پذیرفتن FATF در شرایط جنگ اقتصادی یک خیانت بزرگ به کشور است

 2 اردیبهشت سال 1358 بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی(ره) تشکیل شد. همان گونه که از نام سپاه بر می‌آید این ساختار از همان ابتدا پاسدار انقلاب اسلامی در حوزه‌های مختلف بود و تاکنون به رسالت خود به خوبی عمل کرده است. روزهای ابتدای انقلاب سپاه وظیفه نگهداری و نگهبانی انقلاب اسلامی از گزند توطئه و نفاق در برابر منافقین و جدایی طلبان را بر عهده داشت که جنگ بر ایران اسلامی تحمیل شد. با رشادت‌های مومنان و صالحان جنگ متوقف شد اما فعالیت مدافعان دین و میهن تمامی نداشت. سپاه پاسداران پس از دفاع مقدس رو به سازندگی آورد و در کنار آن وظیفه حراست از کشور در برابر جنگ نرم را نیز به عهده گرفت. توسعه توان نظامی و دفاع از کشور در برابر تروریست، هزاران کیلومتر پشت مرز‌ها نیز از دیگر وظایفی بود که توفیقات سبز پوشان سپاه بر هیچ کس پوشیده نیست.

به مناسبت چهلمین سالگرد تاسیس سپاه، فرهنگ سدید با سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور به گفت‌وگو نشسته است و عملکرد چهار دهه سپاه را با این فرمانده جبهه و جنگ بررسی کرده است. مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:
 
سپاه در آستانه چهلمین سالگرد تاسیس خود قرار دارد. در یک نگاه کلی اگر بخواهید اقدامات سپاه را در این چهار­دهه ارزیابی کنید؛ نظر شما در این خصوص چیست؟

سپاه همراه با انقلاب اسلامی متولد شد، رشد کرد و در این چهاردهه به انقلاب اسلامی کمک کرده و از ارزش‌های انقلاب اسلامی دفاع کرده و همچنین ماموریت‌هایی که انقلاب اسلامی بر اساس اقتضاء به سپاه واگذار کرده است به نحو احسن اجرا کرده است.

اگر بخواهیم مقطع ده ساله اول سپاه را بررسی کنیم که همزمان با پیروزی و شروع انقلاب اسلامی بود، باید گفت بخشی از آن به دوران قبل از جنگ برمی‌گردد که در کشور وزارت اطلاعات وجود نداشت و اطلاعات سپاه مسئول خنثی سازی همه توطئه‌های گروهکی و تروریستی و فرقه‌ای را برعهده داشت. در آن زمان بود که امام خمینی (ره) فرمودند: «اگر سپاه نبود کشورهم نبود». یعنی می‌توان گفت که در چند سال اول انقلاب اسلامی، قبل از تشکیل وزارت اطلاعات، سپاه همه ماموریت خنثی سازی توطئه‌های براندازانه را نیز بر عهده داشت؛ لذا در ابتدای انقلاب اسلامی این کار سپاه بود که هجمه‌های براندازی فرقه منافقین، جنگ شهری داخل کشور، جنگ‌های تجزیه طلبی مانند کردستان، خلق عرب و بلوچستان و دیگر نقاط کشور را خنثی کند و توانست همه اقدامات براندازانه‌ای که دشمان به واسطه ضد انقلاب، سازماندهی کرده بودند را شکست دهد.

به نظرم اگر خاطره‌ای و یا مصداقی در این باره وجود دارد بیان کنید تا وضعیت سپاه ابتدای انقلاب اسلامی روشن‌تر شود. 

بله. بنده خودم در کردستان بودم و نقش سپاه در کردستان را دنبال می‌کردم که در این راستا می‌توان در این بخش چند خاطره را بیان کرد. در آن زمان سپاه ماموریت توسعه انقلاب اسلامی در کردستان را به عهده داشت، نه صرفاً حفظ و دفاع ارزش‌ها. خاطرم هست که شهید بروجردی در آن زمان فرمانده سپاه ولیعصر (عج) شده بود و مشغول به سازماندهی پاسدار‌های سپاه در قالب گردان شد. ما نیز در قالب گردان برای انجام ماموریتی به جنگل‌های فومن برای مقابله با چریک‌های فدایی خلق اعزام کرد. پس از اینکه این غائله خنثی سازی شد، به خرمشهر رفتیم و ماجرای خلق عرب را خنثی سازی کردیم و بعد از آن به کردستان رفتیم که ماجرای پاوه و شهید چمران به وجود آمد.

در آن زمان شهید بروجردی تعدادی از بچه‌ها را صدا زد و به کرمانشاه رفتیم. پس از اینکه منطقه را شرح داد چند نفر را در منطقه به‌عنوان فرماندار قرار داد. به طور نمونه شهید ناصر کاظمی را فرماندار پاوه، محمدنیا بخشدار جوانرود و یکی دیگر بخشدار روانسر شد و شخص دیگری که در آنجا بود را مسئول آموزش و پرورش جوانرود گذاشت و از این دست اقدامات که با هماهنگی دستگاه‌های اجرایی، مسئولیت‌ها در این زمینه را منصوب می‌کرد و این یعنی اینکه بار اصلی انقلاب بر دوش سپاه و امثال این بزرگواران بود و آن را دنبال می‌کردند. این موارد جدای نقش سپاه در جنگ است.
 
