۴۰ مانعِ رشد و شکوفایی اقتصاد ایران

 محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در واکنش به مشکلات حال حاضر جامعه و همچنین اوضاع بد اقتصادی ایران گفت: متأسفانه اقتصاد ایران به دلیل اعمال سیاستهای غلط و سوء مدیریت غالب دولتمردان طی سالهای گذشته، بویژه در پنج سال دولت تدبیر و امید، غرق در مشکلات شده و بعضاً در اکثر زمینه ها به بن بست خورده است!! لذا توقع بر این است تا دولت محترم طرحی نو درانداخته و با اعمال سیاستهای صحیح و همچنین بهره مندی از تیم باتجربه، شایسته، دلسوز، متعهد و پاکدست، کشور را از بحران خارج کرده و بر مشکلات موجود بالاخص مشکلات اقتصادی فائق آیند.

اما برعکس هر از چندگاهی شاهد این واقعیت هستیم که رئیس جمهور محترم در گفتگو با مردم از مشکلات موجود سخن میگوید و تأکید مینماید که باید این مشکل حل شود و باید آن کار انجام گردد و بالاخره کلی باید و شاید بر زبان جاری میکند و بعضاً در مقام مدعی، خواستار رفع مشکلات و گرفتاریهای مردم میگردد و بالاخره با سخنان خود تا حدودی همه را به آینده امیدوار میکند تا طی روزهای آینده مشکلات کشور و گرفتاریهای معیشتی مردم حل شود!! اما پس از گذشت یکی دو ماه، نه تنها هیچ اتفاق مثبتی در کشورمان رخ نمیدهد، بلکه برعکس مشکل و مشکلاتی جدیدتر بر مشکلات قبلی نیز افزوده میشود و باز هم روز از نو و روزی از نو!! یعنی اینکه مجدداً رئیس جمهور در برابر مردم ظاهر میشود و دوباره قول رفع مشکلات را در روزهای آینده میدهد.!!

وی افزود: قدرت هر کشوری را در سطح جهان، اقتصاد آن کشور تعیین میکند و منابع ارزی بالای هر کشوری نیز قدرت چانه زنی و مانور مقامات آن کشور را در بین سایر دولتهای جهان ارتقا میدهد. در جهان امروز، لشگرکشی و جنگهای فیزیکی بین کشورها جهت اثبات برتری تا حدود زیادی معنا و مفهوم خود را از دست داده و جنگهای اقتصادی جای آنها را گرفته است. لکن ما به چشم خود دیده و می بینیم که بسیاری از کشورهای قدرتمند نظامی جهان که از اقتصاد مستحکمی برخوردار نبوده اند یکی پس از دیگری محکوم به شکست بوده و از صحنه روزگار محو شده و جهان را دربست در اختیار قدرتهای اقتصادی قرار داده اند.

علیپور در ادامه گفت: این پیش زمینه را عرض کردم تا بگویم که کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست وبرای حضور قدرتمند خود در سطح جهان نیازمند پی ریزی اقتصادی قوی و با برنامه میباشد. اینکه فقط با زبان، شعار داده و هی بگوئیم که ما جزء قدرتهای اقتصادی جهان هستیم و یا باید تا سال 1404 یکی از قدرتهای برتر جهان شویم و مثلاً با حجم مبادلات تجاری معادل 100 الی150 میلیارد دلار جایگاه ممتازی را در بین کشورهای دنیا داریم کافی نیست. ما که قصد نداریم خودمان را گول بزنیم زیرا اصلاً معلوم نیست که این آمارها آنهم در اوج تحریمهای اعمال شده علیه ایران درست هستند یا خیر؟ ثانیاً خود را با کدام کشورهای جهان مقایسه میکنیم که اینچنین قاطعانه برای خود جایگاه ترسیم می کنیم، آیا کشور ایران را با قدرتهای برتر صنعتی جهان و یا کشورهای پیشرفته و پر درآمد اروپائی و آسیایی مقایسه می کنیم و یا با کشورهای حاشیه خلیج فارس و یا آفریقایی می سنجیم که اینچنین بر خود می بالیم؟ ثالثاً اگر فروش نفت و فرآورده های نفتی را هم از اقتصاد و مبادلات تجارت جهانی خود کسر نمائیم آنوقت کجای کار هستیم؟ و دست آخر اینکه اگر صادرات دولتی و پروتکلی را نیز از دستور کار حذف کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که صادرات واقعی و غیرنفتی ما بسیار اندک بوده و آنهم بدست مدیران و مردانی بزرگ انجام میشود که واقعاً آنها را میبایست سربازان خط اول اقتصاد ایران لقب داد.

