چگونگی سیاست روسیه در آسیای مرکزی

با تغییر نظم جهانی و بحران در پروژه غربی‌سازی، بسیاری از کشورها و مناطق به دنبال اشکال جدید تعامل با شرکای خود هستند.

اخبار بین‌الملل- این روند شامل روابط روسیه با کشورهای آسیای مرکزی نیز می‌شود که از یک سو تاریخ مشترکی با قدمت طولانی دارند و از سوی دیگر، در شرایط متلاطم جهانی و تشدید رقایت برای حوزه‌های نفوذ مجبور به مشارکت هستند. روسیه چندین مزیت و راهکار منحصر به فرد برای پیشبرد سیاست‌های خود در آسیای مرکزی دارد.

زبان زنده

با پایان موج ناسیونالیسم گرایی که جمهوری‌های پسا شوروی در آسیای مرکزی را در دهه 90 میلادی فرا گرفت، به تدریج زبان روسی به منطقه بازگشت. این زبان در قزاقستان و قرقیزستان دارای موقعیت رسمی بوده، در تاجیکستان زبان ارتباطات بین قومی است و در ازبکستان اگرچه جزء زبان‌های خارجی محسوب می‌شود، اما در مدارس مورد آموزش قرار می‌گیرد. حتی ترکمنستان که سیاست انزواگرایی را برگزیده بود، نتوانست زبان روسی را کاملاً کنار بگذارد. تقاضا برای چند کلاس کم زبان روسی موجود بسیار زیاد است و والدین مایل هستند برای ثبت نام فرزندان خود در آنجا رشوه قابل توجهی بپردازند. در مناطق جنوبی قرقیزستان، 60-70 کودک اغلب در کلاس‌‌های روسی زبان آموزش داده می‌شوند، در ازبکستان تعداد مدارس روسی در حال افزایش است، که 90٪ دانش آموزان ازبک زبان در آنجا تعلیم می‌بینند، تاجیکستان و قرقیزستان نیز معلمان زبان روسی از روسیه دعوت می‌کنند.

زبان روسی در بین بومیان کشورهای آسیای مرکزی بسیار مورد توجه است. دلیل این امر نه تنها بسته به جریان قابل توجه مهاجرت نیروی کار به روسیه است که، زبان روسی قبل از هر چیز ابزاری برای دسترسی به علم، فرهنگ، اطلاعات و حتی محصولات فرهنگی و علمی اقوام آسیای مرکزی است. با وجود تمام تلاش دولت‌ها برای معرفی زبان انگلیسی در تیراژ گسترده، این زبان باز هم قادر به جایگزین شدن با  زبان روسی نشده است. در بین مردم قزاقستان، 92٪ از جمعیت، ازبکستان - 50٪ از جمعیت، تاجیکستان - 15٪ از جمعیت، و قرقیزستان - 6/48٪ از جمعیت به زبان روسی صحبت می‌کنند.

علاوه بر این، بر اساس یک مطالعه انجام شده توسط برنامه بین المللی ارزیابی دستاوردهای آموزشی دانشجویان (PISA)، آموزش به زبان روسی نتیجه بهتری داشته است. به عنوان مثال، در قزاقستان در سال 2012 ، تفاوت بین دانش آموزان فارغ التحصیل مدارس روسی و قزاقی، 20 امتیاز یا حدود یک سال و نیم تحصیل، بدون در نظر گرفتن زبان مادری آنها بود.

روسیه برای پاسخگویی به درخواست عمومی برای مطالعه زبان روسی، کمک به کشورهای آسیای مرکزی در تهیه معلمان، تهیه کتابهای درسی و کتابچه‌های علمی، گشایش دوره‌های تحصیلی روسی برای مهاجران کارگری، فراهم کردن مکان در دانشگاه‌های روسی برای ساکنان منطقه و گسترش شبکه شعب آنها در کشورهای آسیای مرکزی نیاز به یافتن پاسخی مناسب دارد.

تعامل نفوذی اقتصادها

برای اکثر کشورهای منطقه، روسیه شریک اصلی در تجارت و یکی از سرمایه گذاران پیشرو است. در همین رابطه، این سرمایه گذاری‌ها با هدف توسعه فناوری کشورهای آسیای مرکزی و اجرای پروژه‌های بزرگ زیرساختی انجام می‌شود.