روزهای اول انقلاب روح و نفس سپاه، روحیه انقلابی ارتش را جلا می‌داد
در خاطرم است که در داستان پاوه، ضد انقلاب کردستان، کموله و دموکرات با استفاده از غفلت‌های انجام شده پادگان تیپ 2 لشکر 64 مهاباد را خلع سلاح کرد و از این طریق سلاح‌های بسیار زیادی از یک تیپ ارتش به دست آورد و پس از آن پاسگاه ژاندارمری را خلع سلاح و پیش روی کردند. اما در سنندج وقتی که پادگان ستاد 28 ارتش مورد حمله قرار گرفت، شهید قرنی در تهران دستور مقاومت داد و موجب شد که شکست نخورند. در اینجا نگهداری، کمک و تعامل دوطرفه با ارتش را سپاه به عهده داشت. زمانی که سپاه وارد کردستان شد ایستادگی کرد تا کردستان از ایران جدا نشود. تقریبا نقطه کلیدی این استان پاوه بود و قاسملو معدوم رئیس حزب دموکرات می‌گفت که اگر از پاوه عبور کنیم اعلام آزادی و جدایی کردستان از ایران را داریم و آمریکایی‌ها و حزب بعث نیز آماده شده بودند که پس از این اعلام آن را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت بشناسند و با آن تعامل کنند که اگر این اتفاق می‌افتاد ما وارد یک جنگ بلند مدت در منطقه می‌شدیم و یک اسرائیل در کنار کشور ما تشکیل می‌شد. در آن لحظه امام تشخیص و فرمان داد و ارتش و سپاه ایستادگی کردند. در ماجرای کردستان قصد ندارم همه دستاورد‌ها را به سپاه اختصاص دهم و ارتش هم دستاورد‌های بزرگی داشت و افرادی مانند شهید صیاد شیرازی و شهید آبشناسان بسیار زحمات زیادی کشدیدند، اما بالاخره روح و نفس سپاه به ارتشی‌ها که می‌خورد روحیه انقلابی آن‌ها جلا پیدا می‌کرد. کردستان را سپاه نجات داد و توطئه بسیار بزرگی را از کشور برگرداندن به شکلی که یک نتایج بسیار عجیبی در سال‌های 65 الی 66 در اوج درگیری‌ها یک تیم از دانشگاه تهران توسط یک نظر سنجی در کردستان به دست آورد. در آن نظر سنجی مردم کردستان سپاه را به عنوان محبوب‌ترین سازمان جمهوری اسلامی انتخاب کردند. در شرایطی که سپاه مسئولیت مبارزه با ضد انقلاب را به عهده داشت و در زمینی مبارزه می‌کرد که مردم در آن حضور داشتند و لازم بود تا مردم را هدف قرار ندهد و دشمن را بزند و این کار بسیار مشکلی است. نتایج این کار بسیار برای خود من جالب بود در حالی که این نظر سنجی از بیرون مجموعه سپاه انجام شده بود و ارزشمند بود.
 
تحول محتوایی مردم، محصول کار سپاه در منطقه 
چند وقت گذشته چند تن از دوستان کُرد منطقه از جوانرود و مهاباد پیش ما آمدند. یکی از این افراد 4 فرزند داشت که 3 نفر آن‌ها شهید شده بود و یکی دیگر در درگیری با پژاک مجروح شده بود. زمانی که آن فرد را با خود مقایسه می‌کنم متوجه می‌شوم که این افراد پای کار انقلاب هستند و ما بالاتر از این نداریم که کسی سه فرزند خود را در راه انقلاب فدا کند. بنده این تحول محتوایی مردم را محصول کار سپاه در منطقه می‌دانم. وقتی نفس بروجردی به مردم، نیروها، ارتش و منطقه می‌خورد یک روح معنوی را به بچه‌ها تزریق می‌کرد. بروجردی همواره می‌گفت که ما از درگیری در مباحث کردستان به دنبال تحول و ارتقا در انسان‌ها هستیم با وجود اینکه بروجردی تحصیلات آکادمیک نداشت، اما روح معنوی این شهید، افراد با دانش بالا را در اختیار خود می‌داد.

امروز وقتی که به کردستان نگاه می‌کنیم علیرغم همه مشکلات خود را بخشی از ایران می‌داند در حالی که کردستان عراق آماده بود از این کشور جداشود و عمیق شدن پیوستگی کردستان با ایران و ملت بخشی از زحمات و جانفشانی بچه‌های سپاه بود.

سردار مواردی که ذکر کردید برای دهه اول انقلاب اسلامی است؟

خیر. این موارد جزو موارد ضد جنگ بود و موضوع جنگ یک مبحث بزرگتری است. ما وارد جنگی شدیم که اتفاقات بسیار بزرگی در آن رخ داد. اگر از منظر امام خمینی (ره) به آن نگاه کنیم که جنگ ما همه نور بود، جنگ ما دانشگاه انسان سازی بود و جنگ ما مبارزه علیه کفر بود، این دانشگاه و بستر را سپاه ساخت و ویژگی سپاه غیرقابل انکار است. وقتی گفته می‌شود سپاه اصلا نفی زحمات دیگر نیرو‌ها نیست و اصلا حس این موضوع وجود ندارد که یکی باشد و دیگری نباشد. در زمان جنگ که یک نمایش ایستادگی یک ملت در برابر دنیا بود می‌توان گفت که تاثیرات و تحولات انسانی از فیزیکی آن بیشتر بود به طور مثال شهید همت و شهید مهتدی یک معلم و شهید پیچک یک آموزگار آموزش و پرورش بودند. خیلی از افراد که بسیجی بودند در یک دانشگاه انسان سازی قرار گرفتند که آن را سپاه درست کرد و این زیر نظر امام (ره) بود.
 
در این برهه دو نسل انقلاب در زمان جنگ ساخته شد و اگر امروز نگاه کنیم مسئولین اصلی کشور کسانی هستند که در جنگ ساخته و پخته شدند و از آن بیرون آمدند و باور‌ها و نگاه‌ها و آن نظریه دفاعی که می‌خواست تولید شود با گوشت و خون و جان افراد تکمیل شد. اگر می‌خواهیم امروز انقلاب خود را صادر کنیم نظریه دفاعی صادر می‌کنیم. اگر حشد الشعبی در عراق تشکیل می‌شود نظریه بسیج دفاع مردمی و باور داشتن دین در دفاع و استفاده از ظرفیت مردم در سازماندهی است. دفاع وطنی سوریه هم به همین صورت است. این نظریه با ملاحظات خاص خود در همه جا قابل پیاده شدن است. در آن زمان چپی‌ها نظریه حزب توده را داشتند، ولی نگاهی که امام (ره) وارد کرد و سپاه آن را پیاده سازی کرد، بسیج بود که یکی از بزرگترین کار‌های سپاه هم همین پرورش بسیج بود. سپاه در جنگ دو نسل را برای مدیریت کشور تولید کرده که نسل سوم و چهارم نیز به این افراد تکیه کنند و نظریه ما می‌توانیم را ادامه دهند. بسیاری از علمای ما قبل از انقلاب تلاش کردند آن را پیاده کنند، ولی به هر دلیلی نتوانستند و برای نخستین بار است که چنین اتفاقی می‌افتد.
 
