صحبت های آقای کارگردان درباره سریال «آرام می گیریم»
روح ا… سهرابی بعد از ساخت فیلم «خاکستر و برف» در حالی پشت دوربین سریال «آرام  می گیریم» ایستاد که این سریال به لحاظ تولید، تعدد شخصیت ها و البته کارگردانی کاری آسان به نظر نمی رسید. با او از شکل گیری طرح و قصه آغاز کردیم، به رنگ آمیزی شخصیت ها، کارگردانی و… رسیدیم و در نهایت از مرحوم حسن جوهرچی که در میانه راه این پروژه را گذاشت و  به دیدار محبوب رفت.

| قصه سریال «آرام می گیریم» از کجا شکل گرفت و چه فاکتورهایی شما را ترغیب کرد برای نگارش فیلمنامه و سریال سازی از روی این قصه؟

– ایده اولیه سریال «آرام می‌گیریم» توسط دوست عزیز و بزرگوار آقای سید مرتضی مصطفوی شکل گرفت. در طی یک سال طرح اصلی را به صورت سیناپس نوشتیم و بارها و بارها اصلاح کردیم. بعنوان طراحان اولیه یک خوراک فرهنگی، سعی کردیم هم به نیاز مخاطب توجه کنیم و هم اینکه بعد آموزشی و پرورشی کار با توجه به گستره زیاد مخاطبان رسانه ملی مد نظر قرار بگیرد. ما از داستان هایی حکایت کردیم که ممکن است داستان زندگی بسیاری از خانواده های ایرانی باشد. طرح اکثر داستان ها از خلاقیت ذهن شکل گرفت و کم کم با توجه به ارتباط موضوعات و مشکلات در هم تنیده شد و بهم پیوند خورد.

| سریال «آرام می گیریم» ریشه ای در واقعیت هم دارد یا اصولاً زائیده فکر نگارنده است؟

– قطعا هر داستانی وقتی به این شکل واقع گرایانه پرداخت و اجرا می‌شود هرچقدر بکر و غریب، می تواند قصه زندگی یکی در جایی از دنیا باشد. شاید پاسخ به این سوال به این شکل که ریشه اصلی داستان ها واقعی است درست باشد ولی نه واقعیتی که قابل معرفی، و یا لزوما ریشه داستان نقل زندگی شخص بخصوصی باشد. داستان های موجود در فیلمنامه زاییده ذهن و تخیل نویسندگان کار هست با نظر به اینکه نویسنده همواره از جامعه پیرامون خودش الهام می‌گیرد و سعی می کند از نظر زمان همگام با جامعه امروز حرکت کرده و نوع نگاهش در  این دوره و زمانه به معضلات و شیوه زندگی نزدیک به مردم باشد. چه هنگام روایت داستان هایی با بار مثبت و چه داستان های با بار منفی که البته در مورد آخر قطعا قصد ارایه مسئله و حل مسئله را در سر پروراندیم، به نیت تحلیل مسایل و معضلات فرهنگی، اجتماعی به سمت داستان ها رفتیم.

| سریال پرشخصیت «آرام می گیریم» عیناً برداشتی از داستان است یا اینکه در نگارش فیلمنامه به این تعداد شخصیت رسیدید؟

– فیلمنامه سریال «آرام می‌گیریم» وفادار به متن اولیه بوده، البته بعضا چند شخصیت به دلایلی به داستان اصلی اضافه شدند. قطعا به جزییات پرداخته شده و شخصیت های داستانی بارها مورد تحلیل، بررسی و بازنویسی قرار گرفته اند ولی می توان گفت خروجی نهایی کار با متن اصلی تفاوت زیادی ندارد.

