشتناک، به جنگ ادامه دهند. این برای همه بد خواهد بود. اکنون زمان آن است که ترامپ به اوکراین و اروپا اطمینان بدهد نه اینکه تلاش کند آنها را با زور به سمت یک توافق بکشاند.

گرایش ترامپ به‌سوی کرملین در «استراتژی امنیت ملی» که هفته گذشته از سوی کاخ سفید منتشر شد، مذاکرات را پیچیده کرده است. طبق این سند، او ظاهراً می‌خواهد میان اروپا و روسیه در فاصله‌ای برابر بایستد «تا خطر درگیری بین روسیه و کشورهای اروپایی را کاهش دهد». این بی‌طرفی میان دوست و دشمن، چه از نظر راهبردی و چه اخلاقی بی‌معناست و واقعاً اروپا را نگران می‌کند.

با وجود این پایه لرزان، تلاش ترامپ برای صلح تا حدی امیدبخش به نظر می‌رسد. مذاکره‌کنندگان آمریکایی، جرد کوشنر و استیو ویتکاف، تاجرانی بزرگ هستند نه دیپلمات، اما به‌نظر می‌رسد آنها تشخیص داده‌اند که بهترین حفاظت برای اوکراین، ترکیبی از تضمین‌های امنیتی الزام‌آور و شکوفایی اقتصادی آینده است و آنها می‌دانند که این بسته شکست خواهد خورد مگر اینکه زلنسکی بتواند آن را به کشوری شجاع اما فرسوده بفروشد.

یک مقام اوکراینی به من گفت این بسته شامل سه سند است: طرح صلح، تضمین‌های امنیتی و برنامه بازسازی اقتصادی. مذاکرات هنوز تمام نشده و اوکراین به همراه حامیان اروپایی‌اش قصد دارند مجموعه‌ای مشترک از اصلاحات را منتشر کنند. اما این فهرست برخی از ایده‌هایی است که طبق گفته مقام‌های آمریکایی و اوکراینی این هفته در حال بررسی است:

۱- اوکراین می‌تواند از سال ۲۰۲۷ به اتحادیه اروپا بپیوندد. این پیوستن سریع برخی قدرت‌های اروپایی را نگران کرده است. اما دولت ترامپ فکر می‌کند می‌تواند بر مخالفت مجارستان- که بزرگ‌ترین مخالف اوکراین در اتحادیه بوده- غلبه کند. عضویت در اتحادیه، تجارت و سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد اما شاید مهم‌تر از همه اینکه اوکراین را مجبور می‌کند فرهنگ زیان‌بار فساد در شرکت‌های دولتی را مهار کند.

در بطن ماجرا، این جنگ درباره این بوده که آیا اوکراین می‌تواند به کشوری اروپایی تبدیل شود یا نه. ولادیمیر پوتین با باور اسطوره‌ای‌اش به یگانگی روسیه و اوکراین، از این ایده متنفر است. عضویت سریع اوکراین در اتحادیه اروپا شبیه به پیروزی است.

۲- ایالات متحده تضمین‌های امنیتی «مشابه ماده ۵» ارائه می‌دهد تا از اوکراین در صورت نقض توافق از سوی روسیه محافظت کند. اوکراین می‌خواهد آمریکا چنین توافقی را امضا و کنگره آن را تصویب کند؛ کشورهای اروپایی نیز تضمین‌های جداگانه‌ای امضا خواهند کرد. یک کارگروه آمریکا-اوکراین در حال بررسی جزئیات-از جمله سرعت واکنش اوکراین و متحدانش به هرگونه نقض روسیه- است.

اعتبار این تضمین‌ها به‌نوعی با زبان سند «استراتژی امنیت ملی» تضعیف شده و به نظر می‌رسد اتحاد ناتو را فرسایش می‌دهد.

۳- حاکمیت اوکراین از هرگونه وتوی روسیه محافظت خواهد شد. مذاکره‌کنندگان همچنان با مسائلی ظریف مانند محدودیت‌هایی بر ارتش اوکراین دست‌وپنجه نرم می‌کنند. صحبت از افزایش پیشنهاد اولیه آمریکا برای یک ارتش ۶۰۰ هزار نفری به ۸۰۰ هزار نفری است که تقریباً همان اندازه‌ای است که اوکراین پس از جنگ نیز به آن خواهد رسید، اما کی‌یف هرگونه سقف رسمی در قانون اساسی- آن‌طور که روسیه می‌خواهد- را رد می‌کند.

