آثار بسته شدن تنگه هرمز در منطقه

با افزایش فشارهای غربی و منطقه ای و در سایه نا آرامی های داخلی در ایران به دلیل شرایط اقتصادی دشوار و کاهش ارزش پول ملی، گزینه های ایران کاهش یافته است، تا تهدید در مورد استفاده از کارت تنگه هرمز، چاره ای برای رها شدن از آن باشد.

گزینه های پیش روی ایران، از قبول خواسته های ترامپ و اسرائیل تا مقابله گسترده سیاسی و حتی نظامی با آنها در نوسان است؛ گزینه هایی دشوار که در سایه پیچیدگی های شرایط منطقه ای و بین المللی آسان به نظر نمی رسد و هر یک تبعات خاص خود را دارد.

ایران در صورتی که منافع ملی آن در خطر باشد، زبان تهدید را در پیش می گیرد، در حالی که تا پیش از خروج ترامپ از توافق هسته ای، اقداماتی عملی در این راستا انجام نمی داد.

این تهدید ایران در مجامع متعددی به مثابه اعلان جنگ محسوب شد، در حالی که عده ای آن را بخشی از جنگهای روانی می دانند که تمام طرفها علیه یکدیگر به کار می گیرند. تا زمانی که شواهدی به دست آید که نشان دهد کدام احتمال درست است، ظاهرا ترامپ تلاش می کند شدید ترین تحریمها را علیه ایران اعمال کند و ایران هم تمام تلاش خود را به کار بسته است تا از کارت های خود برای شکست دادن طرح ترامپ استفاده کند و بسته شدن تنگه هرمز نیز به معنای جنگی منطقه ای و چه بسا بین المللی است.

این تنگه که در ورودی خلیج فارس بین عمان و ایران قرار دارد و خلیج فارس را به خلیج عمان و دریای عرب مرتبط می کند، مهمترین گذرگاه جهانی نفت است که روزانه ۲۳نفت کش از آن عبور می کنند. تنگه هرمز تنها راه دولتهای عربی برای مشرف شدن بر خلیج فارس است، به جز عربستان سعودی و امارات، و دولتهای خلیج فارس حدود۹۰درصد از نفت خود را از طریق آن صادر می کنند.

پیش از این نیز، ایران بر آمادگی نظامی خود برای بستن تنگه هرمز در صورت نیاز تاکید نموده و فرمانده سپاه یک بار تصریح کرده بود: «بستن تنگه هرمز برای نیروهای مسلح ایران آسان و مثل آب خوردن است».

ارزیابی های کارشناسان نظامی در این مورد مبتنی بر آن است که ایران در صورتی که بخواهد می تواند با استفاده از توان نظامی دریایی اش این تنگه را ببندد.

تحلیلگران مسائل نظامی از گزینه های متعددی صحبت می کنند که ممکن است ایران برای بستن تنگه هرمز طبق آنها رفتار کند، اما همگی در این مورد اجماع دارند که این اقدام هزینه جهانی زیادی دارد و به معنای حل شدن بحران تهران نیست.

در مقاله ای که در نشریه آمریکایی تایم منتشر شد، به اتفاق نظر تحلیلگران در این مورد اشاره شد که در صورت اقدام ایران برای سد کردن تنگه هرمز، ارتش آمریکا در نهایت با نیروهای ایرانی وارد جنگ می شود و این اقدام تهران می تواند موجب برانگیخته شدن خشم بین المللی شود، چرا که اقتصاد دولتهای جهان شدیدا از این مساله اسیب می بینند.

البته ضرر این اقدام تنها متوجه دولتهای صادر یا وارد کننده نفت نمی شود، حتی خود ایران نیز عواید زیادی را از دست می دهد. به احتمال قوی در صورتی که ایران از این گزینه استفاده کند، شراره یک جنگ منطقه ای را شعله ور می کند که بارها اسرائیل و آمریکا به آن اشاره کرده اند.

همچنان گزینه دیگری نیز در برابر ایران است که همان کوتاه آمدن در برابر فشارهای ترامپ و خواسته های هم پیمانان منطقه ای آن است و انجام مذاکرات دوباره در مورد توافق هسته ای و کاهش نفوذ آن در منطقه؛ که البته ایران این گزینه را انتخاب نخواهد کرد.

 

در این میان، ایران گزینه دیگری نیز در برابر خود دارد که می تواند آن را از مقابله نظامی و سیاسی فراگیر در تنگه هرمز دور کرده و در عین حال صادرات نفتش را نیز تضمین کند. گزینه مذکور، همان دور زدن تحریمها با استفاده از شیوه هایی است که در گذشته ایران آن را آزموده است.

به نظر می رسد ایران همانند سابق این گزینه را انتخاب کند. نزدیک به ربع قرن است که ایران در معرض تحریمها قرار دارد و هنوز در برابر خواسته های غربی تسلیم نشده و به جای متوسل شدن به یک مقابله گسترده از طریق بستن هرمز، به واسطه هایی برای فروش نفت روی آورده است.

با وجود اینکه اعمال تحریمها علیه ایران مساله جدیدی نیست، این بار شرایط خطرناکتر از همیشه است و علت آن، عزم دشمنان منطقه ای ایران برای مقابله با آن و افزایش نارضایتی های داخلی است.

در بین گزینه هایی که در برابر ایران قرار دارد، تنگه هرمز آخرین شریان امید ایران برای مقابله با ترامپ است و عصایی که می تواند به آن تکیه کرده و بوسیله آن دشمنان را تهدید کند، بدون آنکه از آن استفاده کند.