| این هراس را نداشتید که تعدد کاراکترها تمرکز مخاطب را از قصه به هم بزند؟

– شخصا قائل به این مسئله نیستم که تعدد کاراکتر در یک سریال یا داستان موجب عدم تمرکز چه در روایت چه در فهم مخاطب بشود. سست بودن عناصر موثر در فیلمنامه از جمله کاراکتر، شاید بتواند به یک سریال ضربه بزند اما وقتی متن فیلمنامه محکم باشد و به تبع آن کاراکترها به جا و موثر وارد قصه شوند و در موقع مناسب هم از قصه خروج کنند به نظر می رسد که تعدد کاراکتر بتواند به کمک نویسنده بیاید تا با بیان داستان های مختلف و پیشبرد داستان توسط افراد مختلف طبقات مختلفی از مخاطبان را با سلیقه های متفاوت درگیر داستان اصلی فیلمنامه کند و در نهایت این اتفاق به نفع اثر و در راستای جلب مخاطب بیشتر موثر بیفتد. قطعا مخاطب از این تنوع خسته نمی‌شود. با چینش مناسب بازیگران توانمند که بتوانند از عهده ایفای اوج و فرود نقش ها بر بیایند می توان اثری شاخص تولید کرد. اثری که بتواند همذات پندارای مخاطب را به همراه داشته باشد.

| سریال شما به شدت پر بازیگر است و این مسئله می تواند در روند روایت قصه ریتم را بیندازد در اینباره چه تمهیدی داشتید؟

– چندان با پیش فرض شما موافق نیستم. در اینجا نسبیت حاکم است. این موضوع افتادن ریتم یا خروج از ریتم مناسب، بستگی به نوع ارائه اثر دارد. کما اینکه در یک اثر تک پرسوناژی هم در صورت عدم رعایت موارد صحیح ممکن است ریتم درست از آب درنیاید. ریتم به عنوان نظم موسیقایی زندگی وقتی شما روایتگر لحظات زندگی هستید به واقعیت نزدیک و متناسب با شرایط به عنوان یک مولفه ضروری قطعا مورد رصد کارگردان قرار می‌گیرد اما این مولفه به غیر از کاراکترهای یک اثر، متأثر از فضاسازی، هیجان حاکم بر برخی صحنه ها و حتی گاهی به ضرب و زور برخی از شخصیت های داستانی قابل تغییر و افت و خیز است. فرصت حضور بازیگران زیاد در این کار می توانست به عنوان تهدیدی برای بسیاری از امور از جمله ریتم داستان باشد اما اصالت داستان ما بر این پایه استوار بود که این تعداد شخصیت از شاخصه‌های اثر قرار گیرد و مخاطبینی را که این روزها به دلیل تعدد کانال های تلویزیونی و حجم زیاد آثار تصویری از سلیقه های مختلف و تنوع طلبی شدیدی برخوردارند را جلب کنیم.

| سریال «آرام می گیریم» از چند داستان جدا از قصه محوری برخوردار است درباره چگونگی اتصال این قصه ها به یکدیگر تا پایان سریال صحبت کنید؟

– بحث اصلی و پایه اولیه در سریال «آرام می‌گیریم» توجه به خانواده و علاقه به حفظ و ایجاد استحکام در آن است. در زندگی عادی مشکلات بسیاری سر راه انسان قرار می‌گیرد. مشکلاتی که می تواند گاه به راحتی و گاه سرسختانه نظام یک خانواده را از هم بپاشد. داستان «آرام می‌گیریم» داستان خانواده هاست. گاه به واسطه نسبت های خونی و گاه به شیوه‌ای دیگر این خانواده‌ ها در پیوند و تعامل با هم قرار دارند. به همین دلیل چندان قائل به جدایی برخی از داستان ها از قصه محوری نیستم. اینکه خانواده ها در کنار یکدیگر سختی‌ها و مشقاتی را می گذرانند و گاه با سربلندی و گاه با کسب تجربه به خط پایان می رسند بیشتر از نگاه پازل گونه به مدل و نوع روابط خانوادگی و ارتباط خانواده ها با همدیگر برایم حایز اهمیت بوده است.

