لذت بی‌پایان کار نیک

امیر نعمت بنی‌آدم رئیس هیئت‌مدیره مجمع خیرین مدرسه‌ساز کسی است که سالیان سال دغدغه زندگی‌اش کمک به همنوع بوده است. چه این کمک در ساخت مدرسه‌ای در یک نقطه دورافتاده در تهران و شهرستان باشد یا کمک به پیرمرد و پیرزن از کارافتاده‌ای در خانه، اندیشه او تفاوتی ندارد و هدفش یکسان است. او همواره به یک مسئله اندیشیده و می‌اندیشد که دستان پرمهرش را از دستان سرد و بی‌رمق هیچ نیازمندی دریغ نکند.

 

بنی‌آدم سال‌هاست که علاوه بر تمام فعالیت‌های نیکوکارانه‌اش با همکاران خود در «مجمع خیرین مدرسه‌ساز شهر تهران» دوستی عجیب و ناگسستنی دارد، آن‌ها در تمام این سال‌ها در جهت اعتلای فرهنگ این مرز و بوم کوشیده‌اند تا پشت دیوارهای آجری مدرسه‌هایی که توسط این مجمع ساخته یا بازسازی شده دانش‌آموزان قهقهه‌های مستانه بزنند و با گام‌های استوار به‌سوی آینده روشنی که برای خود تصویر کرده‌اند حرکت کنند.

 

لطفا مختصری از خودتان برایمان بگویید.

امیرنعمت بنی‌آدم ، 71 ساله ، فارغ‌التحصیل مدرسه عالی ساختمان و زاده زنجان هستم. 40 سال دکوراتور و معمار داخلی ساختمان بودم و 10 سالی است که خود را بازنشسته کرده‌ام. در مدت بازنشستگی فعالیت‌های نیکوکارانه انجام می‌دهم و عضو هیئت‌امنای 8 موسسه خیریه هستم.

انگیزه شما برای ورود به فعالیت‌های نیکوکارانه چه بود؟

انگیزه انجام این فعالیت‌ها به ریشه‌های فرهنگی و خانوادگی افراد بازمی‌گردد. پدر و مادر مرحومم هر دو انسان‌های نیکوکاری بودند، مسجد می‌ساختند، جهیزیه تامین می‌کردند و کودکان بی‌سرپرست را سرپرستی می‌کردند و ما فرزندان از این بزرگواران درس‌های زیادی گرفتیم و از نزدیک شاهد فعالیت‌های آن‌ها بودیم. ساخت مدرسه خواست و نصیحت پدرم بود و من به‌عنوان اولین فعالیت نیکوکارانه مدرسه‌سازی را انتخاب کردم و در سال 72 با همکاری سازمان تازه تاسیس نوسازی مدارس شروع به ساخت مدرسه کردم و اولین مدرسه را در روستای «آلارد» رباط‌کریم و دومی را هم در روستای «کیکاور» همان شهر ساختم. در همان زمان با مجمع خیرین مدرسه‌ساز تهران نیز همکاری داشتم و یک دوره نایب‌رئیس و شش دوره رئیس هیئت‌مدیره مجمع بودم. مجمع هفده سال سابقه دارد که من 16 سال است در خدمت عزیزان هستم و از سال 77 در آن خدمت می‌کنم. با اتمام ساخت سه مدرسه در مجمع ماندگار شدم و 14 سال است که رئیس هیئت‌مدیره مجمع خیرین مدرسه‌ساز هستم.

خاطره مشخصی از پدر، مادر یا شخص دیگری در زمینه‌های نیکوکاری و کمک به همنوع دارید که در ذهنتان ماندگار شده باشد؟

مسجد مخروبه‌ای در جنوب شهر زنجان قرار داشت که پدر به‌تنهایی تصمیم به بازسازی آن گرفت، در اواسط ساخت مسجد در تامین هزینه ساخت مسجد دچار مشکل شد و برای اینکه باقی هزینه را بپردازد خانه شخصی خود را فروخت و ما به خانه‌ای اجاره‌ای نقل‌مکان کردیم. پدر با آن پول ساخت مسجد را تمام کرد و همان مسجد زمینه‌ساز آن شد که مغازه مشروب‌سازی و خانه فحشا که در نزدیکیاین مسجد قرار داشتند بسته شوند زیرا محله مردم بسیار معتقدی داشت و بیشتر آن‌ها از وجود این مراکز در رنج و عذاب بودند و بازسازی مسجد زمینه‌ساز خوبی برای تعطیلی این مراکز شد. مسجد هم‌اکنون نیز در همان محله قرار دارد. پدر از نامداران شهر بودند و گاراژ داشتند و خانواده در زنجان سرشناس بودند، مادرم هم برای دختران سید مستحق و در شرف ازدواج جهیزیه تهیه می‌کرد و حتی لحاف جهیزیه‌شان را هم خودش می‌دوخت و بدون آنکه همسایه‌ها متوجه شوند این اجناس را به در خانه عروس موردنظر می‌فرستاد. بیشتر دخترانی که ایشان جهیزیه آنان را فراهم کرد اکنون نوه و نتیجه دارند. افراد توانگر شهر به دلیل اعتمادی که به خانواده و شخص پدر داشتند برای انجام کارهای خیر به اوکمک می‌کردند. من در اولین دوره پیش‌آهنگی ایران شرکت کردم از دکتر حسین بنایی، رئیس این گروه خیلی فضایل و از مرحوم تختی مردمداری و مردانگی را یاد گرفتم. منزل آقای تختی در خانی‌آباد بود و من در دارالفنون درس می‌خواندم، از مدرسه به عشق دیدن ایشان یک‌راست به دم در خانه‌اش می‌رفتم تا از نزدیک شاهد رفتار او با مردم باشم هر روز صبح در خانه این عزیز یک تعداد انسان گرفتار بودند، که ایشان به تک‌تک آن‌ها کمک می‌کرد. در زلزله بویین‌زهرا پای پیاده در خیابان ولیعصر راه رفت و برای کمک به زلزله‌زدگان نیرو و کمک‌های مالی جمع کرد و با خود به محل زلزله برد. من که آن موقع پانزده ساله بودم قصد داشتم برای کمک به زلزله‌زدگان همراه ایشان بروم اما خانواده مخالفت کردند. عصرها هم به خیابان کارگر و یک آبمیوه‌فروشی می‌رفتند و من در کنار آن مغازه رفتارهایشان را با مردم مشاهده می‌کردم؛ ماحصل همه این مشاهدات و درس‌ها این شد که در همان سنین جوانی جذب کارها و فعالیت‌های نیکوکارانه پدر و با او همگام شدم.

