بازی «نهنگ آبی» زنگ خطر را در ایران به صدا درآورد

خودکشی دو دختر دانش‌آموز در اصفهان که منجر به فوت یک نفر از آنها و وخامت حال دیگری شد، زنگ خطر چالش بازی «نهنگ آبی» را در ایران به صدا درآورد.

طبق گفته فرمانده نیروی انتظامی استان اصفهان درباره تاثیر پذیرفتن این دو دختر از بازی نهنگ آبی، آن‌ها، پیش از پریدن از پل روگذر، توسط یک دستگاه ضبط صوت با خانواده خود خداحافظی کرده و علت کار خود را بازی چالش نهنگ آب در فضای مجازی عنوان کرده بودند.

هر چند محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات با اشاره به اخبار منتشر شده مبنی بر خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی با بازی نهنگ آبی گفته است: در ایران با شبکه اجتماعی چالش نهنگ آبی صحبت شد و در نهایت این شبکه مسدود و حذف شد. خودکشی‌های انجام شده در اصفهان هیچ ربطی به بازی نهنگ آبی ندارد و مسائل خانوادگی باعث مرگ این دو نوجوان اصفهانی شده است. اما مادر دانش آموز جان باخته در این حادثه می‌گوید: چند روز قبل از این ماجرا، بریدگی‌هایی را بر روی دست دخترش مشاهده کرده بود.

 

به منظور بررسی چالش بازی نهنگ آبی و اینکه آیا این بازی می‌تواند تهدیدی برای نوجوانان و دانش‌آموزان در ایران محسوب شود با عباس فرجی کارشناس مشاوره در آموزش‌وپرورش گفت‌وگویی را داشتیم.

آیا بازی نهنگ آبی را می‌توان به عنوان یک تهدید و چالش فضای مجازی در ایران به حساب آورد؟

فرجی: ابتدا بهتر میدانم در خصوص دو واژه چالش و بازی تمیز قائل شوم، همانطور که می دانید گاهی از واژه ترکیبی چالش نهنگ آبی و گاهی از واژه ترکیبی بازی نهنگ آبی استفاده می‌شود اما عبارت "چالش" اینجا با معناتر است.در فرهنگ لغت واژه چالش «جنگ و جدال، زد‌و خورد و کشمکش» تعریف شده اما واژه بازی یعنی فعالیتی برای تفریح و سرگرمی، لذا واژه چالش نهنگ آبی عبارت درست تری است در حقیقت شرکت کنندگان را به یک جنگ با خودشان تشویق می‌کند، جنگی که در نهایت به مرگ شرکت کننده منتهی می‌شود.

این چالش بنا بر شواهد در سال 2016 برای اولین بار در روسیه گزارش شد طراح این چالش دانشجوی اخراجی روان شناسی «فیلیپ بودکین» بود که بنا به ادعای خود در سال 2013 این چالش را طراحی کرده است.

استدلال «فلیپ بودکین» برای ساخت این چالش آن بوده که جامعه را تمیز کند و در برخی منابع آمده که او مدعی شده است، افرادی که به آن مرحله از این چالش می‌رسند که خود را به کام مرگ بکشند مستحق مرگ هستند و لذا برای جامعه بی فایده‌اند.بنا به گزارشات، سازنده این چالش در روسیه دستگیر و روانه زندان شد اما به نظر می‌رسد این چالش همچنان کار خود را ادامه می‌دهد و نوجوانان را به کام مرگ می‌کشد.

عملکرد این چالش چگونه است و چرا افراد وارد این چالش می‌شوند؟

فرجی: این چالش 50 مرحله دارد که در هر مرحله از فرد می‌خواهد مرحله‌ای که به او محول شده است را با موفقیت به سرانجام برساند و عکسی از اتمام کار بگیرد و به مدیران سایت بفرستد تا مرحله بعدی برای به چالش کشیدن ارائه شود.مثلا در اولین مرحله از فرد خواسته می‌شود که عبارت f57 را با یک جسم برنده بر روی بدن خود حک کند و پس از گرفتن عکس آن را برای مدیران سایت بفرستد یا خواسته می‌شود که ساعت 4:20 صبح از خواب بیدار شود و فیلم ترسناکی که توسط مدیر برایش ارسال شده است تماشا کند و این مراحل همین طور ادامه پیدا می‌کند تا در نهایت از فرد خواسته می‌شود که خود را از یک بلندی پرتاپ کند.

