رسانه‌‌ملی مهربان با سلبریتی‌ها، شدید با انقلابی‌ها

محمود کریمی ، از مداحان ریشه‌دار و خوش‌ذوق کشورمان، حکایتی غیرمتعارف در برنامه‌ای که نیمه‌های شب، از رسانه ملی پخش می‌شد، روایت کرد. مدیران رسانه ملی، ابتدا واکنش خاصی به این مطلب نشان ندادند، اما متأسفانه پس از چند روز و با دست‌به‌دست شدن فیلم آن حکایت در شبکه‌های اجتماعی، مانند اغلب اوقات، تحت تأثیر فشارها و جو به وجود‌آمده، صورت‌مسئله را پاک کردند و قرار شد برنامه نیمه‌شب‌های کریمی در سحرهای ماه مبارک، از مضجع شریف حضرت ثامن‌الائمه، ادامه پیدا نکند.

یک. اگر آنچه محمود کریمی خوانده، به فتوای صاحب‌منصبان رسانه ملی بد بوده، چرا ناظر پخش در همان لحظه یا فردای آن روز در برابر آن نایستاد و اگر آن‌چنان‌که گفته می‌شود هم بد نبوده و با تذکر، قابل اصلاح بوده است، چرا پس از گذشت چند روز، از تداوم پخش برنامه‌های او ممانعت به‌عمل‌آمده است؟ چرا متولیان رسانه ملی، این پیام را به جامعه منتقل می‌کنند که از خود، نظر و ایده روشنی ندارند و این جو روانی و فشار تریبون‌داران است که حدومرز صداوسیما را مشخص می‌کند؟ دقیقا مانند همین مسئله، محدودیت استادیوم رفتن زنان؛ اگر چنین محدودیتی بدون اشکال است، پس چرا پیاده می‌شود و اگر با فرهنگ ما سازگار نیست، چرا گاهی تحت‌فشار فدراسیون جهانی به آن تن داده می‌شود؟ آیا چنین رفتارهایی این گزاره را در ذهن بدخواهان تقویت نمی‌کند که «ما از اصول خود کوتاه نمی‌آییم، مگر آن‌که به ما فشار آورند!» در چنین شرایطی، آیا فشارها روزبه‌روز بیشتر نخواهد شد؟

دو. می‌گویید محمود کریمی، حکایتی تعریف کرده که مطابق شأن هیئت و حرم و سحر ماه مبارک نیست، سلّمنا؛ اما چرا از او نمی‌خواهید که دیگر حکایت نگوید؟ چرا یک‌باره حذف می‌کنید؟ کریمی سال‌ها در مجالس مختلف از مناقب اهل‌بیت عصمت خوانده و ممکن است مانند هر سخنور و مادحی، لغزش‌هایی هم داشته باشد، اما آیا چاره کار، برخورد منفعلانه و حذف است؟ چرا چنین مسئله ساده‌ای را به دوقطبی تبدیل می‌کنید؟ اگر چند ماه دیگر به مناسبتی خواستید قطعه‌ای از آثار او را پخش کرده و یا او را به یک برنامه تلویزیونی دعوت کنید، آیا با تصمیم امروزتان متناقض نخواهد بود؟ مگر آن‌که تصمیم گرفته باشید او را کلا ممنوع‌التصویر کنید!

سه. یک بازیگر دست چندم در آنتن زنده شبکه یک در وقت پربازدید، حاکمیت کشور را به‌ دروغ و بی‌تدبیری در مواجهه با بحران کرونا متهم می‌کند، ابتدا منفعلانه او را از استودیوی برنامه بیرون می‌کنید و با این کار بر تمام اطلاعات غلط او در ذهن مخاطب مهر تأیید می‌زنید، چند روز بعد برای تلطیف فضا، او را به قاب تلویزیون بازمی‌گردانید و برخی از حرف‌ها را اصلاح می‌کنید، سلبریتی دیگری که زمانی می‌گفت من حتی اگر کلاهم سمت صداوسیما بیفتد، نمی‌روم بردارم، پس از چند سال، مجری صدها ساعت برنامه تلویزیونی می‌شود، همان کسی که دستیار برنامه‌اش، به‌صورت رسمی از هیچ توهینی به ارزش‌های این ملت ابا نداشت، مجری برنامه‌های انتخاباتی کاندیدای بنفش بود و سال بعد در سالگرد جشن پیروزی او، با میکروفون ریتم می‌زد تا عده‌ای بخوانند فلانی متشکریم!

این‌ها که نه مستقل‌اند و نه به این کشور و ملت و ارزش‌هایش عرقی دارند، طوری در برابرشان رفتار شده که روزبه‌روز هم طلبکارترند، اما محمود کریمی در نیمه‌شب، حکایت خاصی تعریف کرده و باید برنامه‌اش قطع شود؟ 

چهار. عجیب است بیشتر کسانی نگران وهن اهل‌بیت (ع) شده‌اند که کمتر نسبتی با مجالس آن قله‌های هدایت دارند. کار به‌جایی رسیده که حتی بخش فارسی‌زبان خبرگزاری ملکه انگلیس هم نگران وهن سیدالشهدا شده و در تخطئه محمود کریمی مطلبی نوشته است. به قول امام راحل، کم مانده که «آقای کارتر هم شرحی بر عروة‌الوثقی بنویسد.»

پنج. ممکن است رفتار برخی از مداحان اهل‌بیت پذیرفته نباشد و حتی هیئتی‌ها را برنجاند. اما اهل هیئت و منبر باید مراقب باشند که از این نمد، کلاهی برای آنانی دوخته نشود که به دنبال تخریب اصل هیئت‌اند.

شش. و اما نکته پایانی که البته مهم‌ترین است، ما به‌درستی باور داریم که هر که خادم مخلصی برای این تبار محترم است، روزبه‌روز آبرویش افزون می‌گردد و دست حق از او دفاع خواهد کرد  که «ان الله یدافع عن الذین امنوا.»

مسعود پیرهادی