| سریال شما پر از بازیگران چهره است که هر کدام می توانند قصه ای را پیش ببرند در خصوص نحوه انتخاب تیم بازیگری تان صحبت کنید؟ چه تعریفی برای نقش ها داشتید که به این کستینگ رسیدید؟ (در مورد چند بازیگر توضیح دو- سه خطی بدهید)

– قطعا بازیگران نام آشنا با توجه به توانایی های اثبات شده ای که از قبل داشته اند انتخاب و بعد به لحاظ فیزیک و نوع نقش به تیم «آرام می‌گیریم» ملحق شده اند و باتوجه به نیاز هر نقش با ایشان وارد مذاکره شدیم و خوشبختانه بیش از ۹۵ درصد از انتخاب هایمان همان انتخاب اولیه است و الان که تقریبا روزهای پایانی تصویربرداری را می‌گذرانیم و خروجی مطلوبی از بازی اکثر دوستان هنرمندم به دست آمده به نظر می رسد در آن مقطع زمانی بهترین انتخاب ممکن را انجام داده ایم. در کنار بازیگران شناخته شده قصد و ترجیحم استفاده از بازیگرانی بود که کمتر تجربه یا فرصت دیده شدن در این عرصه را به دست آورده بودند که نتیجه به نسبت قابل قبولی از انتخاب های فعلی در سریال می‌بینیم. البته افرادی هم بودند که بعد از تست بازی و تصویر در برخی نقش ها جای گرفتند ولی بعد از یک یا دو جلسه فیلمبرداری با وجود هزینه هایی که به پروژه تحمیل کردند، از استاندارد و خروجی مناسبی برخوردار نبودند و به دلیل این که مایل نبودم ایجاد این فرصت ها باعث خارج شدن کیفیت بازی ها شود به ناچار افراد جدیدی را جایگزین کردم. البته این اتفاق یعنی استفاده از افرادی که فرصت حضور در عرصه حرفه‌ای سینما و تلویزیون را پیدا نکرده بودند در انتخاب عوامل پشت صحنه هم افتاد. در کنار نام‌ های پرآوازه افراد پشت صحنه، اسامی افرادی دیده می‌شود که فرصت حضور در یک کار حرفه‌ای را بدست آوردند و امیدوارم این سریال فرصت مناسبی برای معرفی این عزیزان به دنیای حرفه‌ای باشد.

| و حسن جوهرچی به یکباره از گروه شما جدا شد در حالی که در شرایطی خاص گویا جلوی دوربین می رفت و… درباره همکاری تان با مرحوم جوهرچی هم صحبت کنید؟

– مرحوم حسن جوهرچی یکی از بازیگران توانمند و بی حاشیه بودند. ایشان به غیر از خروجی خوب با خلاقیت در لحظه اجرای نقش، نکاتی اضافه می‌کردند که از نظر من راضی کننده و آورده بازیگر مقابل دوربین محسوب و فوق‌‌العاده ارزشمند بود. مرحوم جوهرچی، نقش «بهزاد»، پدر آوا و رعنا را به عنوان یکی از پرفراز و فرودترین نقش های سریال به تصویر کشید. لحظه‌های حسی، عاطفی و معنوی زیاد همراه با گریه، التماس، فریاد، اعتراض و خشم، انعطافی در بازیگر طلب می‌کرد که به نظرم ایشان به خوبی از پس ایفای آن برآمدند. ایشان وضعیت جسمی مناسبی نداشتند و درگیر درمان بودند ولیکن با سعه صدر مقابل دوربین حاضر می‌شدند و باغیرت و پشتکار هرچه از درد و رنج بیماری بود پشت صحنه جا می گذاشتند و مقابل دوربین فقط به ایفای نقش فکر می‌کردند. بارها از روی تخت بیمارستان به گروه ملحق ‌شدند و این حد از وجدان حرفه‌ای در یک بازیگر با آن شرایط جسمی مثال‌زدنی بود. افسوس که بازیگر شریف و مهربانی را از دست دادیم. متاسفانه سکانس هایی باقی مانده از ایشان که فرصت ضبط پیدا نکرد. با نهایت تاثر و تاسف مجبور به تغییر خط داستان آوا و رعنا با حذف نقش ایشان هستیم.