کاری در کشور وجود ندارد که به سپاه داده شود و سپاه اعلام کند که نمی‌تواند

نقش سپاه پس از جنگ چگونه پیش رفت؟
 
سپاه سازنده اصلی جریان مقاومت است و آنچه که دشمن را از سپاه می‌ترساند خمیرمایه سپاه به عنوان سازند اصلی در انقلاب اسلامی است. مقام معظم رهبری فرمودند سپاه ستون انقلاب اسلامی است و هرجای انقلاب اگر بلنگد من سپاه را می‌گذارم تا بار آن را تحمل کند و بازسازی کند و این قابلیتی است که سپاه آن را از خود نشان داده است. به طور مثال به توانمندی قرارگاه قرب سپاه نگاه کنید. خاطرم هست پس از انقلاب دو پل سعدی و حافظ در تهران قرار داشت که روکش آن‌ها خراب شده بود و به فلز رسیده بود و کسی نمی‌توانست مشکل آن را حل کند. اما امروز توانمندی فنی ما در کشور این پل و جاده و استحکامات را بچه بازی می‌داند. در واقع یک باور و اعتماد به نفس ملی در حوزه فنی ایجاد کردیم که ما را از پیمانکار خارجی بی نیاز کرد. در هر کاری مشکلاتی وجود دارد و قابل طرح است، اما این موضوع نباید موجب شود که ما را از عظمت کار بیاندازد. اگر این توان را نداشتیم، امروز باید دست به دامان کشور‌های دیگر می‌شدیم و مفاسد آن‌ها را تحمل می‌کردیم. اما امروز پیچیده‌ترین توانمندی‌های فنی در هر حوزه‌ای را در هر شرایطی می‌توانیم انجام دهیم که این یک قدرت سازندگی در کشور است. رویکرد‌های جدیدی نیز در این راستا به کار گرفته شده است. بخش خصوصی را بکارگیری کرد تا قرارگاه رقیب بخش خصوصی نباشد بلکه سازماندهی بخش خصوصی را انجام دهد. امروز کاری در کشور وجود ندارد که به سپاه داده شود و سپاه اعلام کند که نمی‌تواند آن را نجام دهد و تقریباً کسی آن را سراغ ندارد.
 
تا 50 سال آینده هیچ تهدیدی متوجه UCF اصفهان نیست
در زمانی، حوزه پدافند غیرعامل می‌خواست UCF اصفهان را برای حوزه هسته‌ای بسازد. آن زمان در اوج فشار و تحریم و تهدید بودیم و این موضوع شفاهی به فرمانده قرب نیرو دریایی سپاه ابلاغ شد. خاطر حضورم است که این قرارگاه در ماه هفتم اولین پیش پرداخت خود را دریافت کرد و ماه سیزدهم یک زیر ساخت بسیار عظیم و مستحکم را برای حوزه هسته‌ای ایجاد کرد که می‌تواند در برابر هر تهدیدی ایستاگی کند و تا 50 سال آینده هیچ تهدیدی بر آن اثر گذار نیست. یا در حوزه ساخت‌های فنی، دفاعی، سیلو‌های موشکی، مجموعه بزرگ شهر‌های موشکی و سایر موارد دردرون سپاه ایجاد شد و کشور را در برابر تهدید امن کرده است.
 
پس ماموریت سپاه دهه اول کمک به مدیریت جنگ بود و سه دهه بعد سازندگی؟
 
به طور کلی در دهه اول بر دفاع از کشور در حوزه‌های امنیتی و نظامی متمرکز بودیم. هم زمان با آن یکی از ثمرات ما در جنگ تربیت انسان‌هایی برای اداره انقلاب اسلامی بود که نسل دوم و سوم ساخته شدند و بعد از جنگ وارد مرحله سازندگی شدند. نکته اساسی این است که سپاه قابلیتی به دست آورده که قادر است هر حادثه و هر تهدید یا هر مشکل اساسی کشور را حل کند. بزرگترین قابلیت سپاه انعطاف پذیری در برابر مشکلات کشور است و خود را می‌تواند شکل هر نوع تهدیدی کند و با هر تهدیدی مقابله کند مانند بحران اخیر که در بحث سیل وارد شد و اقدامات امدادی، مهندسی، خدماتی و هرنوع اقدام فوری را تولید و اجرا کرد.

دستاورد‌های سپاه، برای انقلاب اسلامی را چه می‌دانید؟ و اینکه نسبت به سرعت رشد جهانی، سرعت رشد سپاه در زمینه‌های مختلف از نسبت جهانی بالاتر بوده یا پایین تر؟

زمانی که ما وضع موجود را نگاه می‌کنیم و آن را با سطح منطقه، مشکلات کشور و سطح تهدید علیه کشور می‌سنجیم متوجه می‌شویم که سپاه توانسته پنج نیرو سازماندهی کند -که به تعبیر من شش نیرو سازماندهی شده است و نیروی ششم نیروی سازندگی است- و همه آن‌ها به بلوغ برساند. بسیج، نیروی دریایی، نیروی قدس، نیروی هوا و فضا، نیروی زمینی و سازندگی بسیار ارزشمند هستند. اما نکته‌ای در این بین وجود دارد که آیا می‌توان بهتر از این بود حتماً بله. یکی از ویژگی‌های سپاه این است که هیچ گاه به وضع موجود راضی نیست هرچند که وضع موجود در قله قرار دارد. این ویژگی خوب سپاه است که به وضع موجود راضی نیست.
 
ارتشی به توانمندی سپاه در منطقه نداریم
 
عملکرد سپاه نسبت به دیگر کشورها چگونه است؟
 
در مقایسه با کشور‌های دیگر باید گفت که در منطقه هیچ ارتشی نداریم مانند سپاه که ایدئولوژیک و مومن به انقلاب باشد، قدرت بسیج کنندگی و بکارگیری نیرو را داشته باشد، قدرت تکنولوژیک داشته باشد و بتواند محصول را خود طراحی کند و بسازد. قدرت انطباق پذیری سپاه با شرایط و انعطاف پذیری، بزرگترین ویژگی سپاه است. در زمانی جنگ است که با شدت حداکثری خود را منطبق می‌کند. وقتی جنگ نرم به وجود می‌آید، قدرت جنگ نرم پیدا می‌کند. در حوزه بسیج و سازندگی قابلیت سازندگی پیدا می‌کند. سپاه در هر حوزه‌ای وارد می‌شود قدرت انطباق پذیری آن بسیار بالا است. کمتر ارتش دنیا را می‌توان پیدا کرد که دارای چنین ویژگی‌هایی باشد.
 
