مدرسه‌ی آزادی و طبیعت

هر چیز با ضد آن شناخته می‌شود. هنگامی که سخن از آزادی به میان می‌آید، بی‌درنگ ذهن به یاد رهایی از حبس و زندانی شدن در فضای بسته می‌افتد. اختیار به عنوان جوهره‌ی اصلی انسانیت، بدون آزادی معنا ندارد و آزادی در فضای بسته بی معناست. نوزاد هنگامی که از فضای تنگ و تاریک دوران جنینی پا به دنیا می‎گذارد،  پیام روشن رهایی و آزادی را فریاد می‌زند. او وارد عالمی می‌شود که حق آزادی و انتخاب به او هدیه داده شده است تا هر مکانی را خواست با هر موقعیتی برگزیند. تجربه کند، بیازماید و خطر کند. آزادی و رهایی و دل به دریا و صحرا و بیابان و دشت و کوه زدن. انسان خود، به هنگام کهنسالی، از جنب و جوش ظاهری باز خواهد ایستاد، چون غوغا و جنبش به درونش راه یافته است. پس گوشه‌ای را بر خواهد گزید و در دنیای خویش غور خواهد کرد. باید به بشریت تسلیت گفت که کودکان خود را هم چون کنهسالان در فضاهای بسته حبس می‌کند به بهانه‌ی آموختن به او. مانند آن که پاها را ببندیم، برای آموزش دویدن یا دست‌ها را ببندیم برای تمرین نوشتن. آزادی، نخستین، عظیم‌ترین و شکوهمندانه‌ترین حق انسانی است.

«مدرسه‌ی طبیعت»، منادی بازپس گرفتن آزادی سلب شده از کودکان است. گویی دوباره کودکان در طبیعت زاییده می‌شوند و جانی تازه می‌گیرند. محدودیت، قتل آزادی است و برداشتن محدودیت درس خواندن از طفولیت، احیای آزادی کودکان. تمامی رخدادهای زیبای زندگی، با آزادی رقم می‌خورد و بازیابی آزادی، یعنی زندگی دوباره. آن که آزادی از او سلب شده و هر امکاناتی در اختیار اوست، مانند ماهی است که همه چیزی دارد، اما بیرون از آب. با ترویج فرهنگ «مدرسه‌ی طبیعت»، ابنای بشریت از زنجیر اسارت باز رهانده خواهند شد.

«دکتر عبدالحسین وهاب زاده»، دانش آموخته‌ی رشته‌ی علوم زیستی از دانشگاه آیووا در امریکا، مدرس دانشگاه و صاحب نظر برجسته محیط زیست، چند سالی است«مدرسه‌ی طبیعت» بنیان گذاری کرده است و در حال حاضر ده ها نمونه‎ از آن در سراسر کشور مشغول فعالیت است. وی در توصیف بایدها و نبایدهای مدرسه طبیعت، معتقد است: محور اصلی مدرسه طبیعت فعالیت آزادانه کودکان است. پس در مدارس طبیعت هیچ گونه بازی طراحی شده و یا کارگاه موضوعی به عنوان برنامه مدرسه اعلام و برگزار نمی شود. در مدرسه طبیعت نمی توانیم برنامه منظم از قبل تعیین شده برای آموزش زبان فارسی ، انگلیسی، آموزش موسیقی، کلاس های ورزشی و مانند آن داشته باشیم. هر کودک اگر بخواهد و از ما درخواست کند، ما به او یاد می دهیم و یا حتی برایش معلم می گیریم. همه اینها منوط به خواست کودک و تداوم درخواست او می باشد.  از آنجا که حضور والدین به شدت بر فعالیت کودکان اثرگذار بوده و آزادی فعالیت آنها را به شکل های مختلف محدود می کند، از حضور والدین در فضای فعالیتی کودکان پرهیز می‌شود.از طرفی اختلاف سنی یکی از مهمترین بسترهای یادگیری کودکان در مدرسه طبیعت است، بنابراین از تفکیک سنی کودکان خودداری می‌شود. تنوع و یگانگی هر کودک جزو بنیان های ایده مدرسه طبیعت است. برگزاری مسابقات مختلف بین بچه ها و تعیین برنده یا بازنده در قالب کارگاه ها، از سوی مدیران و تسهیلگران خلاف ایده مدرسه طبیعت است و باید از آن اجتناب شود. فعالیت ها را در مدرسه طبیعت نمی‌تواند جنسیتی باشد. لذا نباید اجازه دهیم هر کودکی هویت خود را بر اساس گرایش های درونی اش انتخاب کند. یعنی از اطلاق نام پسرانه ـ دخترانه و یا هر عبارت دیگری که تداعی کننده جنسیتی کردن هر فضا یا فعالیت و یا برنامه در فعالیت‌های مدرسه طبیعت باشد، پرهیز می‌شود. در اید‌ه‌ی مدرسه طبیعت جایی برای آموزش و مشاوره کودکان وجود ندارد. بنابراین از قراردادن تبلیغ کلاس های آموزشی، مشاوره ی تحصیلی، کارگاه های افزایش خلاقیت برای کودکان پرهیز می‌شود. مدرسه طبیعت از اردوهای تفریحی و گردش‌های طبیعت گردی خانوادگی متفاوت است. بنابراین کارگاه های مادرـ‌کودک و پدرـ‌کودک جزو برنامه های مدرسه طبیعت نیست.