انجام کار خیر چه تاثیری در آینده انسان دارد؟

تا کار خیر انجام نداده باشید لذت آن را درک نمی‌کنید و کسی که آن را انجام داده می‌داند فقط لطف الهی است که شامل حال انسان می‌شود تا به این کارها اقدام کند، زیرا افراد زیادی هستند که با اینکه مال و ثروت زیادی دارند هیچ‌وقت جرات و لیاقت کمک به سازمان خیریه‌ای را ندارند یا به فرد نیازمندی کمک نکرده‌اند. انجام کار خیر لذت وصف‌ناشدنی به انسان می‌بخشد.

فرهنگ نیکوکاری را در ایران چگونه می‌بینید؟

مردم بسیار خوبی داریم که به سبب اعتقادات مذهبی و انسان‌دوستی به همنوع خود در همه حال کمک می‌کنند و ایرانی در این زمینه در دنیا زبانزد است به‌طوری‌که وقتی از یونسکو برای بازدید از مدارس ساخته شده آمدند اذعان داشتند که محال است در دنیا کشوری باشد که کسی حاضر به ساخت پنجاه مدرسه در آن باشد و گفتند این حرکت شایسته جایزه‌های فرهنگی بین‌المللی است. ایرانی‌ها در راه انجام کارهای خیر همیشه پیشتاز بوده‌اند و از قدیم‌الایام خیلی از پل‌ها، مسجدها و مدرسه‌ها توسط خود مردم ساخته می‌شد و این حرکت آن‌ها از روی علاقه بود. در ایران به‌ندرت کسی شب سر گرسنه بر بالین می‌گذارد چون انسان‌های خیری هستند که به او برسند. اگر نیکوکاران به موسسات خیریه اعتماد داشته باشند به آن‌ها کمک می‌کنند و حتی برای موسسات خیریه گاهی به ما چک‌های سفید امضا می‌دهند ولی ما قبول نمی‌کنیم و از آن‌ها درخواست می‌کنیم که هر مقدار مایل هستند، بنویسند.

 

مسائل و مشکلات در حوزه مدرسه‌سازی چیست؟

شاخص‌ترین مشکل عدم همکاری بعضی شهرداری‌ها با مجمع است که در صدور مجوزهای آب، برق و گاز تعلل می‌کنند. اگر شهرداری‌ها این مجوزها را به‌صورت رایگان به مجمع بدهند و اشکال‌تراشی نکنند در موارد دیگر هیچ مشکلی نداریم.

چرا بین همه فعالیت‌های خیریه مدرسه‌سازی را انتخاب کردید؟

مدرسه‌سازی فرهنگسازی است. با بالا رفتن فرهنگ یک جامعه تمام مشکلات آن به‌نوعی حل می‌شود. آسیب‌های اجتماعی، کمبود فرهنگ و بی‌فرهنگی همه نشأت گرفته از بی‌سوادی است و حتی معضل خانمان‌برانداز اعتیاد نیز بدینگونه از بین می‌رود و به اعتقاد من عامل اصلی ارتقای فرهنگ توجه به مدرسه‌سازی است.

خودتان چه تعداد مدرسه ساخته‌اید؟

سه مدرسه، حوزه کاری من بیشتر در این سال‌ها جذب خیر بوده، نیکوکاران روی مرا زمین نمی‌اندازند و در این کارهای خیر مشارکت می‌کنند. خیلی از ورزشکاران پارک ملت به جهت اعتماد و لطفی که به من داشتند در این مجمع به فعالیت پرداختند و کمک‌های مالی هم به مجمع کرده‌ام.

با تشکر از وقتی‌که در اختیار ما گذاشتید اگر مطلب دیگری دارید بفرمایید.

فقط از اهالی قلم تقاضامندم که به شناخت بیشتر مردم از موسسات خیریه کمک کنند و در این راه گام‌های بزرگ‌تری بردارند، زیرا فرهنگ نیکوکاری با همه پیشرفت و تکاملی که در کشور داشته هنوز هم نیاز به فرهنگسازی دارد.