قدرت انعطاف و انطباق پذیری بزرگترین ویژگی سپاه

خود اتکایی در سپاه بسیار بالا است. سپاه از ابتدا تحریم بود و هرچند که میزان تحریم‌ها آن متفاوت بود، اما هیچ زمانی نبود که تحریم نباشد. سپاه در تحریم توانست تجهیزات مورد نظر خود را بسازد. موشک، پهپاد، رادار، تانک و هواپیما در شرایط تحریم ساخته شد و البته در وزارت دفاع و دانشگاه‌های کشور نیز اقدامات بسیار فراوانی انجام شده، اما بکارگیری این ساز و کار توسط سپاه بسیار مهم است. ارتش کشور همسایه را در نظر بگیرید. اگر آمریکایی‌ها به ترکیه و یا به عربستان و اسرائیل سلاح نفروشند کار آن‌ها تمام است. کمتر کشوری است که بتواند مایحتاج خود را تولید کند. رویکرد جدی دیگر در سپاه این بوده است که استراتژی‌های آفندی و پدافندی را با تکیه بر توانمندی‌های داخل کشور طراحی و دنبال کند به شکلی که اگر استراتژی سپاه، احتیاج به سلاح خاصی دارد آن را می‌سازد و اگر نتوانست خود را وابسته به آن سلاح نمی‌کند و عرصه‌ای جدید را باز می‌کند.


سازمان پدافند غیرعامل در سال 82 به فرمان رهبر معظم انقلاب تشکیل شد آیا قبل از تشکیل پدافند غیرعامل در نهاد‌های نظامی مانند سپاه جایگاهی داشته است؟

پدافند غیر­عامل قبل از سال 82 زیر نظر سازمان‌های مختلفی بوده است. قبل از انقلاب یک سازمانی وجود داشت به نام سازمان دفاع غیر نظامی که معاون نخست وزیر قبل از انقلاب مسئول آن بود که با پیروزی انقلاب اسلامی منحل می‌شود و ماموریت‌های آن به بسیج واگذار می‌شود. به این دلیل که بسیج در ساختار نیرو‌های مسلح قرار می­‌گیرد و زیر نظر دولت قرار نمی‌گیرد و پیشگیری و مدیریت حوادث طبیعی جزو ماموریت دولت بوده، امکان اجرای آن در بسیج به وجود نمی­‌آید. پس از آن به دبیرخانه شورای امنیت ملی واگذار شد. در زمانی که دکتر فیروز آبادی معاون نخست وزیر وقت بودند، معاون جنگ و جبهه کار پدافند غیر عامل را بر عهده داشت. روز‌های آخر جنگ دکتر روحانی فرمانده پدافند هوایی کشور می‌شوند و همزمان فرمانده پدافند غیرعامل هم بودند. زمانی که دبیر شورا شدند این دو فرماندهی را بر عهده داشتند. پس از آن تصمیم بر آن شد که پدافند هوایی جدا شود و به ارتش واگذار شود و پدافند غیر عامل هم به ارتش برگشت و در نیرو هوایی ارتش سازماندهی شد. تا سال 82 به این صورت جلو آمد. در آن زمان گزارش‌هایی آمد و نتیجه بر آن شد که در آنجا موفق نبوده و باید در ستاد کل قرار بگیرد تا بتواند منشا تعاملات با دولت قرار گیرد. یک سال اول را سردار نقدی مسئولیت پدافند غیر عامل را به عهده داشتند و پس از آن من از مهندسی سپاه به پدافند غیر عامل آمدم.

امروز حدود 20 برابر زمان جنگ استحکامات ساخته شده است
 
دستاورد‌های حوزه پدافند غیرعامل چه بوده است؟

فعالیت پدافند غیرعامل را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته نیرو‌های مسلح و دسته دیگر بخش دولتی. اقدامات پدافند غیر عامل در نیرو‌های مسلح مخصوصاً سپاه بسیار گسترده، دقیق و فنی اجرا شده است. در هوافضا، موشکی، پهپاد ها، نیروی دریایی، نیروی زمینی و مرز­ها استحکامات خوب و مناسبی را در حوزه 10 و یا 12 ساله ساخته شده به طوری که حدود 20 برابر زمان جنگ استحکامات ساخته شده است. شهر‌های موشکی که رونمایی می‌شود نشان از توانمندی گسترده در این حوزه است که این اقدامات در وزات دفاع و ارتش نیز به همین قدرت و گستردگی اجرا شده است.

در حوزه کشوری نیز در دوره دولت‌های مختلف دارای شدت و دقت متفاوت بوده است. در مقاطعی سرعت بسیار بالا بوده لذا ارتقاء تاب آوری زیر ساخت‌ها در برابر حوادث را به طور جدی و گسترده پیگیری و اجرا کردیم.
 
ماجرای داغ حمله الکترونیک آمریکا به صداو سیما وسط مناظره های انتخاباتی
به طور نمونه اگر بخواهم نمونه فعالیت‌های پدافند غیر عامل در حوزه کشوری را بگویم، در زمانی این موضوع بحث شد که تمام سیگنال‌های ارسالی تصویری صدا و سیما توسط ماهواره انجام می‌شد و بررسی شد اگر روزی ماهواره تحریم شود و در اختیار ما قرار ندهند ما امکان ارتباط داخل کشور با داخل کشور را از دست می‌دهیم و تلویزیون نمی‌­تواند تصویر ملی را ارسال کند. در دوره مسئولیت آقای ضرغامی این بحث مطرح شد و جمع بندی این شد که یک شبکه موازی در این راستا طراحی و به صورت لایه‌ای اجرا شود و ارسال سیگنال از طریق ماهواره به صورت فیبر نوری انجام شود. زیر ساخت فیبر نوری کشور هم اشکالاتی داشت که اشکال آن نیز رفع شد و یک شبکه درهم تنیده پیوسته که قطعی در آن به وجود نمی‌آید ایجاد شد و شبکه‌های صدا و سیما به این متصل شد. در سال 88 که طرح هنوز تکمیل نشده بود وسط مناظره‌های انتخاباتی با حمله جنگ الکترونیک به صدا و سیما از طریق آمریکا مواجه شدیم که کلیه سیگنالینگ ماهواره‌ای صدا و سیما قطع شد. به این دلیل که کار پیش رفته بود و اولین بار بود که این اتفاق افتاد توانستیم این موضوع را جمع کنیم و 70 دردصد جغرافیای کشور را پوشش دادیم. در مناطقی قطعی نیز به وجود آمد که قطعی را با رادیو پر کردیم. پس از چند روز که کار مدیریت شد در جلسه‌ای مطرح شد که اگر این کار پیگیری نشده بود با قطعی سراسری مواجه می‌شدیم. پس از آن چند مرتبه دیگر هم تحریم شدیم و هم مورد حمله قرار گرفتیم که اثری در داخل کشور نداشت. این نمونه‌ای از کار‌هایی است که در حوزه پدافند غیر عامل انجام شد.