به این ترتیب، حجم سرمایه گذاری‌های روسی در قزاقستان به 12 میلیارد دلار رسیده و تعداد پروژه‌های مشترک در 3 سال گذشته از 5649 به 9028 افزایش یافته است. بیشتر تأکید بر همکاری‌های صنعتی در زمینه‌هایی مانند تکنولوژی خودرو، ماشین آلات کشاورزی، هواپیمایی، توسعه مراکز خدمات منطقه‌ای و همچنین مجموعه نظامی-صنعتی است.

در قرقیزستان، شرکت "گازپروم" گاز رسانی به مناطق را بر عهده دارد؛ "روس‌اِلپروم" نیز برای اجرای طرح‌های برق آبی تفاهم نامه همکاری به مبلغ 1.5 میلیارد دلار امضا کرده است. پروژه احداث نیروگاه برق آبی روی آبشار نارین علیا نیز در این لیست می‌باشد. روسیه علاقه مند است در ساخت راه آهن چین - قرقیزستان - ازبکستان نیز شرکت کند.

اخیرا توافق نامه سرمایه گذاری و تفاهم نامه به ارزش 25 میلیارد دلار با طرف روسیه امضا شده است که مهمترین آن، پروژه ساخت نیروگاه هسته‌ای و کارخانه سیمان در آهنگران است.

بزرگترین پروژه های سرمایه گذاری روسیه که در تاجیکستان اجرا شده، عبارتند از نیروگاه برق آبی سنگ توده، اپراتور تلفن همراه روسی مگافون و همچنین گازپروم نفت -تاجیکستان.

در این میان ترکمنستان نیز استثنا نبوده است. گازپروم خرید گاز ترکمن را از سر گرفته و به نوبه خود عشق آباد نیز تصمیم گرفته موتورهای توربین گازی NK-14ST و 214 کیلومتر لوله را برای ساخت خط لوله گاز TAPI خریداری کند. نمونه‌ای از توافق‌های روسیه و ترکمنستان، در همکاری متقابل سودمند با شرکای اوراسیا کاملاً آشکار است. برای روسیه، گاز ترکمنستان فرصتی برای پر کردن Nord Stream-2 با گاز "خنثی" است و برای ترکمنستان احیای انتقال منابع "سوخت آبی" به اروپا است، بدون اینکه منتظر احداث خط لوله انتقال گاز خزر از طریق بستر دریای خزر باشد.

می‌توان از مزایای پروژه‌های مشترک بسیار زیاد برشمرد، اما واقعیت این است که روسیه برای آسیای مرکزی طبیعی‌ترین شریک در همکاری صنعتی، تشکیل خوشه‌های لجستیک، شریان‌های انرژی و ظرفیت ترانزیتی است، که نه تنها به دلیل اتصالات زیرساخت‌های تاریخی، بلکه به عنوان با ثبات‌ترین کشور در میان کشورهای اطراف آسیای مرکزی، اعم از شرکای جنوبی و غربی می‌باشد، که باید مورد استفاده قرار گیرد.

جزئی از کل

یکی از مهمترین زمینه‌های روابط بین روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، حمایت از منافع شهروندان است که هنوز هم به سمت یکدیگر گرایش دارند. این گفته تنها به مهاجرت نیروی کار مربوط نمی‌شود، گرچه حجم و تأثیر آن بر اقتصاد کشورهای آسیای مرکزی بسیار زیاد است.

جریان گردشگری از روسیه به آسیای مرکزی در حال رشد است و در خود روسیه یک جمعیت مسلمان چند میلیون نفری از اقوام ترک وجود دارد که توسط مجموعه‌ای از ایمان، فرهنگ و سنت با آسیای مرکزی در ارتباط هستند. این امر فرصت‌های چشمگیری برای تعمیق گفتگوهای فرهنگی، آموزشی، علمی در جوانان ایجاد می‌کند.

در مورد مهاجرت، لازم است یک چارچوب قانونی تشکیل شود که هم بتواند موجب جذب متقابل متخصصان بوده و هم امکان اشتغال قانونی در قلمرو کشورهای همکار فراهم شود. چنین اقدامی می‌تواند از جانب مراکز مهاجرت روسیه در قلمرو کشور‌های آسیای مرکزی و آژانس‌های استخدام برای جذب نیروی کار باشد.

