آیا از نظر اسلام خانه داری وظیفه زن است؟

نجام کار‌های روتین و تکراری که وظیفه‌ات محسوب می‌شود و در قبال آن درآمدی نداری، می‌تواند خسته‌کننده باشد. خانه‌داری می‌تواند چنین حالتی داشته باشد؛ چند بار در طول روز ظرف شستن، غذا پختن، جمع‌کردن ریخت‌وپاش‌های بچه‌ها و ... کار‌هایی است که اغلب زنان خانه‌دار در تمام‌روز‌های هفته به آن مشغول هستند. اما همین کار تکراری هر روزه اگر قدر دانسته شود و نشانه‌ای از عشق و محبت دیده شود، نه‌ تنها باعث خستگی آدم نمی‌شود بلکه محیط خانه را پر از عاطفه و گرما می‌کند. نوع نگاه به خانه‌داری آن چیزی است که در جامعه ما نیاز به یک بازنگری اساسی دارد.

خانه داری وظیفه زن نیست

خانه‌داری نسبت به قبل خیلی تغییر کرده است. هم نوع کار‌هایی که زن خانه‌دار باید انجام دهد و هم نگاهی که نسبت به آن وجود دارد. ابزار‌هایی مانند ماشین لباسشویی، ظرف‌شویی و انواع لوازم برقی دیگر بسیاری از کار‌ها را هم ساده‌تر کرده و هم سریع‌تر؛ اما از آن مهم‌تر نوع نگاهی است که نسبت به کارخانه‌داری در جامعه ما وجود دارد. عده‌ای خانه‌داری زن را به‌ طور کامل نفی می‌کنند و عده‌ای آن را تنها وظیفه زن می‌دانند. از طرفی شاغل بودن زنان بسیاری از نگرش‌های سنتی در مورد خانه‌داری را دچار تغییر و تحول کرده است و می‌توان گفت: نگاه منفی به این نقش وزن بیشتری گرفته است.

در این میان، نوع نگاه اسلام به این موضوع منطقی‌ترین و زیباترین شکل ممکن را برای خانه‌داری بیان کرده است. عموم دستورات اسلام در مورد خانواده دو وجه حقوقی و اخلاقی دارد.

از نگاه حقوقی گفته می‌شود که زن وظیفه‌ای برای انجام دادن کار‌های خانه ندارد و می‌تواند در مقابل آن اجرت دریافت کند؛ اما اسلام وقتی می‌خواهد شکل اخلاقی را مطرح کند می‌گوید خانه‌داری زن معادل جهاد است و برای او عبادت محسوب می‌شود. در بحث حقوقی مخاطبش مرد است و خطاب به او می‌گوید تو نباید خانه‌داری را وظیفه زن بدانی، نباید او را بازخواست کنی یا زیاده‌خواه باشی و اصل این است که وقتی همسرت کار خانه را انجام می‌دهد باید سپاسگزار او باشی؛ این یعنی حالت طلبکاری از سمت مردان در قبال خانه‌داری زنان را تخطئه می‌کند؛ اما در بحث اخلاقی، مخاطب زنان هستند. اسلام زنان را تشویق می‌کند که کار‌های خانه را با عشق و محبت نسبت به اعضای خانواده انجام دهند و برای آن اجر و ثواب بسیاری برای آن قرار می‌دهد. همین نوع نگاه باعث می‌شود که زن هرکدام از کار‌های خانه را که می‌خواهد انجام دهد احساس نزدیک شدن به خدا پیدا کند و همین حالش را خوب‌تر می‌کند و خستگی‌اش را کمتر.

