نیازمند گفتگوی دو جانبه ای بین چهره های شاخص اصولگرایی هستیم/ جریان نواصولگرا درمان اصلی ریشه مشکلات را دنبال می کند

گروه سیاسی- محمودرضا رضایی عضو جمعیت پیشرفت و عدالت در گفت و گو با افکارنیوز با اشاره به آغاز روند شکل گیری جریان نواصولگرایی گفت:  جریان نواصولگرایی از نامه آقای دکتر قالیباف به جوانان مورخ سی ویکم تیر ماه سال 96 آغاز شد.آقای دکتر قالیباف با توجه به دغدغه ی سیاسی و بینش ظریف خود به موضوع مهمی پرداختند که ضرورت بررسی و آسیب شناسی آن احساس شد مبنی براینکه علی رغم ناکارآمدی و کم کاری دولت یازدهم مردم در جریان انتخابات یک بار دیگر به دولت آقای روحانی رای دادند در حالی که پیش بینی می شد به دلیل عدم پاسخگویی به نیازهای مردم و عدم عملیاتی شدن شعارهای انتخاباتی آقای روحانی مردم در دوره جدید به ایشان رای ندهند اما برخلاف انتظارات و با کمال تعجب شاهد بودیم که مردم  یک بار دیگر به این دولت اعتماد کرده وبه ایشان رای دادند.

وی دراین باره افزود: آقای قالیباف با توجه به موضوع یاد شده این مساله را از نظر کارشناسی مورد تحلیل و بررسی مو شکافانه ای قرار دادند بنابراین به تبع آن به این نتیجه رسیدند که متاسفانه سطح اعتقاد مردم به جریان مقابل اصلاح طلبان یعنی نیروهای اصولگرا کاهش شدیدی یافته است. در حقیقت مسائل و مشکلات درون جریان اصولگرایی که نوعا بزرگان اصولگرا نیز بدان قائلند وآن را قبول دارند باعث رقم خوردن چنین ذهنیتی در مردم شده اما متاسفانه نمی خواهند به صورت روشن بدان تصریح کنند. آقای قالیباف به عنوان مدیری مردمی  با قبول این واقعیت آن را مورد اشاره قرار داده بنابراین به تشریح آفت های اصولگرایی پرداختند.

رضایی آفت های جریان اصولگرایی را اینگونه عنوان کرد: ایشان معتقدند جریان اصولگرا دچار گفتمان یک طرفه شده یعنی به جای اینکه دیالوگ داشته باشد مونولوگ گو شده است. این موضوع در نهایت منجر شده افرادی که حتی اقبالی به جریان اصولگرا دارند به سادگی دید مثبتشان را از دست داده و دید منفی جایگزین آن شود. متاسفانه شاخصین جریان اصولگرایی خود عامل و تصمیم گیرنده هستند این موضوع نیز دومین آفتی است که جریان اصولگرایی را تهدید می کند. متاسفانه این جریان گرفتار یک جریان پدر سالارانه شده به این معنا که عده ای به عنوان جریان پدرسالار اصولگرا برای این جبهه تصمیم گیری کرده و به میل خود کاندیدای مجلس شورای اسلامی یا ریاست جمهوری را انتخاب می کنند بی آنکه توجهی به  ذائقه مردم داشته باشند و فردی را وارد کارزار انتخاباتی کنند که مورد اقبال آحاد جامعه قرار دارد بنابراین این موضوع نیز آفت دیگردراین جریان است که باید مورد بررسی و تجدید نظر دوباره قرار بگیرد. آفت دیگری که جریان اصولگرایی را تهدید می کند عدم توجه به سیاست خود انتقادی است. متاسفانه  همواره جریان اصولگرا انتقاد را بر نمی تابد بنابراین این  موضوع باعث شده تا نتواند جریان خود را مطابق نیازهای جامعه بازسازی کرده و آسیب ها را از خود دور کند. آفت های یاد شده اهم موضوعاتی است که دکتر قالیباف به دنبال تغییر آن در ایجاد وحدت بیشتر و همراهی مردم با جریان اصولگرایی است که از آن به عنوان نواصولگرایی یاد کرده اند.

عضو جمعیت پیشرفت و عدالت در تشریح برخی شائبه ها به وجود اختلاف میان اصولگرایان با جریان نواصولگرایی خاطر نشان شد: هنگامی که جریان نواصولگرایی از سوی آقای دکتر قالیباف مطرح شد شاهد واکنش های مختلفی از سوی اصولگرایان و جناح اصلاح طلبان بودیم. نگرانی اصولگرایان که عمدتا در عدم توجه به مبانی انقلاب اسلامی بود, همچنین نگران اختلاف های بنیادین جریان نواصولگرایی با ارزشهای انقلاب اسلامی بودند که مبادا با آنها اختلافات اساسی داشته باشد در حالی که دکتر قالیباف به روشنی به این موضوع تصریح می کنند جریان نواصولگرایی به دنبال تغییر در مبانی جریان اصولگرایی نیست, ما معتقدیم مبانی جریان نواصولگرا همان  مبانی اصیل انقلاب اسلامی است و قرار نیست جریان نواصولگرا تغییری در مبانی اصیل جریان اصولگرایی ایجاد کند، پس در حقیقت جریان نواصولگرا آمده تا تغییری در روش وکنش ایجاد کند.