نسل جدید سپاه، میراث داران انقلاب اسلامی هستند که به سلاح علم و فناوری مجهزند
 
نسل جدید و جوان سپاه به لحاظ عملکرد و روحیه انقلابی چگونه است؟ و اگر بخواهید نسل امروز سپاه را با نسل اولی‌های سپاه مقایسه کنید، نظر شما در این باره چیست؟

هر دو دارای ویژگی‌های خاصی هستند. نسل قدیم سپاه به دلیل اینکه بخشی از آن قبل از انقلاب تحت تاثیر فشار‌های رژیم ستمشاهی بودند، مبارزه کرده و درگیر شده بودند و بخش عمده آن‌ها کسانی بودند که یک دوره مبارزه را تجربه کرده بودند یعنی وارد مبارزه شده بودند. اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی قابلیت‌های پاسخ به تهدید را به دست آورده بودند و بعد وارد مبارزه علیه براندازی مثل تجزیه طلبی شدند و سپس وارد جنگ شدند. آدم‌های ساده بدون آموزش که فقط با علاقه، انگیزه و همت وارد جنگ شدند. زمانی که جنگ تمام شد این افراد تبدیل به فرماندهان پخته نظامی شدند که سخت‌ترین عملیات‌ها را طراحی می‌کردند.
زمانی یک کلاس آموزشی در دانشگاه دافوس ارتش پاکستان برگزار شد و چند نفر از طراحان عملیات والفجر 8 آن را ارائه کردند. اعضای حاضر در این کلاس حیرت کرده بودند که چطور جوانانی با سن 23 و 24 سال توانستند چنین عملیات سنگین، دقیق را طراحی کنند. طراحی این عملیات، دانش و تخصص می‌خواهد و این دانش تخصصی یک شبه به دست نیامده بلکه در طول مدت جنگ به وجود آمده است. یعنی آزمون، خطا و تجربه‌ی مداوم که این هم ماهیت جنگ است. در واقع جزء خاصیت جنگ است. جوانی 25 ساله به منطقه می‌آمد و اگر ذره‌ای قابلیت مدیریت در آن وجود داشت و می‌توانست جایی را ساماندهی کند، به تناسب به او کار واگذار می‌کردند؛ بنابراین نیرو‌های نسل اول به تعبیری در کوره پخته شدند و بالا آمدند که ممکن است نسل دومی‌ها و سومی‌های آن ویژگی‌ها رو نداشته باشند. از طرف دیگر باید ببینیم که نسل اول از نظر فرهنگی در چه فضایی بود. در فضای قبل از انقلاب که فساد و فحشای داخل کشور زیاد بود. کاواره، خانه‌های فساد و... در آن فضا ما زندگی کردیم و عده‌ای مجذوب آن فضا شدند و عده‌ای دیگر مبارزه کردند بیرون آمدند، اما نسل امروز که در آن فضا زندگی نکرده است. نسل امروز در فضای پاک و سالم زندگی کرده و  نسل سوم و چهارم در دامن کسانی بزرگ شده اند که انقلابی‌های نسل اول بودند و در واقع فرزندان آن‌ها بخش زیادی از مفاهیم را از شیر مادرانشان به ارث بردند و بخش زیادی از انگیزه‌ها درآن‌ها کما فی السابق وجود دارد. به اضافه قابلیت‌های جدید یعنی جوان‌های امروز نسبت به قدیمی‌ها تسلط بیشتری به فناوری‌ها نوین دارند و یا اینکه بر امورات علمی و دانشگاهی بسیار مسلط هستند. دسترسی آن‌ها به حوزه‌های علمی بسیار زیاد است و نسبت به قدیمی ها، انگیزه و علاقه بسیار زیادی دارند. حالا ممکن است یک جایی هم کم و کسری هم داشته باشند که فکر می‌­کنیم ان شاء الله نسل سوم و نسل چهارم می‌تواند جای نسل اول و دوم را به خوبی پر کند.

قرار دادن سپاه در لیست تروریستی بزرگترین پارادوکس جهان است
 
آمریکا اخیرا در اقدامی خصمانه با انتشار بیانه‌ای سپاه را در لیست گروه‌های تروریستی خود قرار داده است. به نظر شما این تصمیم ناشی از چیست؟

بزرگترین پارادوکس جهانی اتفاق افتاده است. اولاً آمریکایی‌ها مدعی هستند که ما دارای فرهنگ لیبرال دموکراسی هستیم و بر اساس نظریات متفکرین لیبرال دموکراسی، لیبرال دموکراسی را آخر جهان به لحاظ تفکر سیاسی می‌دانیم. می‌گویند که آخر آزادی، دانش، علم. هستند و همه آزادند هر کاری کنند اما می‌بینیم آمریکایی‌ها که مدعی چنین تفکری هستند. مقتدرترین، قویترین نیروی مبارزه کننده با تروریست را تروریست می‌نامند. بالاخره تروریست یک تعریفی دارد. آقای بوش تروریست را اینگونه تعریف می‌کند که هر کس با ما هست تروریست نیست و هرکس با ما نیست تروریست است و این تعریف غلطی است. تروریست گروهی است که برای منافع شخصی و منافع گروهی خودش جان مردم را به خطر بیاندازد و بعد به نفع کسی کار کند.
 