زنان ریحانه‌های خانه هستند

این نوع نگاه اسلام را رهبری در دو موقعیت مختلف و در تفسیر یک حدیث بسیار دقیق تبیین نموده‌اند: «در داخل خانواده، ازنظر اسلام مرد موظّف است که زن را مانند گلی مراقبت کند. می‌فرماید: «المرأة ریحانة»؛ زن گل است. این مربوط به میدان‌های سیاسی و اجتماعی و تحصیل علم و مبارزات گوناگون اجتماعی و سیاسی نیست؛ این مربوط به داخل خانواده است. «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة»؛ این چشم و دید خطا بینی را که گمان می‌کرد زن در داخل خانه موظّف به انجام خدمات است، پیغمبر با این بیان تخطئه کرده است. زن مانند گلی است که باید او را مراقبت کرد. با این چشم باید به این موجود دارای لطافت‌های روحی و جسمی نگاه کند. این، آن نگاه اسلامی است»

زن کارگزار نیست

این موضوع در سخنان دیگر ایشان بیشتر و دقیق‌تر موردبررسی و کنکاش قرارگرفته است: «در جامعهٔ ما متأسفانه به‌تبع خیلی از جا‌های دنیا، شأن زن شناخته‌نشده است. در نظر اسلام و در نگاه کلی‌ای که اسلام دارد، زن همان است که در این جملهٔ «اَلمِرأَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَه" است؛ مثل یک گل. یک گل، وجودش لازم است و نگهداری‌اش لوازمی دارد: وَ لَیسَت بِقَهرَمانَه؛ منظور از قهرمان، این قهرمان متعارف ما نیست، قهرمان یعنی کارگزار؛ یعنی درواقع رئیس خدمه. این‌جوری نیست که خانم در خانهٔ شما مسئول خدمتگزاری باشد، حالا ولو به‌عنوان رئیس خدمه؛ قضیّه این نیست. وَ لَیسَت بِقَهرَمانَه؛ قهرمان در تعبیرات عربی و در اصطلاحات رایجِ ادبیات عرب عبارت است از آن‌کسی که ملک شمارا برایتان اداره می‌کند؛ یعنی کارهایتان را انجام می‌دهد؛ وقتی شما صاحب یک ملکی هستید، یک قهرمانی دارید؛ می‌گوید زن این‌جوری نیست. حالا شما ببینید اگر در یک خانواده‌ای، در یک جامعه‌ای، به زن با این چشم نگاه بشود، اولاً تکریم او، حفظ حرمت او، برخورد ملاطفت‌آمیز با او و مسائل فراوانی که دنبالش هست، چقدر موجب می‌شود که زن احساس امنیت کند، احساس آرامش کند. در اسلام نگفته‌اند که زن نرود بیرون کار کند؛ اصلاً این نیست. حالا اینکه بعضی از مخالفین این گرایش اسلامیِ زن، فوراً می‌چسبند به اینکه شما نصف نیروی کار جامعه را معطّل می‌گذارید، چنین چیزی نیست؛ کسی نگفته کار نکنند، اگر می‌توانند کار کنند، کار کنند؛ منتها با این دید کار کنند، با این نگاه کار بکنند؛ کاری که به آن‌ها محوّل می‌شود کاری باشد که با ریحانه بودن جور دربیاید، متناسب باشد؛ و البتّه مهم‌ترین مسئولیت زن هم کدبانویی است؛ معنای کدبانویی خدمتگزاری نیست، معنایش این است که محیط خانواده را برای فرزندان و برای همسر یک محیط امن و آرام و مهربانی می‌کند، با مهربانی خودش، باعزتی که در خانه برای او فرض می‌شود.»

نگاه امام خمینی (ره) به خانه داری

این شکل نگاه اسلام را به زیباترین و کامل‌ترین شکل می‌توان در زندگی امام خمینی دید. امام معتقد بودند که زن وظیفه‌ای در قبال انجام کار‌های خانه ندارد و عملاً اجازه نمی‌دادند همسرشان کار‌های خانه را انجام دهد. از طرف دیگر به پسر و نوه‌هایشان هم به‌صورت عملی و هم‌زبانی یاد می‌دادند که از زنانشان انتظار کاری نداشته باشند و اگر کارکردند، وظیفه‌شان نیست، محبت کرده‌اند؛ اما به دختر‌ها توصیه می‌کردند که کار کنند؛ و این دو کنار هم همان نگاه زیبای اسلام به این موضوع است.