| استفاده از مجید صالحی برای یک نقش جدی برایتان راضی کننده بود؟ او را چگونه دیدید؟

– به شخصه معتقدم مجید صالحی یکی از استعدادهای حال حاضر سینما و تلویزیون است و ابعاد و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد. با ایده در صحنه حاضر می‌شود و از خودش به نقش نکات زیادی اضافه می کند. نقش مسعود در سریال «آرام می‌گیریم» قرار بود در کنار تندی‌ها، خطاها و اشتباهات غیر قابل جبران به دلیل تلخی فضا مخاطب را پس نزند و شیرینی و جذابیت همیشگی مجید صالحی می توانست به کمک تلخی فضا و نقش بیاید و با تلطیف موضوعات و معضلات مطروحه در خانواده مسعود مخاطب ارتباط بهتر و مطلوب تری با این فضا پیدا کند. البته همواره استفاده غیر معمول از بازیگرانی که بیشتر در یک نقش خاص یا یک حال و هوای خاص مثل فیلم های کمدی درخشیده اند به عنوان یک ساختار شکنی در انتخاب بازیگر مدنظر من بوده است. مخاطب مجید صالحی را دوست دارد و به واسطه علاقه و انگیزه ای که نسبت به دیدن او دارد دنیای تلخ و پرخطر مسعود را راحت‌تر تحمل می کند. از نظر من انتخاب ایشان مناسب و راضی‌کننده بود ولی برای پاسخ به چنین پرسش هایی بهتر است از مخاطبین نظرسنجی به عمل آید.

| سریال شما لحظاتی خاص دارد که گاهی در لحظه معمول و کم تلاطم تر قصه کات می خورد با این نگاه توجهی به تعلیق در درام داشتید یا اینکه مصمم به روایت قطره چکانی هستید؟

– در دنیای فعلی با این حجم از آثار سینمایی و سریال های رنگ به رنگی که ارایه می شود نباید سلیقه و سطح فهم مخاطب را دست کم گرفت، ‌نیازی به جویدن لقمه نیست و به شخصه با ریتم کند و تفهیم طولانی وقایع داستانی موافق نیستم. باید سطح توقع مخاطب را بالا ببینیم. مخاطبی که تعداد زیادی از سریال ‌ها و فیلم‌ های روز دنیا را دنبال می کند دیگر باهوشتر از این است که با دقت و وسواس دهه‌ های گذشته و با شرح و بسط شخصیت ها و اتفاقات داستانی حوصله ‌اش را به چهار میخ بکشیم. سرعت بالای اطلاعات و ارتباطات باعث شده تا تعلل در ارایه مطالب به هر مخاطبی با هر وسیله‌ای ریسک از دست رفتن مخاطب را ایجاد کند و رسالت ما به عنوان تهیه کنندگان آثار سینمایی یا تلویزیونی جلب رضایت مخاطبان است.

| از کارگردانی و نحوه دکوپاژ سریال تان هم بگویید؟ با توجه حجم شخصیت ها و رنگ آمیزی کاراکترها این دکوپاژ چگونه انجام شد؟ مشخصاً تصمیم دارید در این مجموعه لحظه های زندگی را نمایش دهید و البته کاراکترها را نیز با رنگ و لعاب خودشان منعکس کنید به نظرتان این تعدد کاراکتر در نوع کارگردانی سریال موثر بوده است؟