اما چه می‌شود که فرد خود را درگیر این چالش می‌کند؟ اگر به آمار منتشر شده دقت کنیم متوجه می‌شویم که عموما شرکت کنندگان این چالش نوجوانان را در بر گرفته این سنی است که آسیب پذیری و البته حساسیت‌های روانی فرد بالاست شروع چالش با یک دانلود نرم افزاری آغاز می‌شود که احتمالا از سر کنجکاوی یا تصادف باشد و یا دانلود کردن هم یک چالش برای فرد باشد مثل آنکه فردی خود را اینگونه به چالش بکشد که من این نرم افزار را دانلود می‌کنم ولی جلو نمی‌روم مثل افرادی که فکر می‌کردند اگر مواد بکشند معتاد نخواهند شد و هر وقت بخواهند از آن دست خواهند کشید.

پس از دانلود بازی یک گفتگو میان شرکت کننده و مدیر سایت در می‌گیرد که عمدتا تحریک کننده و همراه با تهدید است.مثلا گفته می‌شود که ما اطلاعات زیادی از تو داریم و در صورت خروج از بازی از آن بر علیه تو استفاده خواهیم کرد.

لازم می‌دانم پیش از آنکه به ادامه این گفتگو بپردازم دو نکته را عنوان کنم که ما باید نوجوانان و والدین را با دو موضوع آشنا کنیم. نخست: شهامت گفتن نه به نوجوانان و دوم پذیرا بودن بی قید شرط نوجوانان توسط والدین. این دو موضوع بسیار کلیدی است و اگر این دو به خوبی آموزش داده شود ای بسا بخش زیادی از خطراتی که این چالش می‌تواند داشته باشد خنثی خواهد شد.

شما تصور کنید وقتی نوجوان با این چالش روبه رو می‌شود شهامت گفتن"نه " را آموخته باشد چه اتفاقی می‌افتد؟ و در قسمت دوم وقتی مدیران سایت نوجوان را تهدید می‌کنند که اطلاعات تو را فاش خواهیم کرد والدین حمایت کاملی از فرزند خود داشته باشند آیا باز این چالش می تواند ادامه‌دار شود؟ این چالش بر اصل رازداری نوجوان که در این سن خیلی پر رنگ است و ترس از مواجه با خانواده و دوستان استوار است و با این دو عوامل هر روز نوجوان را به جلو می‌برد و همین دو عامل در نهایت به مرگ او منتهی می‌شود.

در برخی منابع و تحلیل‌ها آمده است،  بسیاری از افرادی که در این چالش شرکت کرده‌اند بیماری روحی و روانی داشته‌اند و اغلب از خانواده مشکل دار جامعه بوده‌اند چقدر این ارتباط می‌تواند درست باشد؟
فرجی: 
من به یک آمار جامع در این خصوص بر نخورده‌ام لذا نمی‌توانم چنین ادعای را رد یا تایید کنم بنابراین فرضم را بر این می‌گیرم که هر نوجوانانی می‌تواند در این چالش گرفتار شود خواه بیماری روحی و روانی داشته باشد و خواه از لحاظ روانی سالم باشد چرا که طبق شواهد این چالش بر دعوت نوجوانان بر راز داری و ترس استوار است یعنی از فرد خواسته می‌شود به کسی نگوید که در این چالش حضور دارد و چنانچه از دستورات پیروی نکند اسرار او فاش خواهد شد.

تصور کنید، اگر نوجوان به اطرافیان خود بگوید در این چالش گیر افتاده و کمک بخواهد یا بگوید که مورد تهدید واقع شده است، موضوع می‌‌تواند متفاوت شود.این موضوع را در آزارهای جنسی هم شاهد هستیم فراوان دیده شده است فردی که مورد آزار قرار می‌گیرد صرفا به خاطر اینکه پدر و مادرش در صورت اطلاع با او برخورد خواهند کرد، بیشتر مورد آزار قرار می‌گیرد چرا که می ترسد والدینش برخورد مناسبی با او نداشته باشند از این جهت ترس از والدین و محیط اجتماعی موجب می‌شود که فرد بیشتر به دردسر بیافتد.

یکی از وظایف مهم والدین در قبال فرزندشان حمایت همه جانبه از فرزندشان است مادامی که چنین حمایتی نباشد متاسفانه شاهد این مشکلات خواهیم بود. مثلا وقتی نوجوان برای اولین بار سیگار به دست می‌گیرد ترس از اینکه والدینش بفهمند که او سیگار کشیده او را بیشتر به سمت سیگار می‌کشد ولی اگر رابطه والدین با فرزندشان مناسب باشد، مداخله بهتری دارند و بهتر می‌توانند در خصوص تغییر وضعیت موجود نقش داشته باشند.