یکی از اعضای خانواده امام در توضیح این نگاه ایشان می‌گوید اعتقاد امام احترام زیاد به همسر بود؛ زن را هرگز به‌عنوان خدمت کار یا عضوی که باید تدارکات و خدمات خانه را عهده‌دار شود، تلقّی نمی‌کردند. بلکه همسر را یک همراه، هم راز و چه‌بسا یک هم‌فکر می‌دانستند. ایشان، هیچ‌گاه به همسرشان فرمانی ندادند.

همسر امام نیز تعاملات ایشان در خصوص امورات منزل را این‌گونه توصیف می‌کردند: آقا هیچ‌وقت دستور انجام کاری را به من نمی‌دادند. وقتی یک دکمه پیراهنشان می‌افتاد می‌گفتند: می‌شود این را بدهید بدوزند؟ نمی‌گفتند خودت بدوز یا احیاناً اگر روز بعد دوخته نشده بود، نمی‌گفتند چرا ندوختید. می‌گفتند: کسی نبود بیاید بدوزد؟ تا آخر عمرشان به من نگفتند یک لیوان آب را به من بده؛ خودشان این کار را انجام می‌دادند این موضوع در توصیفاتی که نزدیکان امام از نحوه برخوردشان با همسرشان نیز بار‌ها مورداشاره قرارگرفته. دخترشان می‌گوید: «اگر بگویم کوچک‌ترین توقعی از همسرشان نداشتند، دروغ نگفته‌ام. حتی می‌توانم بگویم در طول شصت سال زندگی، هیچ‌وقت یک لیوان آب از خانم نخواستند. همیشه خودشان اقدام می‌کردند. اگر هم خودشان در شرایطی بودند که نمی‌توانستند، می‌گفتند: آب اینجا نیست؟ هیچ‌وقت نمی‌گفتند بلند شوید آب به من بدهید. نه‌تن‌ها باخانم، حتی با ما که دخترهایشان بودیم و اگر آقا آب می‌خواستند، همه با سر می‌دویدیم که آب بیاوریم. ولی هیچ‌وقت از ما نخواستند که یک لیوان آب به دستشان بدهیم».

امام نه‌تن‌ها انجام امورات منزل را وظیفه زن نمی‌دانستند بلکه خود را موظف به مشارکت در کار‌های خانه و کمک به همسر می‌دانستند. فاطمه طباطبایی عروس امام این‌گونه نقل می‌کنند: «خانم می‌گفتند که، چون بچه‌هایشان شب تا صبح گریه می‌کردند و ایشان مجبور بودند تا صبح بیدار بمانند، امام شب را تقسیم کرده بودند؛ مثلاً دو ساعت ایشان بچه را ساکت می‌کردند و خانم می‌خوابیدند و بعد، دو ساعت خودشان می‌خوابیدند و خانم بچه را نگه می‌داشتند. البته روز‌ها که مشغول درس و بحث بودند، فرصتی برای نگهداری بچه‌ها نداشتند. ایشان بعد از تمام شدن درس ساعتی را به بازی با بچه‌ها می‌پرداختند و به‌این‌ترتیب به خانم در کار تربیت بچه‌ها کمک می‌کردند». نگاه امام به این مشارکت در کار‌های منزل بسیار زیبا بود. دختر ایشان نقل می‌کند: «در کار‌های منزل کمک می‌کردند و به ما نیز می‌گفتند که کمک از بهشت آمده است؛ مثلاً خودشان چای می‌ریختند، حتی وقتی لیوان آبی می‌خواستند، به کسی دستور نمی‌دادند، خودشان به آشپزخانه می‌رفتند و وقتی می‌گفتیم که چرا به ما نگفتید؟ امام می‌فرمودند: خودم باید کارکنم.» فرزندانشان تعریف می‌کنند که ایشان با آن‌ها بازی می‌کردند یعنی بعد از تمام شدن درس، ساعتی را به بازی با بچه‌ها می‌پرداختند و به‌این‌ترتیب به خانم در کار تربیت بچه‌ها کمک می‌کردند.