– حفظ تم اصلی کار به عنوان کارگردان از اولویت های من بوده و هست. سعی داشتم محیطی به تصویر کشیده شود که برای مخاطب ایرانی ملموس و قابل باور باشد و صحنه ‌ها از رنگ و لعاب خوبی برخوردار باشند. برای انجام دکوپاژ، تعدد لوکیشن علاوه بر فرصتی که به کارگردان برای چیدمان بهتر فضا و جای گذاری دوربین می دهد، به نوعی دیگر هربار نیاز به ترکیب بندی جدیدی پیدا می‌کند و قطعا می دانید که به دلیل فشردگی کار و فرصت کم ممکن بود هنگامی که به مرحله تصویربرداری رسیدیم برخی از جزئیاتی را که قبلا تعیین کرده بودم با توجه به شرایط تغییر دهم ولی معمولا سعی داشتم بر اساس فیلمنامه دکوپاژ شده ای که در ذهن داشتم پیش بروم. معتقدم در بسیاری مواقع هنگام تصویربرداری کارگردان می فهمد فیلمنامه ای که در دست دارد باید چگونه ساخته شود. البته معمولا روش اول مرسوم تر و کارآمد تر است. در حال حاضر از نظر بنده با دکوپاژ فعلی و سکانس هایی که پخش شده، ضرباهنگ سریال و حال و هوای آن را به تماشاگر منتقل شده است. برای مثال تقطیع بیشتری انجام شده و طول نماهای کوتاه تر و از زوایای بیشتری فیلمبرداری ضرباهنگ کار نیز تندتر شده است. این روش به دلیل علاقه شخصی خودم به همان مواردی که در تشریح موضوع سلیقه مخاطب داشتم مقبول تر افتاد. یک وظیفه بسیار مهم بر دوش کارگردان است و آن اینکه به گونه ای عمل کند که چشم و ذهن تماشاگر خسته نشود. به طور خلاصه نماها باید به گونه ای باشند که نه آنقدر کشدار و بی تحرک باشند که خسته کننده به نظر برسند و نه آنقدر کوتاه و سریع که تماشاگر نه تنها اطلاعاتی به دست نیاورد بلکه دچار سرگیجه هم بشود. افراط و تفریط به فیلم صدمات بسیاری وارد می کند که البته امیدوارم در انجام این امور موفق عمل کرده باشم.

| سریال «آرام می گیریم» چند گروه سنی را مخاطب خود قرار داده و البته نگاهی به روابط خانوادگی دارد. چقدر نگاه روانشناسانه و جامعه شناسانه در پرداختن به خانواده مد نظرتان بوده در این باره توضیح دهید؟

– قطعا در متن اصلی سریال «آرام می‌گیریم» نگاهی روانکاوانه با محوریت خانواده وجود دارد. خانواده‌ هایی که از بچه‌ یک ساله تا مرد و زن پا به سن گذاشته در آن راوی داستان هایی هستند که هر یک به موشکافی ارتباطات انسانی می پردازد. سعی داشتیم از هر کدام از اتفاقات و وقایع نتیجه ‌گیری داشته باشیم. مخاطب ابتدا معضل و مشکلات را ببیند، با آنها درگیر شود و بعد گره گشایی و شیوه مواجهه با آن را با مدل ها و الگوهای مختلف البته در چارچوب عرف و شرع جامعه ایرانی، اسلامی نمایش دهیم.

| سریالی با این همه شخصیت، فینال سختی دارد اگر قرار باشد همه شخصیت ها به یک قصه واحد دست پیدا کنند یا حداقل قصه هر کدام جمع شود در فینال بندی سریال آنچه مدنظرتان هست رخ داده است؟

– قطعا این سوال هم سوالی است که با اتمام کار و اندازه ‌گیری مقدار مقبولیت بسته شدن هر کدام از داستان ها در دل مخاطبان می توان به آن پاسخ داد. سعی بر این بود مخاطب با داستان هایی با پایان متفاوت مواجه شود و از پیچ و خم و فراز ونشیب آنها لذت ببرد. قطعا به پایان رساندن داستانی با این تعدد کاراکتر کار چندان آسانی نیست اما امیدوارم در آینده نظر مخاطبان را به خود جلب کند.