سبزعلیپور با اشاره باینکه رشد و توسعه اقتصاد ایران و شکوفایی صادرات غیر نفتی کشور فاکتورهای خاصی نیاز دارد گفت: جدای از امکانات بین المللی، پول و فعالیتهای اجرایی، موارد دیگری نیز میبایست دست به دست هم بدهند تا توسعه اقتصاد بنحو مطلوب در کوتاهترین زمان امکانپذیر و محقق شود منجمله، وجود تیم اقتصادی دانا، توانمند و منسجم در بدنه دولت؛ لاجرم در همین راستا و پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، تلاشهای فراوانی کردیم تا حداقل تیم اقتصادی قوی و هماهنگی بر سرکار آید تا با درایت و مدیریت خود بتوانند مشکلات اقتصادی برجا مانده از دولتهای قبل را مرتفع و اوضاع را به حالت طبیعی باز گردانند از همین رو هرگونه حمایتی که از دستمان برمی آمد انجام دادیم تا آقایان رأی اعتماد نمایندگان ملت را کسب کنند اما پس از گذشت حدود پنج سال از آن روز به این نتیجه رسیده ایم که نه تنها تیم اقتصادی دولت منسجم نیست بلکه کارآمد نیز نمی باشند و متأسفانه همه چیز در حد شعار و وعده و وعیده خلاصه شده است!!

وی تصریح کرد: اقتصاد ایران بنابه دلایل متعددی غرق در مشکلات و نابسامانی های مختلف میباشد که نه تنها مریضی حادی همچون سراطان در بدن اقتصاد ایران ریشه دوانده بلکه زندگی و معیشت مردم عزیزمان را نیز تحت شعاع قرار داده و روز به روز سفره غالب هموطنانمان را نیز کوچکتر کرده است. اما بجای اینکه دولت محترم تمام هم و غم خویش را معطوف به رفع مشکلات اقتصادی بنماید متأسفانه چشمان خود را بر روی مشکلات اقتصادی ایران بسته و بعضاً آنها را فراموش کرده و فقط با آمارسازی، شعارپردازی و سخنرانی اعلام میکند که اقتصاد کشور فلان درصد رشد کرده و یا تا چند ماه آینده شکوفا و همه چیز نورالانور خواهد شد!! در صورتیکه (به عمل کار برآید، به سخندانی نیست) و با این روش و سیاستی که دولت محترم در پیش گرفته نه تنها اقتصاد کشورمان رشد نخواهد کرد بلکه روز به روز در سراشیبی سقوط قرار خواهد گرفت.

رشد و شکوفایی اقتصاد هر کشوری مستلزم تحقق موارد و  فاکتورهای مختلفی میباشد که متأسفانه اینجانب صراحتاً عرض میکنم که بنابه 40 دلیل، اقتصاد ایران به این زودی ها رشد نکرده و شکوفا نخواهد شد مگر اینکه دولت محترم هر چه سریعتر مورد به مورد و بند بند این فاکتورها را جامۀ عمل پوشانده و از قوه به فعل تبدیل نماید و موانع را از سر راه بردارد.

چهل دلیل و فاکتوری که مانع رشد و شکوفایی اقتصاد ایران میباشند، عبارتند از:

1- نبود برنامۀ صحیح و سیاستهای درست و مدونِ اقتصادی

2- عدم بهره مندی جنابعالی از مدیران قوی و دلسوز در تیم اقتصادی دولت

3- عدم هماهنگی تیم اقتصادی حال حاضر دولت با هم

4- عدم وجود فرماندۀ واحد اقتصادی در دولت یازدهم و دوازدهم

5- بهره برداری دولت از سیاستهای پوپولیستی، نمایشی و تبلیغاتی بجای صداقت و اعلان حقایق به مردم و بازی با آمارهای اقتصادی

6- درگیری بیش از حد دولت در مسائل سیاسی و بین المللی و کم توجهی به امورات اقتصادی

7- قرار دادن تخم مرغهای دولت فقط در سبد برجامِ نافرجام

8- تعین تکلیف برجام که بواسطۀ عدم اجرای دقیق و کامل آن طی سه سال گذشته، مشکلات عدیده ای بر سر راه کشور بوجود آورده است.

