کار ویژه دفاع مشروع

 از زمانی که ارتش یمن و انصارالله جنگ تحمیلی سعودی-اماراتی با پشتوانه فعال امریکایی- غربی را با راهبرد بازدارندگی از طریق دفاع مشروع و پاسخ در عمق خاک متجاوزان سعودی آغاز کرده‌اند، شرایط میدانی و سیاسی و چارچوب‌های محاسبات کلان غرب؛ سعودی‌ها و اماراتی‌ها تغییر کرده است. با اینکه نه امریکا و غرب و نه سعودی و دیگر متجاوزان حاضر به پذیرش بن‌بست نظامی و تجاوز و شکست در مداخله‌گری خود در یمن نیستند، ولی گسترش اقدامات دفاعی یمنی‌ها در داخل اراضی سعودی آن‌ها را با هزینه‌های غیرقابل تحمل مواجه کرده است.

 
حمله پهپادی به بزرگ‌ترین تأسیسات نفتی و گازی در بقیق و خریص در فاصله‌ای بیش از هزار کیلومتر و کاستن نیمی از صادرات نفتی سعودی، نه‌تن‌ها پادشاهی متزلزل خاندان سلمان، بلکه امریکا و همه پشتیبانان آن‌ها و محاسبات راهبردی آن‌ها را به چالش کشیده است.
 
امریکا در کنار این ضربه مهلک نظامی، نمی‌تواند به ناکارآمدی سیستم‌های دفاعی و تسلیحات چندصد میلیاردی که به عربستان فروخته، اعتراف کند، چرا که در بازی بزرگ جهانی با رقبای قدرتمند روسی و چینی، متزلزل نشان خواهد داد؛ لذا در اقدامی شتابزده و شاید تاجرمآبانه و با هدف تلافی و جبران سرافکندگی ساقط شدن پهپاد ۲۰۰ میلیون دلاری و پیشرفته خود توسط سیستم‌های دفاعی ایران و باختن بازی نفتکش‌ها در خلیج‌فارس و جبل‌الطارق، ایران را متهم به عملیات علیه سعودی کرد و ترامپ در یک توئیت متفاوت از متن‌های قبلی، برای ایران خط و نشان کشید، ولی اقدام خود را موکول به تأیید عربستان کرد.
 
در حقیقت ترامپ اینگونه محاسبه کرده بود که با هدف قرار گرفتن تأسیسات نفتی در بقیق و خریص، برای بار دوم، خط قرمز راهبردی آن‌ها مخدوش شده است. این روشن است که از یکصد سال قبل تاکنون، امریکا و انگلیس در کنار امنیت‌سازی برای رژیم صهیونیستی، تأمین امنیت انتقال انرژی ارزان از سعودی را اصلی‌ترین رکن منافع امریکا و غرب قلمداد کرده و لذا ورود به این عرصه را یک اقدام خطرناک برای خود ارزیابی کردند.
 
ترامپ نمی‌توانست خود را در مقابل انصارالله و ارتش یمن قرار دهد، چون نقاب از چهره خود در یمن برمی‌داشت و یمنی‌ها نیز پاسخ مستقیم به امریکا را در لیست اهداف خود قرار داده و چالشی راهبردی و جدید برای امریکا تولید می‌کرد، ولی ترامپ با متهم کردن ایران و تهدید به پاسخ، یک فضای متشنج را علیه ایران دامن زد. با اینکه هیچ سند و دلیلی برای این تهمت وجود نداشت، اصرار ترامپ، تمایل برای یک درگیری جدی را نشان داد، ولی به‌سرعت توسط پنتاگون و مقامات سیاسی کاخ سفید از این موضع عقب‌نشینی صورت گرفت.
 
دلیل این است که قدرت پاسخ و مشروعیت دفاع در مقابل هرگونه متجاوز و ضمانت نداشتن هر اقدام نظامی برای کسب اهداف تاکتیکی یا راهبردی و پرهزینه بودن پاسخ ایران، ترامپ را واداشت تا به‌جای ژست نظامی و تهدید به حمله، امیدوار باشد تا این ژست، مقامات ایران را برای دیدار با وی در سازمان ملل مجبور نموده و بدون هزینه‌های راهبردی، امتیاز راهبردی کسب کند.
 
تأکید ایران بر پاسخ گسترده به هر اقدام نظامی، حتی نقطه‌ای و محدود، که ماهیت دفاع مشروع دارد، محاسبات ترامپ و نظامیان امریکایی را برهم زده و می‌دانند که با هر واکنش ایران به تجاوز آنها، تمامی تأسیسات نفتی حاشیه جنوبی خلیج‌فارس در کنار پایگاه‌های امریکایی و ناوگان آنها، هدف مشروع برای ایران خواهد بود. این قدرت پاسخ دقیقاً همان چیزی است که غرب در برجام‌های جدید قصد دارد از ایران سلب و سپس راه تجاوز خود را هموار کند.
هادی محمدی