وی دراین باره افزود: مسلما قرار نیست هیچ تغییری در مبانی ایجاد شود بلکه عمده تغییرات در روش ها وکنش ها متمرکز می شود. بی شک جریان نواصولگرایی به دنبال برقراری یک ارتباط دو طرفه بین مردم و مسوولین است به این معنا که مفهوم مردمسالاری واقعی را درعمل به منصه ظهور برساند و سیاست خودانتقادی که از مهمترین شاخصه های نواصولگرایی به شمار می رود را جایگزین سیاست های نخ نمای گذشته قرار دهد. سیاست هایی است که در حوزه روش کنش وعمل است ربطی به مبانی ندارد چرا که مبانی همان مبانی جریان اصولگراست بنابراین دوستان اصولگر در این باب نباید نگران باشند و نیازی به نگرانی نیست. بی شک برای برطرف کردن نگرانی ایجاد شده نیازمند گفتگوی دو جانبه ای بین چهره های شاخص این دو جریان در اصولگرایی هستیم تا نگرانی ها به صورت کامل برطرف شود.

اهمیت به جوانان بارزترین شاخصه نواصولگرایی

وی اهمیت دادن به جوانان را بارزترین شاخصه جریان نواصولگرایی عنوان کرده دراین باره افزود: فلسفه تولد جریان نواصولگرایی پر کردن واز بین بردن شکافی است که متاسفانه بین مردم و مسوولین ایجاد شده چرا که در حاکمیت اسلامی به هیچ وجه نمی توان شکاف بین مردم و مدیران را قبول کرد. حال این سوال مطرح می شود این موضوع چگونه محقق می شود؟  دکتر قالیباف معتقد است با سیاست گفتگو می توان شکاف های ایجاد شده را پرکرد. ایشان در اولین قدم با نوشتن نامه ای به جوانان از آنها استمداد طلبیدند که کار کشور را به دست بگیرند و وارد عرصه عمل شوند چرا که معتقدند هر گاه کار به دست مردم وجوانان داده شده انقلاب اسلامی هیچ گاه ضررنکرده همانند دوران جنگ که اداره هشت سال دفاع مقدس و کشور به دست مردم بوده است. باید قبول کنیم ورود مردم با محوریت جوانان برای به دست گرفتن امور کشور نیازمند یک مکانیزم است.دکتر قالیباف برای طراحی این مکانیزم از خود مردم خواستند که شما به ما بگویید چه کارکنیم و چطورآن را به مرحله عمل و اجرا درآوریم. یقینا هنگامی که مردم وارد عمل شوند اعتماد از دست رفته مردم بازگشته و دوباره مردم به این جریان اعتماد خواهند کرد.

محمود رضا رضایی خاطر نشان شد: برای مثال در جریان مشکلات اقتصادی اگر جریان نواصولگرا بتواند سیاست های خوبی را اعمال کند و با توجه به اجرای اصل 44 قانون اساسی, خصوصی سازی، کوچک شدن دولت و اقتصاد غیر دولتی مردم را به صورت مستقیم وارد عرصه سرمایه گذاری و تولید در کشور کند که این موضوع به مثابه افزایش اعتماد مردم به حاکمیت است چرا که اصل و محور مردم بوده اند. رویکرد جریان نواصولگرا این است که مردم وارد کار شوند و خود مسائل اقتصادی را عهده دار شوند، به روایتی کاراز  دست چهار درصدی ها خارج شده و به دست مردمی سپرده شود که قشر متوسط به پایین جامعه به شمار می روند. بی شک در چنین وضعیتی مردم یک بار دیگر به خادمان خود اطمینان یافته و به آنها اجازه کار می دهند لذا اصلی ترین دغدغه  جریان نواصولگرا پر کردن شکاف بین مردم و مسوولین است.

وی در ادامه خاطر نشان شد: جریان نواصولگرا درمان اصلی ریشه مشکلات را دنبال می کند, یعنی به دنبال ماهی گرفتن از آب الوده نیست به این معنا حال که دولت دوازدهم عملکرد خوبی نداشته بنابراین در رویگردانی مردم از اصلاح طلبان از سر اجبار به اصولگرایان رای بدهند بلکه جریان نواصولگرایی به دنبال جذب واقعی مردم و افزایش اعتماد و امید آنهاست.  شواهد نشان می دهد ناکارآمدی دولت تدبیر و امید ممکن است به عدم رای مردم در دور بعد به جریان اصلاح طلبی منجر شود و ممکن است شانس اصولگرایان بیشتر شود در حالی که اصولگرایان نباید این موضوع را به عنوان یک پیروزی قلمداد کنند و فرار مردم را از جریان اصلاح طلب پیروزی خود قلمداد نمایند. درمان اساسی اعتماد مردم به جریان اصولگرایی تنها با توجه  سیاست ها وشاخص های نواصولگرایی مطرح شده از سوی دکتر قالیباف عملی می شود. مسلما اگر بتوانیم  شاخصه های نواصولگرایی را که عبارت از برقراری گفتگوی دو طرفه، ترویج سیاست خود انتقادی و مردم سالاری واقعی است را تبیین نماییم درمان بسیاری از دردهای اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی فراهم شده است.

 وی در پایان با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی خاطر نشان شد: در خصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی باید گفت تا برگزاری آن زمان زیادی باقی نمانده بنابراین با توجه به اینکه جریان نواصولگرایی حتی در بین نخبگان و سیاستمداران شناخته شده نیست نمی توان انتظار داشت که در یک سال آینده جریان نواصولگرایی بتواند اعتماد لازم را در بین مردم کسب کند لذا برای رسیدن به چنین موضوع مهمی نیازمند تبیین ارزش های نواصولگرایی و تبین مبانی آن هستیم تا این موضوع به صورت دائمی در میان جامعه تبیین شود و پیروزی واقعی از آن مردم و نیروهای جبهه انقلاب اسلامی شود تا آرمان های انقلابی واسلامی در حمایت از مردم مستضعف جامعه متبلور شود.