9- عدم رفع کامل تحریمهای بین المللی و اعمال تحریمهای جدید

10- پرهیز از خام فروشی

11- ایجاد درآمدهای جدید ارزی به منظور پشتیبانی و جایگزینی درآمدهای پایین دولت از فروش نفت

12- برنامه ریزی دقیق جهت جلوگیری از عدم تحقق درآمدهای دولت و کسری شدید بودجه

13- تعین تکلیف بدهی های کلان دولت به شرکتها و پیمانکاران و برنامه ریزی جهت تسویه با آنان

14- عدم توانایی دولت در تثبیت نرخ ارز و جلوگیری از کاهش شدید ارزش پول ملی

15- جدی گرفتن و توجه عملی دولت به تحقق اقتصاد مقاومتی

16- اجرای صحیح توزیع یارانه به مردم و صنایع

17- افزایش روز افزون نقدینگی بدون پشتوانه کشور

18- چرایی توقف و سختی تولید و موانع عدیده بر سر راه سرمایه گذاران صنعتی

19- توقف سوال برانگیز چرخهای تولید و ورشکستگی صنایع و شرکتها

20- تعدیل دائمی نیرو و رشد نرخ بیکاری

21- رکود شدید حاکم بر بخشهای مختلف اقتصادی

22- رکود شدید در بازار ملک، مسکن و صنعت ساختمان

23- وجود تورم بالا و پنهان در جامعه و همچنین افزایش گرانی های کمر شکن در روزها و ماههای آینده

24- قاچاق چشمگیر و کلان کالاهای مصرفی ساخت خارج به ایران

25- وجود بروکراسی اداری دست و پا گیر و عدم تکریم ارباب و رجوع در وزارتخانه ها، سازمانها و ادارات سراسر کشور

26- عدم همکاری و درک فعالان اقتصادی و صاحبان صنایع از جانب ادارات و سازمانهای تأمین اجتماعی، کار، صنعت، معدن و تجارت، آب، برق و گاز و... که رفته رفته زمینه نابودی صنایع و بنگاههای اقتصادی را فراهم میکند

27- روش غلط دولت در اخذ مالیات از کسبه و فعالان اقتصادی

28- وجود سیستم غلط و بی ضابطه بانکداری در ایران و بالا بودن نرخ سود تسهیلات

29- عدم ارتباط صحیح و اعتماد برانگیز بانکها با مردم و فعالان اقتصادی

30- وجود معوقات کلان بانکی و تعین تکلیف سریع آنها

31- چرایی بی مهری دولت با فعالان ایرانی و آغوش باز دولتمردان فقط برای فروشندگان خارجی

32- چشم و امید دولت به دستان خارجی جهت ساماندهی اقتصاد ایران

33- بسته بودن درب اتاق دولتمردان به روی مردم و فعالان اقتصادی

34- بی اعتنایی و عدم حمایت واقعی دولت از صادرکننده و صادرات غیر نفتی

35- وجود دید شخصی و سیاست جیب پرکنی غالب دولتمردان و مدیران کشور بجای توجه به منافع ملی

36- نبود امنیت اقتصادی

37- رشد روز افزون فساد و رانت خواری

38- زندانی شدن و ممنوع الخروج بودن جمع زیادی از فعالان اقتصادی خرد و کلان و با آبرو و خوشنام کشور