اندیشه لیبرال دموکراسی از نظر سیاسی به آخر رسیده 
کسی که از یک انقلاب، از ارزش‌های انقلاب، از ملت خود و از خاکش دفاع می‌کند تروریست نیست حالا چه حزب الله باشد چه حماس باشد چه رزمندگان انصارالله یمن باشد چه هرکسی که از کشور خودش دفاع می‌کند. در واقع مفهوم اقدام علیه سپاه این است که لیبرال دموکراسی به پارادوکس خورده است و این می‌شود که جهان به آخر لیبرال دموکراسی می‌رسد. یعنی لیبرال دموکراسی از نظر سیاسی به آخر رسیده است، زیرا مفاهیم پارادکسی را مطرح می‌کند که خود نمی‌تواند آن را حل کند. همه دنیا سپاه را به عنوان مقتدرترین نیروی ضد تروریستی می‌دانند. نیرویی که داعش را شکست داد، نیرویی که تسلط داعش در کشور عراق را از بین برد و نیرویی که به جوانان حزب الله در لبنان کمک کرد تا بتوانند در برابر خون آشام‌های اسرائیلی مقاومت کنند و امروز امنیت و اقتدار کشور لبنان در سایه این عملکرد ایجاد شده است. این نیرو ارزشمند است و قرار دادن عنوان تروریست برای سپاه در واقع مفهومش این است که جایگاه معانی و مفاهیم عوض شده است. تکلیف آقای ترامپ هم که معلوم است یعنی بیانات و اقداماتش نه در داخل آمریکا چهارچوب و طرفدار دارد و نه در بیرون. ترامپ در زمان انتخابات می‌گفت که داعش را اوباما درست کرده و داعش مرکز آدم کشی است و اکنون آمریکا داعش را در منطقه با هلی کوپتر و هواپیما از عراق و سوریه به سمت افغانستان جا­بجا می‌کند. یا اینکه داعش در سوریه می‌خواهد عملیات کند، آمریکا منطقه را برای او پاکسازی و از آن‌ها حفاظت می‌کند.
آمریکا بزرگترین تروریست دنیا
بنده معتقدم که آمریکا بزرگترین تروریست دنیا است. این آمریکایی‌ها هستند که تروریست را تعریف می‌کنند، تروریست را تولید می‌کنند و تروریست را تربیت و صادر می‌کنند. آمریکایی‌ها گفتند که طالبان را برای مقاومت در برابر روسیه درست کردیم و وقتی که روسیه تکلیفش مشخص شد، آمریکا با طالبان وارد جنگ شد. باید پرسید که چرا با مخلوق خود می‌جنگی؟! آمریکایی‌ها گفتند که داعش را درست کردند و اکنون می‌گویند می‌خواهیم با داعش بجنگیم. تکلیف آمریکا روشن نیست که بالاخره داعش تروریست هست یا نه و اگه تروریست است چرا سپاه که در حال مبارزه با تروریست است را تروریست می­خوانید و اگر نیست پس چرا شما مبارزه با تروریست را به عنوان افتخاری برای خود ثبت می‌کنید؛ بنابراین این اتفاق منطق سیاسی ندارد و اثرات آن نیز کاملاً معکوس است. قراردادن سپاه در لیست تروریستی برای این سازمان در داخل کشور سرمایه اجتماعی تولید کرد. حماقت آمریکا در اینکه در روز پاسدار این اقدام را انجام داد نشان می‌دهد که آمریکا حتی مباحث محیطی و منطقه‌ای ما را نمی‌شناسند.

روز پاسدار همزمان با روز ولادت امام حسین (ع) است و فرهنگ سپاه را فرهنگ مبارزه و شهادت می‌دانیم و وقتی که با همه نادانیش در روز پاسدار چنین اقدامی انجام می‌دهد نشان می‌دهد که بلاغت آن اندازه ندارد و همین لقبی که آقا فرمودند احمق‌های درجه یک هستند دقیقاً صدق می‌کند. بی شک که راه به جایی نمی‌برند و سپاه مقتدرتر و قویتر خواهد شد.
 
اقدام آمریکا برای سپاه سرمایه اجتماعی تولید کرد
 
سپاه باید برای مقابله با این حرکت احمقانه آمریکا چه رویکردی را پیش رو بگیرد؟

واکنش در برابر این اقدام مختص سپاه نیست. باید دولت اقداماتی را انجام بدهد. کار بسیار خوبی مجلس کرد که کار واقعا زیبنده بود. روز بعد از حادثه و روز پاسدار از تمام جریانات که جریان موافق چه جریان مخالف با لباس سپاه در صحن مجلس حاضر شدند و این اقدام پاسخ بسیار کوبنده‌ای به دهن آمریکایی‌ها بود که همه کشور با هر جریان و هر گرایش سیاسی در برابر دشمنی به نام آمریکا متحد هستیم. پاسخ بسیار محکمی بود، زیرا آمریکائی‌ها به دنبال این بودند که از طریق تحریم سپاه و اعمال فشار‌های اقتصادی به واسطه تحریم، مردم را در برابر سپاه قرار بدهند و این اثر برعکس شد و مردم ابراز علاقه کردند، خیلی از شخصیت‌های بزرگ دیگر نیز لباس سپاه را به تن کردند که این سطح اجتماعی موضوع است.

در سطح دولت و مجلس اتفاقات دیگری باید بیافتد. نباید اجازه بدهیم که کسی در داخل کشور زورگویی کند و یک ظرفیت انقلابی مثل سپاه را تحت تاثیر قرار بدهد. فرض کنید که FATF می‌خواهد لیست گروه‌های مشارکت کننده با تروریسم را ارائه دهند و بعضی از نهاد‌ها و دستگاه‌ها از جمله بانک‌ها را مجبور کند که تحریم داخلی انجام بدهند. طبیعتاً مجلس که امروز هم خوشبختانه با تاکید مقام معظم رهبری یک مقداری هوشیار‌تر شده باید لوایحی آماده کند که موضوع تحریم داخلی علیه سپاه را به تشویق داخلی سپاه تبدیل کند. در واقع زیرساخت‌هایی که سپاه را تقویت می‌کند تقویت کند و اجازه ندهد آمریکائی‌ها در منطقه جای پا پیدا کنند.
 
سیاست خارجی باید مبتنی بر عدم اعتمادبه آمریکا و با تکیه بر ظرفیت همسایگان توسعه یابد
دولت محترم هم در موضع سیاست خارجی به مسئله ورود کند. به نظر می‌رسد که در برجام دستاورد‌هایی داشته از جمله دستاورد‌ها این است که توانستیم چهره واقعی آمریکا و اروپا را در آن ببینیم. درست است چیز‌هایی را از دست دادیم، ولی توانستیم آمریکا را بشناسیم. دولت و کسانی که می‌توان گفت به تعبیری طرفدار برجام هستند بایستی این درس را هم کنار برجام بگیرند که برجام چهره آمریکا و اروپا را نشان داد و اینکه اروپایی‌ها قابل اطمینان نیستند و آمریکایی‌ها صد در صد قابل اعتماد نیستند؛ بنابراین کل سیاست خارجی ما باید مبتنی بشود بر عدم اعتماد به آمریکا و هم توسعه سیاست خارجی با همسایگان یک راهبرد دیپلماسی کشور باشد که مقام معظم رهبری خیلی تاکید کردند ما همسایه‌های بسیار خوب و قدرتمندی داریم بازار خوبی دارند و می‌توانیم بخشی زیادی از نیازمندی‌های کشور را از آن‌ها دریافت و مازاد تولید کشور را به آن‌ها بفروشیم. تعامل با همسایگان مشکلات کشور را حل می‌کند. یک دیپلماسی دیگر نیز گرایش به سمت شرق است. هند، چین، روسیه، کره و کشور‌هایی هستند که هر چند با وجود محدودیت‌هایی که برای آن‌ها گذاشته شده، اما اگر رویکردمان را به غرب قطع کنیم و به سمت شرق بیاییم می‌تواند عنصر محرکی برای دولت باشند. فکر می‌کنم نقش اصلی دفاع از سپاه در داخل کشور به عهده دولت محترم باشد که ان شاء الله انجام بدهند.

