جشنواره ای که در آن هیچ چیز سرجایش نبود!

«من فقط یه چیزی بگم. خدا کنه که نشست‌های خبری فقط یه ویترین نباشه. ما وقتی که در یه فیلم بازی می‌کنیم موقع برگزاری نشست خبریش، انتظار داریم که سئوالای جدی و نقدای محکم رو درباره ش بشنویم و به اونا جواب بدیم» این جمله ساره بیات شاید مهم‌ترین جمله ای بود که در کل نشست‌های  خبری این دوره تا بحال شنیده ایم. مساله ای که نشست‌های خبری امسال جشنواره فجر را به چالش جدی می‌کشد و ماهیت آن را مورد سئوال قرار می‌دهد.

نشست‌های خبری در جشنواره امسال در ابتکاری که از ابتدا شکست خورده بدنش مشخص بود با یک فاصله یک روزه از اکران فیلم‌ها برگزار می‌شود و در حالی که از حوالی غروب اکران فیلم‌ها آغاز می‌شد، نشست خبری آن‌ها فردا صبح برگزار می‌شد. ابتکاری که از همان ابتدا مورد نقد جدی اهالی رسانه قرار گرفت و با توجیه‌های محیرالعقول آقای دبیر جشنواره همراه شد. اما این گاف آن چنان بزرگ بود که تقریبا هر روز در نشست‌های خبری اعتراض عوامل فیلم را نسبت به این زمانبندی بشنویم و شکایت آن‌ها را در گزارش خبری نشست‌ها ببینیم. عوامل فیلم همان حرفی را می‌زدند که ده روز پیش از آن اهالی رسانه گفته بودند: طبیعی‌ترین نحوه برگزاری یک نشست خبری بلافاصله بعد از اکران آن فیلم است تا اهالی رسانه با حفظ حال و هوای فیلم به نشست بیایند تا هم عوامل فیلم به درک بهتری از نتیجه کار خود داشته باشند و هم نقد و انتقادات و تحلیل‌ها صورت جدی تری داشته باشند. اما نه تنها این اتفاق نیافتاد، ‌بلکه شاهد چیزی بودیم که دقیقا عکس این ماجرا بود. برگزاری نشست‌های خبری با حضور نصفه و نیمه عوامل فیلم همراه می‌شد و خبرنگارانی که تقریبا هیچگاه سئوالی نکردند و عوامل خواب آلود می‌آمدند و خواب آلود هم می‌رفتند. عجیب هم نبود. نشست‌های خبری را قرار است خبرنگارانی و عوامل فیلمی پوشش دهند که تا ساعت 3 بامداد شب قبل داشته اند فیلم تماشا می‌کردند و اکنون به فاصله چیزی حدود 7 ساعت می‌بایست دوباره در برج میلاد حاضر شوند و خبر نشست را پوشش دهند. یعنی فقط حدود 5 ساعت استراحت و یک روز بعد از اکران فیلم. پس اصلا عجیب نیست که هیچکس رمق سئوال کردن نداشته باشد و نشست‌های خبری به تریبون یک طرفه یک سری حرف کاملا کلیشه ای از عوامل فیلم بدل بشود ، به سردترین نحو ممکن برگزار و راکد‌ترین نحو ممکن هم پایان پذیرد.

این‌ها البته همه ماجرا نیست. نشست‌های خبری امسال با اجرای یکی از منتقدان انجمن منتقدان و حضور فرد دیگری از این انجمن بعنوان منتقد همراه بود. شاید این افراد بهترین کسان بودند برای آن که یخ جلسات را بشکنند و بتوانند نشاط را به جلسات برگردانند. اما با حضور این افراد نتیجه فاجعه بار تر شد! مدیریت جلسه به لحاظ توان اداره و نحوه اجرای ناامید کننده تر از آن بود که بتوان به آن‌ها امیدی داشت و منتقدین هم به آگاهانه‌ترین شکل ممکن از میان موافق‌ترین و رفیق‌ترین منتقدان با کارگردان فیلم همراه شد. طوری که اگر نظرات منتقدان درباره تک تک فیلمها را بخوانید خیال می‌کنید با یک آثار شاهکار طرف هستیم. ولی حقیقت خیلی با این انتقادهای تملق آمیز فاصله دارد.

