آدرس درست بدهیم

برخی برای حل قطعی برق نیز این نسخه را تجویز می‌کنند که نیروگاه هسته‌ای بوشهر نتوانسته مشکل برق را حل کند و باید از ادامه چنین هزینه‌هایی خودداری و به دنبال توسعه نیروگاه‌های برقی برویم. این راهکارها در حالی مطرح شده که در باب آنها چند نکته قابل توجه و تأمل است.

اولا واژه آمریکایی مخالف ترامپ را با دو واژه می‌توان تعبیر کرد. از یک‌سو ضد ترامپ می‌شود حزب دموکرات که در کنگره و ساختار سیاسی آمریکا اظهارات ضد ترامپ دارند. از سوی دیگر ضد ترامپ می‌شود مردم آمریکا که با برپایی تظاهرات مخالفت خود را با سیاست‌های او اعلام کرده‌اند. این دو گزینه در حالی مطرح است که هر کدام از آنها ملاحظاتی را در خود دارند. در باب مردم آمریکا که به صراحت آشکار است که آنها هیچ نقشی در تصمیم‌گیری و سیاست‌های دولتمردان آمریکا ندارند لذا اصلا غیرقابل گفت‌وگو نیستند.

در عرف جهانی این دولت‌ها هستند که مذاکره را انجام می‌دهند نه ملت‌ها، لذا اصلاً چنین سناریویی باطل است. در باب رقیبان و مخالفان حزبی ترامپ نیز مروری ساده بر کارنامه دموکرات‌ها نشان می‌دهد که واژه‌ای به نام رفتار درست در قبال ایران در آنها وجود ندارد. دموکرات‌ها در کنگره و زمانی که در کاخ سفید قدرت را در دست داشتند بر تحریم و تهدید علیه ایران اصرار می‌کردند، چنانکه قانون داماتو علیه ایران در دوران کلینتون دموکرات، تدوین و امضاء شد و یا اوبامای دموکرات در کنار اعمال تحریم علیه ایران، قانون ضدایرانی «ایسا» را برای ۱۰ سال آینده امضا کرد.

با این شرایط می‌توان گفت که واژه مذاکره با آمریکای ضد ترامپ عملاً یک نسخه سوخته و غیرقابل اجراست چون اصلاً آمریکایی که همسو با ایران باشد، ولو آنکه مخالف ترامپ موضع‌گیری داشته باشد وجود ندارد. القاء این تصور که می‌شود با بخشی از ساختار آمریکا مذاکره و تفاهم کرد، اشتباهی بزرگ است چنانکه اوبامای مدعی مذاکره و تعامل نیز هیچ بخشی از برجام را اجرا نکرد و سنگ بنای بدعهدی آمریکا را او گذاشت.

ثاًنیا در باب کمبود برق و نسخه‌های مطرح شده درباره آن مبنی بر انتقاد به هزینه‌های نیروگاه بوشهر چند نکته قابل توجه وجود دارد. بخشی از چالش‌های برقی کشور برگرفته از عدم توسعه نیروگاه‌های برق طی سال‌های اخیر است که به گفته برخی از کارشناسان نتیجه پیوستن ایران به پیمان پاریس است که براساس آن باید با آلایندهای هوا و زیست‌محیطی مقابله کرد که براساس آن نیز توسعه نیروگاه‌های برق محدودتر شده است.

اما در باب استفاده از برق هسته‌ای مروری بر آمار جهانی قابل توجه است. آمار تا سال ۲۰۱۴ نشان می‌دهد که ۴۳۴ راکتور با ظرفیت تولید ۳۸۰ هزار مگاوات برق در جهان به ثبت رسیده‌اند که ۷۰ راکتور دیگر با ظرفیت ۷۵ هزار مگاوات برق نیز در دست ساخت است و ۱۷۳ راکتور دیگر نیز در آستانه آغاز عملیات احداث قرار دارد. در این میان فرانسه ۷۵ درصد، لیتوانی ۷۳ درصد، بلژیک ۵۷ درصد، بلغارستان و اسلواکی ۴۷ درصد و سوئد ۶/۴۸ درصد و آمریکا حدود ۲۰ درصد از برق خود را از طریق برق هسته‌ای تأمین می‌کنند.

به صراحت می‌توان دریافت که دنیای امروز دنیای استفاده از انرژی هسته‌ای از جمله در حوزه تولید برق است به ویژه اینکه دانشمندان جهان تأکید دارند که منابع انرژی فسیلی از جمله نفت در مسیر پایان قرار دارد و باید به دنبال صرفه‌جویی و انرژی‌های جایگزین بود.

با توجه به این شرایط به صراحت می‌توان گفت که طرح موضوع بی‌استفاده بودن نیروگاه بوشهر در تأمین برق به عنوان سندی بر لزوم عدم داشتن دانش هسته‌ای یک تحلیل نادرست و آدرس دادن غلط به مردم است چراکه واژه صحیح این است که عدم استمرار رو‌به‌رو شد فعالیت‌های هسته‌ای و توقف‌هایی که براساس برجام صورت گرفته مانع از برخورداری کشور از دانش هسته‌ای در تأمین برق شده است.

اگر طی این سال‌ها به جای توقف فعالیت‌های هسته‌ای به روند گذشته ادامه داده می‌شد، با ساخت نیروگاه‌های جدید به راحتی می‌شد از قطعی‌های برق و چالش‌های اخیر جلوگیری کرد. در اصل هزینه کردن در بوشهر، بلکه عدم هزینه کردن و دلبستن به وعده‌های خارجی موجب شده تا نتوانیم از انرژی هسته‌ای برای حل چالش‌های برق کشور بهره ببریم.

حال این سوال مطرح می‌شود راهکار مقابله با چالش‌ها چیست و چه راهکاری را باید در پیش گرفت؟

دو راهکار مهم برای تحقق این مهم را می‌توان در پیش گرفت نخست آنکه به جای دلخوش کردن به مخالفان آمریکایی ترامپ باید واقعیت دشمنی آمریکا مورد یقین قرار داد و با کنار نهادن این دلخوشی سرابی، با تکیه بر داشته‌های درونی برای تحقق اقتصاد درون‌زا گام برداشت که در این راستا اگر تغییر در تفکر دولت و مسئولان لازم می‌نماید باید هر چه سریع‌تر صورت گیرد.

اما در باب موضوع برق باید این درس بزرگ را گرفت که نیاز کشور پیش از هر زمان دیگر به انرژی هسته‌ای ملموس شده لذا باید در جهت تحقق این مهم گام برداشت که رسیدن به ظرفیت ۱۹۰ هزارسو بخشی از این طراحی می‌تواند باشد. باید آدرس درست داد و آن آدرس این است که تجربه نشان داده است که دلبستن به غرب نمی‌تواند گره‌ای از مشکلات کشور باز کند و راهکار نهایی تنها تکیه بر داخل، از جمله حرکت در مسیر تقویت و توسعه توان هسته‌ای است که می‌تواند زمینه‌ساز عدم تکرار تجربه تلخ کمبود اخیر برق و البته حل چالش‌های اقتصادی کشور باشد. 

نویسنده: قاسم غفوری