 
پذیرفتن FATF در شرایط جنگ اقتصادی یک خیانت بزرگ به کشور است
 
در زمان بررسی FATF در مجلس که اکنون منتظر تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام است بار‌ها تاکید شد که تعریف نظام غرب با ایران اسلامی از تروریست متفاوت است و ممکن است این تفاوت‌های تعریفی دردسر ساز شود. به نظر شما وضعیت تصویب FATF با این تصمیم آمریکا چه می‌شود؟

چندتا مسئله در اینجا وجود دارد که باید آن را از هم تفکیک کنیم. برخی از دوستان معتقد هستند که نظام بانکی ما در داخل کشور دارای مشکلاتی است که ممکن است درآن پولشویی اتفاق بیفتد. در نظام بانکی ما ضعف‌ها و مشکلاتی وجود دارد که ممکن است جابجایی پول‌های تروریست در آن اتفاق بیافتد بنده هم نمیدانم و اطلاع دقیق ندارم، اما ممکن است که ضعف‌ها و مشکلاتی در این حوزه وجود داشته باشد. طبیعتاً وضع قوانین و مقررات در داخل کشور که این دست از اشکالات و ضعف‌های نظام بانکی و اقتصادی کشور را برطرف بکند و مطمئن باشیم در داخل کشور این مشکل به وجود نخواهد آمد. این کاملا درست، ممدوح و قابل استفاده است؛ بنابراین اینکه ما به FATF بپیوندیم یا نپیوندیم ربطی به اشکالات داخلی ما ندارد. برای اشکالات داخلی قانون تنظیم کنیم و آن‌ها را اصلاح کنیم. مثلا دوستان استدلال می‌کنند که پول سرگردان وجود دارد. هرچند در شرایط فعلی تحریم برای ما فرصت است، اما اگر می‌دانیم اشکال است می‌توانیم در کشور جلوی آن را بگیریم و ربطی به FATF ندارد؛ بنابراین وضع قوانین برای برطرف کردن ضعف نظام بانکی به شکلی که کاملاً در اختیار دولت باشد کار درستی است که باید انجام بشود. دوم اینکه باید بپذیریم در جنگ اقتصادی با آمریکا هستیم. ما در همه حوزه‌ها درگیر جنگ هستیم. حداقل کارکرد FATF این است که اشراف اطلاعاتی بر تمام دارایی‌های مالی و کلیه خرید‌ها وجود دراد یعنی FATF تمام چرخه و زنجیره تولید صنعت، تمام دریافت و پرداخت‌ها تا نفر آخر همه همکاران سپاه در حوزه‌های مختلف و آن هم در شرایط جنگ اقتصادی کار کاملاً خطایی است. دادن این اندازه اشراف اطلاعاتی به ساختاری که عربستان و اسرائیل در آن عضو ناظر هستند و ساختار آن تحت کنترل آمریکائی‌ها در قالب مصوبات شورای امنیت سازمان ملل است کار کاملا خطایی است و ما معتقدیم در شرایط جنگ اقتصادی یک خیانت بزرگ برای کشور است. اینکه با FATF تعامل داشته باشیم و اینکه بپذیریم نباید اطلاعات به آن‌ها بدهیم و حتی نباید مقررات و اشراف اطلاعاتی آن‌ها را بپذیریم، اما اشکال ندارد اگر تعامل سیاسی داشته باشیم. اشراف اطلاعاتی FATF در شرایط جنگ اقتصادی هیچ چیز جز خیانت به کشور نیست.
 
سه هدف آمریکا، اسرائیل و عربستان از تشکل داعش
 
در تبریک سال گذشته به سرلشکر جعفری تاکید داشتید که سپاه پاسداران سبب تغییر هندسه قدرت در جهان سلطه شد؛ تروریستی خواندن سپاه در راستای این تغییرات سپاه در هندسه قدرت است؟ اگر بخواهید امروز و آینده این هندسه قدرت را ترسیم کنید، چگونه است؟

باید ببینیم که قصد آمریکا، عربستان و اسرائیل از تولید داعش چه بوده است. آمریکا، اسرائیل، عربستان پدران واقعی داعش هستند. اما اینکه این‌ها به دنبال چه چیزی بودند و پول عربستان، ایدئولوژی و سلاح آمریکا و به کارگیری داعش توسط اسرائیل و آمریکا به چه هدفی و منظوری بود؛ باید گفت که اسرائیل قصد داشت یک حائلی بین اسرائیل و ایران ایجاد کند. یک کشوری به نام داعش درست شود که اجازه ندهد ایران امکان دسترسی به خاک اسرائیل را داشته باشد. دوم اینکه یک جنگ داخلی بین مسلمان‌ها درست کند که به جای درگیری با اسرائیل با خود مسلمانان درگیر باشند. سوم اینکه یک نیروی ضد شیعه را ساماندهی کند که بیاید یک انقلاب بزرگ شیعی مثل ایران را از درون درگیر کند و به تعبیری دیگر قدرت آن را کاهش دهد. این جزء اهداف آن‌ها بود. عربستان هم یک اهدافی شبیه به این با یک رقابت منطقه‌ای بر علیه ما داشت. آمریکا هم کاملاً هدایت کننده و طراح داعش بوده است. خب این طرح آن‌ها بود یعنی بر اساس طرح آن‌ها ما الان باید با داعش همسایه می‌بودیم. یعنی در مرز قصر شیرین و مریوان و مهران می‌رفتیم با آقایون داعشی سلام و علیک می‌کردیم. هر روز باید کلی لشکر و تیپ آماده داشتیم برای لحظاتی که داعش می‌خواهد حمله کنند.
 