منتقد کاملا به حمایت از فیلم برمی خیزد. مجری به ناشیانه‌ترین شکل ممکن سئوال می‌کند و خبرنگاران هم که ساعت 3 و 4 صبح خوابیده اند و 8 و 9 صبح دوباره به کاخ آمده اند، در چنین فضای خموده و کسلی به پوشش خبر بسنده می‌کنند و هیچگاه برای سئوال پرسیدن از عوامل داوطلب نمی‌شوند. و وضعیت آن چنان بغرنج می‌شود که در نشست‌های خبری صبح امروز مجری حدود 7-8 بار از اهالی رسانه درخواست کرد که برای سئوال پرسیدن پشت میکروفون بیایند و هیچ کس برای این کار نیامد!

تازه ادامه نشست بامزه تر شد! مجری به اهالی رسانه گفت: این فرصت‌ها گیرتان نمی‌آیدها! بیایید و از عوامل سئوال کنید! و وقتی کسی سئوال نکرد، رو کرد به آهنگساز فیلم و از او پرسید: خب آقای فلانی چی شد که با این پروژه همراه شدید؟ و آقای آهنگساز هم بهترین جواب را داد: « خب آهنگسازی پروسه عجیبی نیست و من اگه 50 بار دیگه هم اینجا بشینم یه سری جمله تکراری میگم. مثل اینکه با کارگردان نشستیم و با هم گفتگو کردیم و بعدش هم موسیقی ساخته شد وتمام!»

در صورتی که اولیه‌ترین شرایط لازم برای برگزاری نشست‌های خبری لحاظ نشده  و این نشست‌ها از اساس و بنیان به غیرحرفه ای‌ترین نحو انجام می‌پذیرد، ‌انتظار زیادی است که توقع داشته باشیم کیفیت نشست مانند سایر جشنواره‌های سینمایی دنیا یا حتی ایران باشد یا مثلا بخواهیم از اشتباه بودن حضور منتقد در این نشست‌ها صحبت کنیم یا روی نحوه تحلیل و بررسی‌های  نشست‌ها صحبتی کنیم. با این وضعیت پی ریزی، ‌اساسا خانه ای بنا نمی‌شود که بخواهیم درباره در و دیوار آن به گفتگو بنشینیم!

و با این شیوه پر واضح است که نشست‌های خبری فقط و فقط یک ویترین است برای شوی تیپ و لباس عوامل فیلم و جذاب‌ترین سوژه برای عکاسان که از لحظه درست کردن روسری فلان خانم بازیگر عکس بگیرند و از بازی با عینک فلان بازیگر مرد!

این گونه برگزاری نشست‌های خبری یک قطعه بود از پازل جشنواره امسال. پازلی که قطعه‌های مهم تری هم داشت: برنامه ریزی فاجعه بار نمایش فیلم‌ها، انتخاب‌های عجیب و غریب فیلمها برای حضور در بخش مسابقه و حذف شگفت اور برخی فیلمها از این بخش، ‌صف‌های طولانی ناهار و شام و ژتون، وضعیت نظم داخل کاخ جشنواره، نشست‌های خبری متعددی که تعطیل شدند، عوامل فیلمهایی که اصلا نیامدند،‌ فرش قرمزی که به تعبیر یکی مانی حقیقی بیشتر شبیه به سیرک برگزار شد،‌ تجربه شکست خرده اکران هنر و تجربه  در بهترین ساعت های روز،‌صندلی های خالی نیمه اول روز، انتخاب‌های انتقادبرانگیز به نامزدهای سیمرغ و آخرین خبر بامزه امروز: برگزاری نشست خبری یک فیلم رأس ساعت 24 بامداد!

مسئولان جشنواره با این نحوه برگزاری فرصت فکر کردن و اندیشیدن را تا حد زیادی از اهالی رسانه سلب کردند. این را می‌شود در کمرنگ شدن یادداشتهای تحلیلی و نقد و بررسی فیلمها و کاهش محسوس گفتگوها و مصاحبه‌های سینمایی در رسانه‌ها دریافت؛‌ آن هم در سالی که جشنواره شلوغ تر بود و بالقوه پویا تر از این چند سال اخیر که البته هیچوقت بالفعل نشد.

پازل جشنواره امسال به هنرمندانه‌ترین نحو ممکن علیه سینمای کشور تنظیم شده است  همه چیزش به همه چیزش می‌آید. و این همه اظهار نظر هنرمندان و کارگردانان و اصحاب رسانه هم گواهش.