39- عدم سرمایه گذاری خارجی در ایران

40- عدم همکاری بانکهای بزرگ جهان با اقتصاد ایران

و... دهها مورد آشکار و نهان دیگر

این صاحب نظر اقتصادی تصریح نمود: برای صدمین بار میگویم، کشوری که روی گنج و ثروت خوابیده دلیلی ندارد که غرق در مشکلات اقتصادی باشد و چنانچه مشکلی هم وجود دارد باید آنرا در جای دیگری جستجو کرد. زیرا وضعیت کشور ما همانند شخص میلیاردری است که روی پول خوابیده و ثروتش آنقدر زیاد است که حساب آن از دستش خارج است اما با این ثروت و وضعیتی که دارد متأسفانه غرق مشکلات اقتصادیست!! حال به نظر شما باید بگوییم که او مقصر نیست و مشکلات اقتصادی وی را احاطه کرده اند و یا اینکه میبایست وجود مشکلات اقتصادی او را در خودش جستجو کنیم؟ زیرا اشخاص دیگری با یک صدم ثروت او، نه تنها زندگی و اوضاعی مطلوب و بی نظیرتری دارند بلکه به دیگران نیز کمک کرده و گره گشای مردم نیز هستند. پس با این اوصاف، کشور ایران با تمام موقعیهای ویژه، منابع و ثروتهایی که در اختیار دارد نمیتواند و یا بهتر بگویم نباید مشکل اقتصادی داشته باشد! لکن اگر مشکلی هم وجود دارد باید علت و دلیل آنرا مشخص کنیم و آدرس غلط به ملت ندهیم.

وی گفت: بهترین و راحت ترین نتیجه گیری و بنوعی رفع تکلیف نمودن موضوع برای همه ما علی الخصوص دولتمردان عزیز این است که چشمان خود را بسته و بدون اینکه مقصری را معرفی کنیم فقط بگوئیم که ایران دارای مشکلات اقتصادی است. همچنین وجود تحریمهای خارجی و همچنین کارشکنی های ترامپ کار را برایمان راحت تر کرده است زیرا بخش اعظم مشکلات موجود کشور را هم به گردن فشارهای بین المللی و دشمنی ترامپ می اندازیم و بدین شکل خودمان را کاردان و در برابر ظهور بحران اقتصادی بیگناه جلوه داده و تبرئه میکنیم اما اینکه چقدر این نوع نتیجه گیری و اظهارنظرها درست است را بعداً عرض خواهم کرد. متأسفانه باید اذعان کنم مشکلاتی که گریبان حوزه‌ های مختلف اقتصادی ایران را گرفته است نه‌ تنها در سالجاری سیطره خود را بر تمام بخشها نشان داد بلکه این معضلات در سالهای گذشته نیز همچنان بصورت زیر پوستی در جامعه پابرجا بوده و ما نیز به تک تک آن مشکلات پیش از وقوع اشاره کرده و به دولت هم هشدارهای لازمه را داده بودیم.!! از همین رو، اتفاق ناگوار این است که این مشکلات و تهدیدها نه ‌تنها طی سالهای گذشته حل نشده بلکه روز به روز بر حجم آن نیز افزوده شده است و فشارهای بیشتری را بر واحدهای تولیدی و فعالان کسب ‌و ‌کار در کشور و همچنین زندگی مردم وارد آورده است.

سبزعلیپور افزود: نکته دیگر آنکه دولتمردان کنونی ظاهراً بر این باورند که سیاستهای اقتصادی را باید جزیره‌ای تبیین و تشریح کنند حال آنکه تجربه دولتهای نهم و دهم نشان داد که جزیره‌ای هدایت کردن اقتصاد نتیجه‌ای جز تضعیف هر چه بیشتر ساختارهای بنیان نهاده ‌شده در اقتصاد ندارد. به لحاظ جزیره‌ای عمل کردن اقتصاد در کشور است که میبایست هر روز شاهد بی‌اعتمادی در جامعه نسبت به تمام تصمیم‌ گیریها و سیاستهای اقتصادی دولت باشیم. در این شرایط است که اگر نرخ ارز در بازار آزاد در چنبرۀ نوسان قیمت گرفتار میشود باید منتظر آثار سوء این نوسان قیمت در برخی دیگر از بازارها باشیم که هیچ سنخیت و ارتباطی میان آن کالاها و نرخ ارز نمیتوان یافت. هنوز هم برای جامعه این پرسش باقیست که چرا به هنگام افزایش نرخ دلار، قیمت محصولات کشاورزی تولید داخل از سیب و پرتقال گرفته تا سبزی و خیار، دچار نوسان قیمت شده و همزمان با افزایش نرخ ارز در بازار، مردم باید شاهد افزایش قیمتها در این بازارها هم باشند. از این رو علاوه بر سوء مدیریتها که متوجه مسئولان دولتی است نوعی بی‌اعتمادی نیز در جامعه نسبت به اوضاع و شرایط اقتصادی و توانایی دولت در کنترل بازار و اقتصاد و نیز برنامه‌ریزیها بوجود آمده که پیدایش آن تنها متوجه دولتمردان و تیم اقتصادی کابینه است. نتیجه چنین بی‌اعتمادی، عواقب گران و سنگینی برای اقتصاد کشور در پی دارد؛ نتایجی که ممکن است آثار آن به راحتی از بطن جامعه زدوده نشود و فرصتهای فراوانی نیز در کنار آن از دست برود؛ لکن نباید از برخی اتفاقات عجیب در پهنه اقتصادی و اجتماعی کشور متعجب شد، آنجا که به گواه مسئولان دولتی، رقمهای چشمگیری از ارز در خانه ‌های مردم انباشت و ذخیره شده است.

رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در پایان تحلیل خود اظهار داشت: چنانچه یک کشوری بخواهد سیاست خارجی بدون پشتوانه داشته باشد عملکرد آن شعاری بیش نیست زیرا کشوری میتواند سیاست خارجی مؤثر و پیشگامانه‌ای داشته باشد که از پشتوانه ‌های اقتصادی و قدرت بالای نظامی برخوردار باشد. سیاست خارجی باید پشتوانه داشته باشد، پشتوانه قدرتی و پشتوانه اقتصادی و در حقیقت وجود هر دو مؤثرند اگر پشتوانه سیاست خارجی فقط قدرت نظامی باشد عمدتاً ما در یک حوزه محدود میشویم اما اگر در کنار قدرت نظامی، قدرت اقتصاد و ثروت هم پشتوانه سیاست خارجی ما بشوند ما از حوزه نفوذ وسیعتری برخوردار خواهیم بود. در بحث هسته ای، چرا ما را تحریم اقتصادی کردند؟ و چرا کار دیگری را انجام ندادند؟ از خود این تحریمها میشود به نیات آنان پی برد، چون ایران نباید پیشرفت اقتصادی بکند زیرا اگر کشور ایران در کنار قدرت نظامی، ثروت هم تولید کند و اقتصادش را تقویت نماید آن موقع به قدرت بلامنازع ای تبدیل میشود که نه تنها باید در منطقه، بلکه میبایست در کل جهان دیده شود و نقشش مورد قبول باشد. درکل، دولت باید از تجربیات گذشته درس بگیرد و مدیریت اقتصادی کشور را تقویت نماید و از تجربیات فعالان اقتصادی و بخشهای غیر دولتی نیز بنحو مطلوب استفاده کند اما اگر باز هم درگیر رتق و فتق امورات خود شود و فقط بدنبال ادای دین به دوستان قدیمی و تحمیلی اش باشد و زمان را به بطالت بگذراند ناگهان چشم خود را باز میکند و میبیند که سه سال باقیمانده هم بی هیچ عملکرد و بهرۀ مثبتی سپری شده و نه تنها هیچ مشکلی از مشکلات کشور و مردم حل نشده بلکه گره های مضائف دیگری نیز بر گره های قبل زده شده است که امیدوارم شاهد چنین روزی نباشیم که امید خودم و تمام مردمی که به تدبیر این دولت چشم دوخته بودند بطور کلی به یأس مبدل گردد، البته هر چه زمان جلوتر رود راجع به عملکرد دولت بیشتر و صریح تر اظهار نظر خواهیم کرد.

نهایتاً خدمت جناب آقای روحانی عرض میکنم که "گفتار درمانی" راهکار مناسبی جهت حل مشکلات اقتصادی کشورمان نیست و رفع مشکلات و جلوگیری از بحران اقتصادی پیش رو، برنامه و سیاستهای صحیح میخواهد و نیروهای کارآمد و کاربلد و فرماندهی باتجربه و مقتدر. پس جهت غلبه برمشکلات پیش رو، 40 مانع رشد و شکوفایی اقتصاد فوق الذکر را از سر راه بردارید .