دولت برای نقدینگی تدبیر نمی‌کند وگرنه التهاب موجود به سرعت فرو می‌نشیند

بازار، به ویژه در بخش ارز و سکه التهاب شدیدی پیدا کرده، نرخ سکه سرسام‌آور افزایش یافته و دلار به دست دلالان و واسطه‌ها در بازار آزاد، به نرخ‌های عجیب وغریبی عرضه می‌شود. مردم منتظر اقدامی ازسوی دولت برای جلوگیری از تشدید بحران هستند. دولت اما، بی‌توجه یا با توجه، بی‌برنامه یا با برنامه، آگاهانه یا ناآگاهانه، اقدام موثری در کنترل بازار از خود بروز نداده است. رسانه‌های متصل به دولت، با بیان اینکه شرایط کنونی، دستاورد یک جو روانی در بازار است، دولت را به این واسطه از اتهام بی‌مسئولیتی تبرئه می‌کنند. دولت نیز بر این نظر صحه گذاشته و معتقد است که بخش عمده‌ای از التهابات به وجود آمده در بازار ناشی از تنش‌های سیاسی خارجی است، درحالی که تیم اقتصادی دولت به خوبی می‌دانند که شرایط پیش آمده، ماحصل بی‌تدبیری و بی‌برنامگی دولت در هدایت اقتصاد به سمت تولید و ایجاد فضای کسب وکار است. افزایش نرخ بیکاری وکاهش آمار تولید مصداق بارز این بی‌تدبیری و بی‌سیاستی دولتمردان است.


آنچه اکنون اقتصاد کشور را آسیب‌پذیر کرده، فوران کردن غول نقدینگی و سرگردانی آن در دست مردم است. وقتی دولت نمی‌تواند راهکاری برای جلب اعتماد مردم و هدایت نقدینگی به سمت تولید و اشتغالزایی داشته باشد، چه انتظاری می‌توان از صاحبان سرمایه داشت تا تصمیم درستی برای نقدینگی‌های خود اتخاذ کنند.


دکتر علی‌اکبر مهرابی اقتصاددان می‌گوید: اگر 50 درصد کل نقدینگی به سمت تولید هدایت شود، التهابات فروکش می‌کند.
تولید می‌تواند از افزایش قیمت‌ها، احتکار و خروج سرمایه جلوگیری کند. این درحالی است که دولت با اتخاذ تصمیمات اشتباه و آنی بر التهاب و افزایش تنش و جو روانی در بازار می‌افزاید. نمونه بارز این امر اعلام فروش سکه ازسوی بانک مرکزی بود که به جای کنترل بازار، باعث شد مردم احساس نگرانی کنند و برای خرید سکه و کسب سود هجوم بیاورند تا جایی که حتی افرادی هفت‌هزار سکه خریداری کردند.
اقتصاد باید هدایت شود، هیچ‌کدام از اقتصادهای آزاد موفق در دنیا بدون هدایت اقتصاد خود به موفقیت دست نیافته‌اند. وقتی برنامه‌ای برای هدایت انبوه نقدینگی که در دست مردم کشور است، وجود ندارد، سرمایه‌ها به سمت خرید سکه، ارز و مسکن و به تازگی بورس می‌رود. درحالی‌که اگر تنها 50 درصد این نقدینگی به سمت تولید هدایت شود، بحران‌های اقتصادی به خودی خود فروکش می‌کند.
دکتر علی رشیدی دیگر کارشناس اقتصادی با تاکید بر ضرورت تغییر نقشه ارزی می‌گوید: در دنیا کسانی که تصمیم‌گیری اشتباهی می‌کنند حداقل شهامت این را دارند که استعفا دهند و از مردم عذرخواهی کنند اما ما چنین چیزی را نداریم.


امروز دلار از 3300 تومان به حدود 8000 تومان رسیده است اما کسی نه عذرخواهی می‌کند و نه برکنار می‌شود! علت این التهابات در ابتدا مانور ترامپ در مقابل ایران بود. این موضوع در ابتدا اصلا اقتصادی نبوده، بلکه سیاسی بود.اما این موضوع الان کاملا اقتصادی و ناشی از برخی رفتارها و اقدامات دولت است. متاسفانه باید اذعان کنم مدیران اقتصادی آنقدر از موضوع دور بودند و بی‌برنامه عمل کردند که نتوانستند و نخواهند توانست عکس‌العمل مناسبی را درباره التهابات ارزی نشان دهند. از سوی دیگر ساختار تصمیم‌گیری در بانک مرکزی و وزارت اقتصاد درست نیست و مدیران ارشد این دو نهاد شایستگی و تخصص حرفه‌ای در واکنش به التهابات ارزی ندارند. بنابراین نمی‌دانند که در چنین شرایطی باید چگونه عمل کنند. به طور مثال فلان قائم‌مقام بانک مرکزی در رابطه با بهبود اوضاع صحبت می‌کند و این درحالی است که می‌دانیم بهبود را با اثر مثبت روی اشتغال، تولید و حفظ ارزش پول می‌توان تحقق بخشید. تعدادی از نمایندگان مجلس نامه نوشتند که رئیس‌جمهور رئیس کل بانک مرکزی را از کار برکنار کند، درحالی که آنها اختیار دارند نه تنها سیف، بلکه خود وزیر اقتصاد را که این بلا را بر سر اقتصاد ایران آورده است عوض کنند. آیا طرح  پیش‌فروش سکه مفید بود؟ چه کسی چنین سیستمی را ایجاد کرد که امکانی فراهم شود که در طرح پیش‌فروش سکه، 380 هزار سکه را 50 نفر بخرند؟ اتفاق عجیبی است.