تضمین امنیت متقابل اجتماعی نیز از ضروریات است. این مشکل تنها به دولت کشورهای آسیای مرکزی که در فدراسیون روسیه فعالیت می‌کنند، مربوط نمی‌شود. به عنوان مثال، در تاجیکستان، روس‌ها عمدتاً به عنوان افرادی که در سن بازنشستگی و کهولت هستند، شناخته می‌شوند. بخشی از این مشکل با یک روش جدید در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا حل می‌شود، که فعالیت‌های کاری را هم در کشور تابعیت دائم و هم در کشور میزبان از سال های 2020 تا 2021 احتساب می‌کند.

در واقع، فرآیندهای یکپارچگی اوراسیا – که این یک "کانون تجمیع" نیز است، می‌تواند هم یک راه حل جامع برای موضوعات اجتماعی و هم اجرای پروژه‌های چند جانبه را فراهم کند. بنابراین، در چارچوب جفت شدن پروژه های EAEU و ابتکار عمل چینی "یک کمربند - یک جاده" ، چشم اندازهایی برای اجرای توافق روسیه و قزاقستان در زمینه ایجاد کریدور حمل و نقل "اروپای غربی -چین غربی" باز می‌شود. در ژوئن سال 2019 ، نخست وزیر روسیه دیمیتری مدوِدوف برنامه‌هایی را برای ساخت جاده "مریدین" که از مرز با قزاقستان ایجاد شده و آن را به اتحادیه اروپا متصل می‌کند، تصویب کرد. همچنین از قزاقستان برای شرکت در یک پروژه عظیم برای احداث خط لوله انتقال آب از روسیه به چین دعوت کرد، که راه حلی برای مشکل تامین آب در سراسر آسیای مرکزی نیز ارائه می‌دهد.

کمیسیون اقتصادی اوراسیا پیشنهاد ایجاد یک بستر فرا ملی از پروژه‌های صنعتی و زیربنایی در اتحادیه را داده است. و اگرچه همه کشورهای آسیای مرکزی عضو EAEU نیستند، اما شبکه‌ای از توافق نامه‌های تجارت آزاد و توسعه کریدورهای حمل و نقلی و لجستیکی در اطراف آن تشکیل می‌شود، که تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان می‌توانند در آن گنجانده شوند. روسیه باید فرایند ادغام متقابل و توسعه لیست پروژه‌های همکاری را ارتقا بخشد.

امنیت

تنها زمینه‌ای که نیازمند رویکردی سخت و سازش ناپذیر از طرف روسیه و کشورهای آسیای مرکزی است باید امنیت به معنای وسیع کلمه باشد. کشورهای منطقه با شبکه‌ای از توافق نامه‌های مربوط به همکاری‌های نظامی، نظامی - فنی و ضد تروریسم و همچنین مبارزه با جرایم بین المللی در چارچوب CSTO و SCO به یکدیگر متصل می‌شوند.

آسیای مرکزی به دلیل نزدیکی به افغانستان و خاورمیانه، مدام با تهدیدات اسلام گرایی رادیکال، افراط گرایی، تروریسم، قاچاق مواد مخدر و قاچاق غیرقانونی اسلحه روبرو است. ناسیونالیسم "منطقه‎ای" که هماهنگی بین قومی را از بین می‌برد و زمینه ساز تکثیر "ذخیره پرسنلی" داعش و سایر گروه‌های اسلامی است، تهدید بزرگی به شمار می‌رود. در واقع، اسلام گرایی رادیکال، ناسیونالیسم و ​​توانبخشی نازیسم همانند هم و برادر در رد نمایندگان سایر مذاهب، اقوام و فرهنگ‌ها هستند. در این زمینه، لازم است که تلاش‌ها برای جعل تاریخ مشترک، ایجاد درگیری‌های قومی، که منجر به جان باختن ده‌ها هزار نفر از سکنه آسیای مرکزی شده است، را بخاطر داشته باشیم.

علاوه بر این، پدیده‌های منفی فوق به طور گسترده‌ای توسط بازیگران خارجی برای بی ثبات کردن خود روسیه و کشورهای آسیای مرکزی مورد استفاده قرار می‌گیرند. با ایجاد اختلافات و درگیری‌ها، سازمان‌های غیردولتی مختلف اسلامی و "دموکراتیک" با اشاعه شعارهای افراطی و جذب هواداران برای فعالیت‌های تروریستی و "کودتاهای رنگی" از طریق سوء فرستاده‌های خود و اینترنت، همه آبی است که بر روی یک آسیاب ریخته می‌شود.