سپاه با سازماندهی مردم منطقه هندسه قدرت را تغییر داد و معجزه قرن را رقم زد
این در حالی است که فرض کنیم داعش در کنار مرز ایران مستقر شدند و قصد پیشروی ندارند، اما تهدید بر علیه ما هستند. فرض بدتر این بود که آن‌ها می‌گفتند ما می‌خواهیم خاک ایران را اشغال کنیم و تا تهران بیایم. خب سپاه چه کاری انجام داد. قدرت دشمن و این استراتژی آن‌ها را کاملاً از درون منهدم کرد و این کار را با مردم خود این کشور‌ها انجام داد. یعنی سازماندهی و آموزش مردم عراق در قالب حشد الشعبی، سازماندهی مردم سوریه در قالب دفاع الوطنی و کمک به ارتش سوریه در سازماندهی، آموزش، مبارزه و کمک به ارتش عراق در مبارزه با داعش و کمک‌های مستشاری از اقدامات سپاه بود. سپاه لشکر و... به این کشور‌ها نبرد. بلکه کمک مستشاری کرد یعنی آموزش دادیم، تسلیح و کمک کردیم. با این دست اقدامات توانستیم همه چیز را بر عکس کنیم. هندسه قدرت به هم خورد یعنی چی؟ یعنی اینکه اکنون هم مرز با اسرائیل هستیم، یعنی اکنون حزب الله روبروی جولان و سینه به سینه اسرائیلی‌ها ایستاده است. یعنی دقیقاً بر عکس چیزی که آن‌ها طراحی کردند، کشور عراق و سوریه متحد استراتژیک ما شدند در حالی که قرار بود دشمن ایران شوند. خلاف آن چیزی که آن‌ها می‌خواستند. خب این را چه کسی انجام داد؟ سپاه انجام داد. این یک واقعیت است. حالا یک شخصیتی هست مثل حاج قاسم سلیمانی با پشتیبانی که سردار جعفری و مجموعه سپاه داشتند و با به کارگیری همه ظرفیت‌های سپاه و بسیج توانست این معجزه قرن را انجام بدهد. این هندسه قدرت را در منطقه کاملاً عوض کرد. جایگاه اجتماعی، سیاسی، استراتژی ما در منطقه کاملاً نسبت به گذشته تغییر کرده است. اکنون ما قدرت منطقه‌ای هستیم. وقتی راجع به آینده سوریه تصمیم گیری می‌شود، این ایران، عراق، سوریه، ترکیه و روسیه هستند که تصمیم می‌گیرند و اروپا و آمریکا نیستند. کجای دنیا چنین اتفاقی می‌افتد. یعنی قدرت ما کاملاً شکل پیدا کرده است. هندسه قدرت در منطقه عوض شده است و جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت منطقه‌ای با گرایش‌های خاص خودش نقش ایفا می‌کند. این دست از مسائل دشمن را به درد می‌آورد و دنبال مسائلی همچون تحریم می‌رود.

شایعه‌ای مبنی بر نفوذ به سیستم‌های موشکی ایران از سوی آمریکا مطرح شد که در جواب این حرف فیلم‌های نفوذ ایران به پهپاد‌های آمریکا منتشر شد. اصولا طرح این شایعات مبتنی بر داده است یا یک عملیات روانی؟

شرایط امروز ایران تلفیقی از عملیات روانی و عملیات واقعی است. درصد تلفیق این دو مولفه در جنگ ممکن است کم و زیاد شود، اما حجم زیادی از این مسائل عملیات روانی است که بتواند ارزش یک پیروزی و در واقع قابلیت جدی ما در منطقه را کم کند و یا کاهش دهد. به همین دلیل همچنین ادعایی را مطرح می‌کند. اگر این افراد چنین قابلیتی دارند جلو موشک‌های ما که علیه داعش در سوریه شلیک شد را می‌گرفتند. هم زمان که ما موشک می‌زدیم هواپیما‌های آمریکایی بودند، هواپیما و پهپاد‌های اسرائیلی هم بودند، اما موشک ما به هدف خورد و این صحنه واقعی است.

نقش نیرو‌های جهادی و امدادی و نیرو‌های مسلح را در مدیریت سیل چگونه می‌بینید؟

نگاه از درون به سپاه می‌گوید که سپاه وظیفه خود را انجام داده است. سپاهیان فرزندان این ملت هستند. برای ملت حادثه‌ای به وجود آمد و فرزندان این ملت به کمک ملت رفتند. به نظر من نسبت به دوران جنگ خب کار سبکتری هم داشتند. دوران جنگ می‌ایستادند شهید می‌شدند که به مردم آسیب نرسد. شهید می‌شدند که کشور در تصرف دشمن قرار نگیرد. حالا می‌روند تا زانو در گل و به مردم کمک می‌کنند. از نگاه درون به سپاه، سپاه وظیفه اش را انجام داده است.

 در بحران سیل سپاه به عنوان یک واحد استراتژیک و احتیاط عمل کلی نظام عمل کرد
از نگاه بیرون به سپاه، سپاه به عنوان یک واحد استراتژیک و احتیاط عمل کلی نظام عمل کرده و در جایی که دولت، نظام و ظرفیت‌های داخلی کشور قادر نبودند مشکل را حل کنند به عنوان یک نیروی تمام کننده همه ابزار خود را وسط گذاشت و با عشق، علاقه، دوست داشتن و ایثار این کار را برای مردم انجام داد. مادری به بچه‌ای شیر می‌دهد و هر دفعه همراه اینکه شیر می‌دهد فرزندش را می‌بوسد، هم زمان محبت نیز به کودک منتقل می‌شود، اما ممکن هست یک فردی به بچه‌ای شیر دهد که بچه او نباشد. او فقط شیر به بچه می‌دهد. رابطه سپاه در این کمک رسانی همانند مادر و بچه بود. یعنی با عشق به مردم کمک کرد و حس کمک را به مردم منتقل کرد. ملت ایران باید قدر وجود چنین ساختار و همچنین فرزندان رشید سپاه را بدانند و اینکه بدانند تقویت سپاه تقویت انقلاب است.
 
سپاه مبنای تشخیص حق و باطل شده است

همان گونه که امام خمینی (ره) هم فرمودند و شاخص قضاوت قرار دادند، نگاه به موضع دشمنان می‌کرد. اگر دشمن بیشترین مخالفت را با سپاه می‌کرد امام می‌فرمودند سپاه ارزشمند‌ترین سازمان است، زیرا بیشترین مخالفت را دشمن با او می‌کند. امروز شاهد هستیم که بیشترین مخالفت و بیشترین ممانعت در کلیه ساختار‌های نظام علیه سپاه انجام می‌شود بنابراین نتیجه می‌گیریم که سپاه بیشترین و بهترین عملکرد را دارد. از نظر داخلی نیز باید گفت که سپاه در مواردی مبنای حق و باطل است یعنی می‌توانیم تشخیص دهیم کسانی که علیه سپاه هستند باطل و کسانی که با سپاه هستند برحق هستند. وقتی دشمن در برابر سپاه قرار می‌گیرد یک حق و باطل تشکیل می‌شود و نمی‌توان گفت که در این بین افرادی بی طرف وجود دارند. همه جریانات داخلی باید رابطه خود را باسپاه حل و فصل کنند و مجموعه‌های بیرونی همان طور که سپاه وظیفه خود را انجام می‌دهد باید تکلیف خود را با سپاه مشخص کنند و در کنار سپاه قرار گیرند.