چرا باید مجری «نود» تحت فشار قرار گیرد و قهر کند؟

علی خودسیانی نویسنده سریال «هیات مدیره» با اشاره به اداره‌ سازمان صداوسیما که چندین هزار کارمند دارد، یادآور شد: بیشترین آدم‌ها استخدام سازمان صداوسیما هستند اما اغلب برنامه‌های تلویزیون توسط افراد خارج از سازمان صداوسیما ساخته می‌شود. وقتی بی‌بی‌سی را با صداوسیمای به این عریض و طویلی مقایسه می‌کنیم می‌بینیم که آنها با ۵۰۰ کارمند رسمی برنامه‌هایشان را تولید و پخش می‌کنند.

این نویسنده با بیان اینکه در جایی مثل صداوسیما بالا بردن فکر و اندیشه و بینش مخاطبان باید تحت تاثیر قرار بگیرد، گفت: مدیران تلویزیون زمانی که فعالیتی ندارند، بعد از مدتی منفعل می‌شوند. از طرفی مخاطبان نیز باید تغذیه شوند و وقتی می‌بینند که در تلویزیون خودمان خبری نیست به شبکه‌های خارجی و ماهواره‌ای روی می‌آورند.

نویسنده سریال «مرز خوشبختی» در عین حال نبود جسارت مدیران صداوسیما را مدیران بالایی عنوان می‌کند و گفت: این مدیران دسته بالا هستند که جرأت و جسارت را از مدیران میانی گرفتند و مدیران میانی ما منفعل و ترسو شده‌اند.

خودسیانی با اعتقاد بر اینکه برنامه‌های برند تلویزیون انگشت شمار هم نیستند، گفت: همین برنامه ۹۰ واقعا برند است. شش میلیون مخاطب به این برنامه پیامک می‌دهند، منتهی چرا مجری باید تحت فشار قرار بگیرد و قهر کند و بارها و بارها از مخاطبان به خاطر مسائلی که بارها و بارها با منع مسؤولان تلویزیون روبه‌رو بوده است، عذرخواهی کند؟ چرا مسؤولان می‌ترسند آنتن و میکروفنی را جلوی همه بگذارند. این کار بهتر از این است که گفت‌وگوی هنرمندان از رسانه‌های خارجی و یا شبکه‌های معاند سر دربیاورد.

او با اشاره به شرایط سخت کار در صداوسیما و پروسه‌هایی که برای ورود و خروج این سازمان وجود دارد، یادآور شد: سال ۷۲ برای رادیو نمایشنامه‌ای می‌نوشتم که هفته‌ای یک بار لازم بود به صداوسیما بروم. تا زمانی که آفیش داشتم می‌رفتم و می‌آمدم اما یک روز به من گفتند که باید گزینش شوم چون در منزل ماهواره دارم و باید کارت بگیرم. من هم گفتم مگر من به عنوان نویسنده می‌خواهم در صداوسیما استخدام شوم که کارت بگیرم؟ یک روز دیگر شاپور قریب، هنرمند پیشکسوت به برنامه‌ای در صداوسیما دعوت بود. او توان راه رفتن تا استودیو را نداشت، از حراست صداوسیما درخواست کردم که او را با ماشین به استودیو ببرم اما این اجازه را ندادند و گفتند باید پیاده شود. معلوم است که آدم‌های صاحب انگیزه و صاحب عقیده با این رفتارها هیچگاه به تلویزیون نمی‌آیند یا اگر اگر عشق و علاقه فردوسی‌پور نبود، برنامه‌اش یک سال هم دوام نمی‌آورد.

خودسیانی در ادامه این گفت‌وگو درباره‌ی برنامه‌های برند تلویزیون یادآور شد: هر کارخانه‌ای ۱۰ محصول دارد و از میان آن یک محصول خاص است بقیه برای کامل شدن آن محصول تولید می‌شوند. من فکر می‌کنم کل کارخانه صداوسیما از چرخش افتاده است و آنهایی هم که کار می‌کنند در سازمان صداوسیما کار تولید نمی‌کنند و برنامه‌هایی هم که انگشت‌شمار ادامه دارد با خون دل نگه داشته می‌شوند و نباید اسم صداوسیما را روی آن گذاشت.

او گفت: در میان این همه شبکه‌های مختلف صداوسیما یک برنامه تولیدی جذاب ندیده‌ایم که با برنامه‌های دنیا قابل رقابت باشد، حتی با تلویزیون کشوری مانند ترکیه. چرا برد خبری الجزیره به این میزان باید جلوتر از ایران باشد. ما زمانی صنعت سوم سینمای جهان را داشتیم چرا حالا در تلویزیون صنعت N‌ام جهان هستیم. چرا هنوز برخی می‌گویند «دایی جان ناپلئون» بهترین سریال است. چرا هنرمندان با استعدادی مثل یدالله صمدی را پس از سال‌ها فعالیت بیرون می‌گذراند و زمانی که فوت می‌کند می‌گویند هنرمندمان را از دست دادیم؟! قدرتمندترین رسانه‌ی هر کشوری رسانه ملی آن است در حالی که در کشور ما اینگونه نیست.

علی خودسیانی در پایان درباره وضعیت سریال‌های تلویزیونی نیز اظهار کرد: برای ساخت سریال باید جسارتِ تغییر و تحول داشت. متاسفانه ما اگر طرحی نو می‌دهیم هیچ مدیری نمی‌پذیرد چراکه ساخت آن ریسک و جسارت می‌خواهد.