شایان ذکر است که در این باره مواضع مقامات روسیه و کشورهای آسیای مرکزی به طور کلی همپوشانی دارد، گرچه گرایش‌های نگران کننده‌ای نیز وجود دارد. اسلامی شدن رادیکالی در قرقیزستان در حال انجام است، شبه نظامیان افغانستانی در مرز با تاجیکستان در حال تجاوز هستند، مرز ترکمنستان توسط داعش مورد حمله قرار می‌گیرد و ملی گرایان همه کشورهای آسیای مرکزی احساس به سهولت در حال مسموم کردن مردم چند ملیتی منطقه هستند. آخرین نمونه، تبرئه تمیر بولوت‌بیک توسط دیوان عالی قرقیزستان بود، که نازیسم را توجیه کرده و طراح ایده "قرقیزستان را برای قرقیزها" بود.

با توجه به این موضوع، همکاری در حوزه امنیت نه تنها نیازمند تقویت هماهنگی کار دستگاه‌های اجرای قانون و سیاست‌های دولت‌ها است، بلکه نیاز به گسترش گفت و گو جامعه روسی و آسیای مرکزی در زمینه حافظه مشترک تاریخی، تبادل بازدید جوانان و جانبازان و تهیه مطالعاتی در زمینه تاریخ عمومی از جمله نقش آسیای مرکزی در جنگ بزرگ میهنی، مانند کمک آن به تخلیه آن از دشمن و همچنین در دستاوردهای دوره اتحاد جماهیر شوروی می‌باشد.

"قدرت نرم"؟ نه، سرنوشت جامعه!

به دست ایالات متحده، و با پذیرش روابط بین الملل به عنوان مبارزه دولت‌ها و نهادهای آنها برای تسلط بر جهان، اصطلاح "قدرت نرم" در علوم سیاسی متولد شد. و گرچه محتوای این مفهوم در ماهیت همکاری صلح آمیز و داوطلبانه است، اما کشورهای غربی "قدرت نرم" را به فناوری "کودتاهای رنگی" ، باج گیری اقتصادی، پشتیبانی از افراط گرایی و دخالت در امور داخلی دولت‌ها به بهانه "حمایت از حقوق بشر" تبدیل کرده‌اند.

اقدامات انجام شده توسط روسیه برای توسعه روابط با کشورهای منطقه آسیای مرکزی نیز به طور معمول "قدرت نرم" خوانده می‌شود، که در پرتو جنگ‌های رو به تشدید بین فدراسیون روسیه و ناتو، بعضی اوقات باعث نگرانی نخبگان سیاسی کشورهای آسیای مرکزی می‌شود. اما ما به الفاظ بازی نمی‌کنیم. اگر کسی در تلاش است تا سیاست روسیه در آسیای مرکزی را به عنوان مبارزه برای حوزه‌های نفوذ معرفی کند، کافیست تنها نقشه اوراسیا را جستجو کند. حوزه‌های نفوذ برای بازیگران دوردست از نظر جغرافیایی ضروری است، و برای کشورها و مردمان همسایه، که به لحاظ تاریخی به هم پیوسته‌اند، صحبت در مورد همکاری طبیعی، وابستگی متقابل و منافع مشترک می‌باشد.

در این زمینه، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی در رابطه با یکدیگر کاملاً بی مانند هستند. این مساله تنها مربوط به تاریخچه زندگی مشترک طولانی در چارچوب یک کشور نیست، که البته روسیه و آسیای مرکزی را با بسیاری از موضوعات اقتصادی و زیرساختی به یکدیگر پیوند داده است. منحصر به فرد بودن تمدن روسیه به خودی خود و تفاوت‌های قابل توجه بین اقوام آسیای مرکزی و بقیه جهان اسلام، نتیجه همزیستی فرهنگ‌های قوم‌های اسلاوی، ترک و هند و ایرانی است، که در یک منطقه وسیع از تندرای قطب شمال تا کوه‌های پامیر زندگی می‌کنند. به این ترتیب ساکنان سرزمین‌های اروپایی اتحاد جماهیر شوروی سابق و آسیای مرکزی، که در کشورهای خارج دور زندگی می‌کنند، بسیار نزدیک به همدیگر هستند تا جمعیت محلی.

به این ترتیب، هم روسیه و هم شرکای آسیای مرکزی آن باید از این امر نتیجه بگیرند.