۴- یک منطقه غیرنظامی‌شده در طول کل خط آتش‌بس ایجاد خواهد شد، از استان دونتسک در شمال‌شرق تا شهرهای زاپروژیا و خرسون در جنوب. پشت این منطقه غیرنظامی‌شده، منطقه دومی وجود خواهد داشت که ورود سلاح‌های سنگین به آن ممنوع است. این خط مانند منطقه حائل کره شمالی و جنوبی با دقت نظارت خواهد شد.

۵- «مبادلات ارضی» بخش اجتناب‌ناپذیر توافق است، اما اوکراین و آمریکا هنوز درباره نحوه ترسیم خطوط چانه‌زنی می‌کنند. روسیه می‌خواهد اوکراین تقریباً ۲۵ درصد باقی‌مانده دونتسک را که هنوز در کنترل دارد، واگذار کند؛ تیم ترامپ استدلال می‌کند که اوکراین احتمالاً بخش زیادی از آن را طی شش ماه آینده در میدان جنگ از دست خواهد داد و بهتر است اکنون برای جلوگیری از تلفات، امتیاز بدهد.

مذاکره‌کنندگان آمریکایی فرمول‌های مختلفی را برای قابل‌قبول‌تر کردن این امتیاز برای زلنسکی مطرح کرده‌اند. یک ایده این است که منطقه تخلیه‌شده غیرنظامی شود. زلنسکی روز دوشنبه تأکید کرد که «هیچ حق قانونی» برای واگذاری سرزمین به روسیه ندارد. یکی از روش‌های دور زدن این مسأله، الگوی کره است که تا امروز کره جنوبی مدعی مالکیت کل شبه‌جزیره است و کره شمالی نیز همین ادعا را دارد.

۶- نیروگاه هسته‌ای زاپروژیا- بزرگ‌ترین نیروگاه اروپا- دیگر تحت اشغال روسیه نخواهد بود. مذاکره‌کنندگان در حال بررسی این امکان هستند که ایالات متحده اداره این نیروگاه را بر عهده بگیرد. هرچند عجیب به نظر می‌رسد، این موضوع برای برخی مقام‌های اوکراینی جذاب است، زیرا یک «اهرم بازدارنده آمریکایی» علیه روسیه ایجاد می‌کند.

۷- دولت ترامپ به دنبال جذب سرمایه‌گذاری و توسعه اقتصادی در اوکراین است. یکی از منابع مالی، بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار دارایی‌های روسیه است که اکنون در اروپا مسدود شده است. مذاکره‌کنندگان ترامپ قبلاً پیشنهاد داده‌اند ۱۰۰ میلیارد دلار از این دارایی‌ها برای پرداخت غرامت به اوکراین در دسترس قرار گیرد. این مقدار ممکن است افزایش یابد.

موتور پایدارتر بازسازی، سرمایه‌گذاری آمریکا خواهد بود. مقام‌های آمریکایی در حال گفت‌وگو با لری فینک، مدیرعامل غول مالی «بلک‌راک» درباره احیای طرح «صندوق توسعه اوکراین» هستند که می‌تواند ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه برای بازسازی جذب کند. بانک جهانی نیز مشارکت خواهد داشت.

ترامپ، البته خواهان ابتکارهای مشابه برای روسیه است. فرض کوشنر و ویتکاف این است که کشورهایی که تجارت می‌کنند و توسعه می‌یابند، جنگ نمی‌کنند. ترامپ به‌جای اینکه بخواهد زلنسکی را به زور در توافقی تحت فشار بگذارد، مذاکره‌کنندگان او باید با متحدان اروپایی کار کنند تا بسته‌ای از تضمین‌های امنیتی و مشوق‌های اقتصادی ایجاد کنند که آن‌قدر جذاب باشد که اوکراینی‌ها حاضر شوند قرص تلخ واگذاری بخش باقی‌مانده دونتسک- که روسیه نتوانسته تصرف کند- را بپذیرند. در غیر این صورت، اوکراینی‌ها به جنگ ادامه خواهند داد.

بزرگ‌ترین اشتباه ترامپ این است که اصرار کند «یا الان یا هرگز». دیپلماسی و همچنین تجارت این‌طور کار نمی‌کند. همان‌طور که خود ترامپ چند دهه پیش گفته بود: «بدترین کاری که می‌توانی در یک معامله انجام دهی این است که مشتاق رسیدن به توافق به نظر برسی. این باعث می‌شود طرف مقابل بوی خون را حس کند و بعد تو مرده‌ای.»