اتفاقی که در اصفهان افتاد اولین گزارش مرگ به خاطر چالش نهنگ آبی است و امیدواریم که آخرین هم باشد اما چه می‌شود که این دست اتفاقات آن هم چند روز بعد از هفته بهداشت روان رخ می‌دهد؟
فرجی: بله من هم امیدوارم شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم اما این را هم اضافه کنم با بحران‌هایی که در جامعه با آن مواجه هستیم اجتناب‌ناپذیر است. بنا به گزارشات تا کنون 21 کشور خودکشی بخاطر چالش نهنگ آبی را داشته‌اند از عربستان گرفته تا اسپانیا از برزیل تا آرژانتین لذا باید بگویم با یک پدیده جهانی روبه رو هستیم معتقدم وقتی با موجی تا این اندازه بزرگ رو به رو می‌شویم باید آمادگی زیادی داشته باشیم.

این اولین مورد بوده و همانطور که شما هم گفتید امیدواریم که آخرین باشد اما صرف نظر از این چالش ما همه ساله آمار زیادی از خودکشی در کشور داریم که دانش آموزان را شامل می‌شود مثلا  در سال تحصیلی 94-95، 18 مورد خودکشی را شاهد بودیم لذا معتقدم باید برنامه بلند مدتی داشته باشیم تا بتوانیم با مشکلات از این دست با یک برنامه ریزی دقیق مواجه شویم.

مثلا در اخبار شاهد هستیم که وزیر ارتباطات در واکنش به اتفاقی که در اصفهان شاهد بودیم در صفحه اینستاگرام خود نوشته ((خبر خودکشی دو دختر نوجوان به دلیل پیروی از رفتارهای "شیطان گونه" در فضای مجازی برای شنوندگان ناراحت کننده و بهت آور بود )) باید عرض کنم نکته‌ای که در بالا به آن اشاره کردم همین جا مصداق پیدا می‌کند ابراز ناراحتی وزیر محترم برای من قابل احترام است ولی بکار گیری واژه "شیطان گونه" را مطلوب نمی‌دانم این دختران در یک چالش مرگ بار شرکت کرده‌اند یکی از آنها را به کام مرگ کشید و آن یکی را تا آستانه مرگ برده است اینجا ما باید از نوجوانان خود حمایت کنیم نه آنکه برچسب پیروی از رفتارهای شیطان گونه به آنها بزنیم.

در ادامه وزیر محترم عنوان می‌کنند که ((فرزندان خود را به عضویت در شبکه های اجتماعی تشویق نکرده‌ام و آنها نیز تا کنون عضویتی نداشته‌اند)) باید خاطر نشان کنم که این صفحه اینستاگرام که پیام وزیر محترم در آن منعکس شده خود یک شبکه اجتماعی است.

فرزندان ما وقتی می بینند پدرشان عضو شبکه اجتماعی است خواسته یا ناخواسته به این سمت کشیده می‌شوند یا کشیده خواهند شد و البته من اشکالی نمی‌بینم اما روی سخنم آن است که اینگونه گفتگو با نسل امروز که در فضای مجازی بزرگ می‌شود چقدر می‌تواند فایده داشته باشد؟

من معتقدم ما نیاز داریم سطح آگاهی جامعه و نوجوانان را بالا ببریم اینکه بیاییم و نصحیت کنیم و شعار بدهیم در حالی که خود به گفته خود عمل نمی‌کنیم نمی‌تواند مشکل را حل کند. به نظر باید وزارت ارتباطات، وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش که برایم جای تعجب دارد که تا کنون که این گفتگو در حال انجام است واکنشی از وزیر محترم آموزش و پرورش به این واقعه نداشته‌ایم با سایر وزارت خانه‌ها و نهادهای مرتبط جلسه بگذارند و پروتکلی تنظیم کنند تا بتوانیم در مواجه با این مشکلات نظام‌مندتر عمل کنیم.

من جای خالی پیشگیری و آموزش را در این میان خالی می‌بینم، جای خالی مشاوره بخصوص مشاوره همین طور مشاوره والدین و آموزش آنها بسیار خالی است و لذا باید اقدام عملی صورت بگیرد. اقدامی که پیشگیرانه باشد نه صرفا نصحیت نوجوانان لذا فکر می‌کنم زمان اقدامات سلبی در این خصوص پایان پذیرفته اینکه بگوییم بچه‌ها نباید این چالش را بازی کنند چاره کار نیست باید برای آنها روشن کنیم که عواقب این بازی چیست؟ باید به والدین دهیم که فرزندان خود را درک کنند و پذیرا باشند به تعبیری باید سلامت روانی جامعه را تامین کرد و نه گفتن را به فرزندان خود بیاموزیم.

هنوز چند روز از هفته بهداشت روانی نگذشته است که این اتفاق افتاده و این نشان می‌دهد حال روانی جامعه خوب نیست و باید هر چه زودتر به فریاد آن رسید.