| سریال قصه ای به روز با رفت و آمدی به گذشته دارد چگونه این دو زمان را به لحاظ قصه و شخصیت ها در هم ادغام کردید؟

– از ویژگی های این سریال بازگشت به گذشته است. همان نگاه روانشناسانه به موضوع باعث می شود تا ما گذری به گذشته این افراد داشته باشیم. هر چه در حال درو می کنیم مسببی در گذشته دارد و یافتن و آموختن از گذشته ، قطعا آینده بهتری را رقم خواهد زد. داستان سریال «آرام می‌گیریم» رو به امید و رسیدن روزهای خوب است، در عین حال که زندگی جریان دارد، مشکلات و مصایبی نیز به همراه می آورد. قصد بر این بود که با پیوند به گذشته انسان ها تحلیلی از حال و روز فعلی آنها به دست آوریم والبته جذابیت های دراماتیک این کار را هم نباید دست کم گرفت، مانند بازسازی دوران نوجوانی شخصیت های یونس و عباس که به لحاظ بصری و دراماتیک جذابیت های خاصی به کار بخشیده است.

| چه بازخوردی از سریال داشتید؟

– خوشبختانه بازخوردهای بسیار بسیار خوبی از محیط های مجازی گرفتیم. در صفحات شخصی بسیاری از بازیگرهای سریال مخاطبان با ابراز لطف و محبت اعلام کرده اند که اثر را به عنوان کالای فرهنگی مطلوب پذیرفته اند. در نظر سنجی رسمی شبکه دو از وضعیت خوبی برخورداریم و با توجه به اینکه همچنان در حال تصویربرداری هستیم از اطراف توجه و حمایت مناسبی را دریافت می کنیم ولی برتر از تمام این حرف ها و نظرها، نامه ‌ای از سوی جمعی از خانواده‌ های محترم و داغدار شهدای مدافع حرم دریافت کردیم که این تقدیرنامه به نوبه خود باعث شد تا خستگی دو سال تلاش مداوم بنده و سایر عوامل سریال از تنمان بیرون رود.

| و حرف آخر اگر کلامی مانده…

– ضرورت تولید آثاری از این دست حمله به ورود تفکرات ماهواره‌ای است. ما نباید برای دفاع آماده باشیم بلکه باید به جنگ فرهنگی عجیب، غریب و بی ریشه برویم که اساس تفکرات دینی و ایرانی ما را در تیررس قرار داده است. باید نگران از دست رفتن جریان فرهنگی بود و برای سیراب کردن جریان های فرهنگی به روز داخلی از هیچ کوششی فروگذار نکرد. امیدوارم در آینده اراده همراهان و مشتاقان ورود به عرصه فرهنگی کشور بر این مهم استوار گردد.

درپایان على رغم گلایه شدیدى که از برخى مدیران و تصمیم گیران این عرصه دارم که البته به موقع به آن خواهم پرداخت، لازم است از همه افرادی هم که در به سرانجام رسیدن این سریال یارى رسانمان بودند تشکر کنم. بویژه از سردار جبارى مدیر عامل بنیاد فرهنگی روایت، آقاى نیرومند مدیر عامل انجمن سینماى دفاع مقدس و آقاى مسعود صباح مدیرگروه سریال شبکه دو سیما که به بنده که تجربه سریال سازى نداشتم اعتماد کردند و با حمایت این عزیزان «آرام مى گیریم» خلق شد. قدردانى بعدى ام از تک تک عوامل عزیز سریال است که حقیقتا سنگ تمام گذاشتند و سختى هاى کار را تحمل کردند، بازیگران عزیزى که همواره  همراهى کردند و عالى درخشیدند. به ویژه محمدرضا فاضلى عزیز که بار اصلى این سریال سنگین را به دوش کشید و درآخر سپاس فراوان از تهیه کننده محترم آقاى فرهاد گلى که انصافا از همه آنچه داشتند و نداشتند گذشتند تا این کار با عالى ترین کیفیت ممکن روی آنتن برود.